نوشته زهرا زارع 🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻 وای خدایا !چه دودی !؟از اون طرف داره میاد .به این سمت ،یعنی چی شده ؟کجا آتیش گرفته ؟!چقدر هم طولانیه ؟!یعنی خونه کی میتونه باشه؟! خونه خاله عذرا که نمیتونه باشه !چون که خونه اون این طرف نیست .خونه عمو محمد هم که این طرف نیست. خونه خودمون هم که این طرف نیست. معلوم نیست. خونه کدوم بخت برگشته ای هست .خدایا به خیر بگذرون .خدا کنه اهالی خونه تونسته باشن فرار کنن. و کسی تو خونه نمونده باشه. معلوم نیست .کسی خونه را آتیش زده. یا بی احتیاطی اعضای خونه باعث شده این طوری بشه ،یه بی احتیاطی کوچک میتونه چه فاجعه ای ببار بیاره .آن شا الله که ضرر جانی ندیده باشند. ضرر مالی جبران میشه . کم کم نزدیک محل دود شد. به خونه رسید. آدمهای زیادی اطراف خونه جمع شده بودند. و به سختی میشد، به خونه رسید .هر کسی چیزی می گفت: ولی معلوم نبود، چه اتفاقی افتاده؟ متاسفانه تعدادی برانکارد را آوردند .واهالی خانه را خارج کردند .چیزی از خانه باقی نمونده بود. آتش سوزی خیلی بالا بود. پلیس همه را از آنجا دور کرد، ولی ازدحام وشلوغی زیاد بود. ناگهان صدای گریه نوزادی در شلوغی شنیده می‌شد ،با عجله و به سختی خود را به میان خانه سوخته شده رساند. و دنبال صدا می‌گشت ،بوی دود زیاد بود. و مدام سرفه می‌کرد. با سختی خود را به محل صدا نزدیک کرد. هر چه جلوتر میرفت صدا نزدیک تر میشد. از راهرو خانه گذشت ،در اتاق زیر تخت یک چیزی که در پتو پیچیده شده بود .را دید با سرعت به سمتش رفت. و آن را باز کرد. یک نوزادی را در آن جا دید .به سرعت پتو را به دور نوزاد پیچید. و خارج شد . @shahrzade_dastan