🐟 حکایت 🔰 صیادی ضعیف را ماهی قوی به دام افتاد. طاقت حفظ آن نداشت. ماهی بر او غالب آمد و دام از دستش در ربود و برفت. شد غلامی که آب جوی آرد جوی آب ‌آمد و غلام ببرد دام هر بار ماهی آوردی ماهی این بار رفت و دام ببرد دیگر صیادان دریغ خوردند و ملامتش کردند که چنین صیدی در دامت افتاد و ندانستی نگاه داشتن. گفت ای برادران! چه توان کردن؟ مرا روزی نبود و ماهی را همچنان روزی مانده بود. صیاد بی‌روزی در دجله نگیرد و ماهی بی‌اجل بر خشک نمیرد. 📌 شیخ مصلح‌الدین سعدی، برگرفته از گلستان سعدی، باب سوم 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena 🍃 🌸✨ 🍃✨✨ 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃🌼🍃🍃