شهربانو
#معصومه_جاور خاطره جذاب تجلیلش رو اینطوری روایت کرده :
روز پنجشنبه دوستم تماس گرفت و گفت برای گیت بازرسی نماز جمعه در بندرعباس نیرو میخوان.
پرسید: «میای کمک؟»
با خوشحالی قبول کردم.
صبح جمعه، من و دوستم راهی مسجد جامع شدیم.
چون مسئول گیت بودیم، باید زودتر میرسیدیم.
من درب جلو مستقر شدم، دوستم درب پشتی.
مردم کمکم میاومدن. من مشغول انجام وظیفه بودم که چشمم افتاد به دختر کوچولوهایی با چادرای گلگلی و صورتی...
انقدر دیدنشون برام شیرین بود که دلم لرزید.
با خودم فکر کردم: چی میتونم براشون انجام بدم؟
چطور میتونم تشویقشون کنم که به حجاب بیشتر پایبند باشن؟
اجازه گرفتم و از در خارج شدم.
نزدیک مسجد یه سوپرمارکت بود. رفتم و با پولی که داشتم، چند تا کاکائو خریدم.
وقتی برگشتم، هر دختر خانمی که با حجاب قشنگ وارد میشد، بهش شکلات میدادم و ازش تشکر میکردم.
اونا هم با لبخند و چشمای پر از ذوق ازم تشکر میکردن...
نگاهشون لطیف بود، چهرههاشون نورانی.
یه کار کوچیک بود، اما حس خیلی بزرگی برام داشت.
انگار یه لبخند از دل خدا بود که نصیبم شده بود 🌸
#شهربانو
#هرمزگان
@shahr_banoo_ir
🌐
https://shahr-banoo.ir/