eitaa logo
کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی🇮🇷
1.3هزار دنبال‌کننده
16.3هزار عکس
16.1هزار ویدیو
213 فایل
*اللهم عجل لولیک الفرج* شهیدمدافع حرم در سجده‌یِ آخرِ نمازهایش این دعا را میخواند: ‌اللهم أخرِج حُب الدُّنیا مِن قُلوبِنا...✨ تاریخ تولد🎂:1361/1/2 تاریخ شهادت🕊️:1395/7/7 مزارشهید🥀:باغ بهشت همدان «زیرنظر همسر شهید» ادمین پیشنهادات:۰۹۱۸۵۴۶۱۲۶۰
مشاهده در ایتا
دانلود
شبی به ذکر علی از لبم عسل می ریخت به روی دفتر شعرم، قلم غزل می ریخت دل شکسته ی من با علی علی گفتن برای مشکل خود طرح راه حل می ریخت به یاد صحن نجف سینه در طپش افتاد چقدر دل که به پایت در آن محل می ریخت مرا اسیر خودت کرده ای تو تنها با ملاحتی که از آن حُسن لم یزل می ریخت برای درک تو دریای عشق در کامم خدا دو قطره عطش کاش لااقل می ریخت من از تبار تو هستم به آن نشان که خدا غبارِ پای تو را در گلم ازل می ریخت : ‏ایوان رفعت تو کجا، مدح من کجا؟ نتوان به آسمان شدن، از نردبان صبح سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
پدرم با غمِ بی گنبدی ات خو کرده چشم خود را ز غریبی تو کم سو کرده در خیالات خودش خادم صحن تو شده حرمت را چقَدَر با مژه جارو کرده هر کجا روضه ای از غربت تو خوانده شده مجلست را پرِ فریاد و هیاهو کرده به امیدی که به درد حرم تو بخورد نذرِ ضریح تو النگو کرده با گسل های غمت پیکر او لرزیده درد خود را همه شب لرزش زانو کرده آنقَدَر غصه ی خاک حرمت را خورده بوی "نا" را فقط از چشم ترش بو کرده شکر، که بچه ی یک و یک ادبِ این دو مرا نیز، "حَسَن جو" کرده عاقبت نوکر تو صحن تو را می سازد چون در حرم کرده : 💔 من که از کار شما سر در نیاوردم کریم هرچه من بد میکنم، آقا بزرگم می کنی سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
بدان که جای خدا را گرفته دکانها و پر شده است زمین از فریب شیطانها چه ناله ها که از نفاق یاران زد سوار کشتیِ دین اند نامسلمانها ادای امر به معروف، منکر است دگر بیا که خاک گرفته است جمله قرآنها طواف روی شما آروزی مردم نیست مزین است به نامت اگر چه میدانها سلاحمان به زمین است، خشکمان زده است چقدر دور شدیم از دعایِ بارانها خوشا به آنکه تو را دید و آسمانی شد دریغ، ساخته بر ما گناه، زندانها به خشکسالیِ این سفره ها نگاهی کن بریز برکت خود را بر این نمکدانها بیا به عشق، قداست ببخش ای یوسف قلم به دست نشستند جمله رمانها اگر چه بهر غمِ انتظار، مردودیم ببخش غیبت خود را به ما پشیمانها : نشسته بر سر راهت، اگرچه دیر آیی نهاده دیده به هرجا، که زان مسیر آیی سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
بي دَمِ قُدسي تو، مُرده اي احيا نشود پسر مريم قِدّيسه، مسيحا نشود پُشتِ موسي به تو و حضرت مولا گرم است ورنه بي اِذْنِ شما وارد دريا نشود گر زليخا رُخِ زيبايِ تو بيند در خواب پايِ دلداگي يوسفي رسوا نشود همه از رحمت تو حرف ميان آوردند از چه رو علت هر خشم تو افشا نشود با دعايِ تو علي صاحب تيغ دو سر است بي رضايت گره از ابروي او وا نشود جز به  پيش غضبِ چشم تو در وقت نبرد كمر تيغ علمدار احد تا نشود تو ز نور احدي، اشرف مخلوقاتي پدر فاطمه اي تاج سرِ ساداتي تو كريمي و كريمان همه از نسل تواند سائلان، بينِ گُذر يارِ بِلا فصلِ تواند هر كه ابتر به تو گفته رَحِمَشْ ناپاک است همه ی خلق خدا ريزه خور نسل تواند آن كساني كه ندارند به دل حُبِّ علي در عمل امت ملعون شده و رَذْلِ تواند : مـبارک است قدومت رسولِ خوش صحبت تـو آمدی که بگویی فـقـط مـولاست سلام و عرض ادب، صبحتون بخير، میلاد با سعادت (ص) و (ع) مبارک و خجسته باد🌹🌸 کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
و این بهانه ی خوبیست: من گرفتارم بهانه ای که بگویم فقط تو را دارم مرا همیشه گرفتار کن، دلا مگذار که لحظه ای سرازاین آستانه بردارم خودت بگو، تو اگر ردکنی گدایت را بساط دل به در خانه ی که بگذارم شبیه تکه ی ابری پر از کثیفی ها به وقت بارش چشمم، اسید می بارم برای آخر عمـرم بـیا مقـدر کن که جان به خنده ی مستانه ی تو بسپارم چه می شود که نفسهای آخرینم را به زیر مقدم شاهانه ی تو بشمارم : 💔 دلم هوای تو کرده بگو چه چاره کنم؟ روا بود که گریبان ز هجر پاره کنم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
التماست میکنم با من کمی تا کن حسین در میان خیل زوارت مرا جا کن حسین چند روزی میشود چندین گره پیش آمده جان مولا یک نظر کن این گره وا کن حسین اشک چشمم چند روزی میشود خشکیده است چشمه ی چشم مرا مانند دریا کن حسین قصه ی عشق من و تو قدمتش دیرینه است پس بیا در راه عشقمان تو غوغا کن حسین در کلاس تو ندارد دانشی این بی سواد پس بیا از دانشت من را تو برنا کن حسین من ارادت دارم آقا از قدیم بر ساقی ات یک نظر کن و مرا مجذوب سقا کن حسین پادشاهی میکنی بر عرشیان و فرشیان از کرم فکری به حال زار دنیا کن حسین بس در این دنیا بجز تو دیدم آقا کور شدم من تو را میخواهم و من را تو بینا کن حسین آری حقا من همانم کز گناه آلوده ام التماست میکنم با من کمی تا کن حسین : 💔 تو آرزوی بلندی و دست من كوتاه تو دوردست امیدی و پای من خسته‌ست 🕊 سلام عليكم ورحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام 💔 کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
می‌شوم تا از زمانه خسته میگویم علی در سکوتم با زبانِ بسته میگویم علی از مرام نارفیقان میخورم هر جا زمین ناتوان! با زانوانِ خسته میگویم علی هستیِ قرآن علی، تفسیرِ المیزان علی پای درس عالِمِ برجسته می‌گویم علی میخورَد مُهرِ قبولی توبه‌ام! تا با ادب پابه‌پایِ زاهدِ وارسته می‌گویم علی در وضو، دل را روانه می‌کنم سمتِ نجف در اذان با عرشیان پیوسته میگویم علی می‌نشینم گوشه‌ای بر قامتش زل میزنم مثل زهرا عاشق و دلبسته میگویم علی نیست از نامش در این عالم حلاوت بخش‌تر تا به پیغمبر شوَم وابسته میگویم علی عطرِ نخلستانِ حیدر میدهد، چون سالهاست هرچه میگیرم ز خرما هسته میگویم علی : مـن اگـر عـرض ارادت نکنم میمیرم اهل عالم! به عرض ادب میچسبد💞 سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
شروعِ روضه‌ی او انتهایِ آن کوچه‌ست وَ قتلگاهِ حسن در فضایِ آن کوچه‌ست چه روضه‌ها که نخوانده‌ست در سکوتِ خودش چرا که مرثیه‌ی بی صدایِ آن کوچه‌ست نرفته‌ خاطره‌ی تلخِ کوچه از ذهنش هنوز شاهده بر روضه‌هایِ آن کوچه‌ست همیشه خلوتِ خود را به گریه پر کرده دو چشمِ خیسِ حسن از بلایِ آن کوچه‌ست شبیه صاعقه، دستی به رویِ مادر خورد که بغضِ او فقط از بی حیایِ آن کوچه‌ست به جز حسن که خودش دیده، ما نفهمیدم که گوشواره‌‌ی مادر کجایِ آن کوچه‌ست به شکلِ خون، غمِ در سینه‌اش به لب آمد نه سم، که قاتلِ او ماجرایِ آن کوچه‌ست میانِ بستر خود گفت: ای برادرِ من تمامِ شامِ بلا از بنایِ آن کوچه‌ست : سخت است تماشای زمین خوردن مادر ای وای که این قرعه به نام حسن افتاد سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، 🇮🇷الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌🇮🇷 کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
دیده بگشا که ز دوریِ شما خسته شدم آمدم ناله کنم، یار بیا خسته شدم سر به زیر آمده ام تا که بگویم به شما از گناهان زیادم بخدا خسته شدم خواستم نوکر مخلص بشوم حیف نشد دیگر از نفسم و این عُجب و ریا خسته شدم اشتباهی که ز من سر زده را باز ببخش یاری ام کن همه عمرم، همه جا، خسته شدم ای حبیبم تو فقط از دل من با خبری وا کن امشب گره ی کار مرا خسته شدم شهرمان رنگ تو را کم به خودش دیده ومن دیگر از شهرم و این حال و هوا خسته شدم تا به کِی رو بزنم پیش تو و گریه کنم یک نگاهی بکن آقا به گدا خسته شدم باز هم جا نشدم بین گدایانِ حرم پس نپرسید زحالم که چرا خسته شدم این همه سینه زدم مزد مرا هم بده و راهی ام کن حرم کرببلا خسته شدم : این غیبتت، نتیجه یِ کارِ بدِ من است من را ببخش، باعثِ تأخیرتان شدم💔😭 سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
گفتـمت سر به سر نیزه نكن، حرف نزن سر به سر با دل آن هرزه نكن، حرف نزن گفتمت حرف نزن، قاتل امانت ندهد نوک سر نیزه امانی به دهانت ندهد دیدی آخر چه بلایی به سرت آوردند؟ آنچه ترس من از آن بوده سرت آوردند پیكرت روی تن خاک و سرت روی سنان گشته بازیچه ی یک عده از این سگ صفتان سـرت آئینه ی زیـنـب چه بلایـی آمد؟ آه، از حنجر خونین چه صدایی آمد قاری نیزه نشین، سنگ به لبهایت خورد "اَم حَسِبْ" خواندی و سنگ بررخ زيبايت خورد : چه صحنه های عجيبی عبور كرد ز چشمم پدر؛خرابه؛سه ساله؛كنار سر؛ شب جمعه سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
سینه تنگ آمده این‌بار تو را می خواهد خسته از معرکه ای یار تو را می خواهد هوس روی تو را کرده چه فرقی دارد خانه یا کوچه و بازار تو را می خواهد عاشق آن است که در میکده یا در محراب در خفا یا که در انظار تو را می خواهد دعوی عشق زیاد است ولی عاشق اوست او که حتی به سر دار تو را می خواهد بس که دوریم ز تو آینه زنگار زده دل آیینه زنگار تو را می خواهد غم تو یک غم جاریست که تکراری نیست جمعه با این همه تکرار، تو را می خواهد این همه فاصله دیوار شده اما باز دل من از پس دیوار تو را می خواهد : 💔 ظلم و ستم، در آخرِ عـالـم شکار توست یک بگو که جهان بیقرار توست سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
در میان میکده ساغر به دردم میخورد باده وقتی میشود کوثر، به دردم میخورد دستهای خالیم خالی بماند بهتر است اینکه هستم پیش تو نوکر، به دردم میخورد گریه وقتی میکنم دعایم میکند پس مُحَرَّم چشمهای تر به دردم میخورد خوب می‌دانم که در تاریکی قبرم حسین دستمال گریه ام آخر به دردم میخورد بی خیال نسخه های بی دوای این و آن بوسه بر شش گوشه ات بهتر به دردم میخورد دخترت وقتی بخواهد خاک، چادر پاره اش بیشتر از کیسه های زر به دردم میخورد دختر زهرا خودش زهراست ثابت میکنم دستهای کوچکش محشر به دردم میخورد گفت بابا از تمام یادگاریهای تو چادر و سجاده ی مادر به دردم میخورد آستین پاره ام را نخ نماتر کرده اند حرف سوغاتی شده، معجر به دردم میخورد مُردَمُو زنده شدم در کاخ مثل خواهرت دشمنت تا گفت این دختر به دردم میخورد...😭 : 💔 گاهی به دیده اشک غم و گاه اشک شوق این است حال ما، زِ فراق و وصال تو سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani