راه را گم کرده ام؛ آواره و تنها شدم یاد آقایم نبودم؛ غرق در دنیا شدم دل سپردم به همه الا عزیز فاطمه حق من بوده دچار غصه و غمـها شدم روز و شب را طی کنم با معصیتهای زیاد گریه کرد آقا برایم چون که بی تقوا شدم با تمام بی وفایی ها مرا رسوا نکرد در به رویم باز کرد و بین خوبان جا شدم تا زمین خوردم فقط آقا به فریادم رسید زود دستم را گرفت و از زمین من پا شدم دیدگانم تر شده حالا که بین روضه ام مطمئنم شامل لطف خود زهرا شدم آرزو دارم کنار علقمه من ببینم میهمان سفره ی سقا شدم صحن عباس و حسین، اصلا بهشت نوکر است قطـره بودم در حـریم کـربلا دریا شدم : 💔 خیمه‌ات را در بیابانها زدی، آقا چرا؟ خانه ای مَحرم ندیدی، تا شوی مهمان او؟ سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، معطر بنام http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani