#اربعین
🏴در ظاهر، آشغال جمعکردن کار شأنداري نيست، اما آنجا در [اربعین] جلوي چشم بود و یکریز آشغال ميريختند. نميشد گفت که آشغال نريزيد، من الآن جمع کردهام. مدام بايد دولا و راست ميشديم. اين وضعيت کمي نفس آدم را قلقلک ميداد و خرد ميکرد. از پوشک بچه بايد جمع ميکرديم تا انواع و اقسام آشغالهايي که خيلي بد بود. لذتبخشتر وقتي بود که زیر دستوپای زائرها آشغال جمع ميکرديم. ناخواسته تنه ميخورديم، هُل ميدادند. چون داوطلبانه رفته بوديم، هيچکس از زير کار درنميرفت.
▫️نکته ديگر اینکه در اين مسير آدم به درجهاي از رضا ميرسد که ميگويد: هرچه بر سرم آمد اشکال ندارد. هيچ اعتراضي هم نميکند. بهجز زيبايي چيز ديگري ديده نميشد. اینکه آدم ميديد يکي مادرش را گذاشته روي ويلچر و ميبرد، زيبا بود. يا يک خانواده عراقي از زن و مرد گرفته تا هفت هشت تا بچه، پياده و بدون هيچ وسيلهاي با پاي پياده به راه زدهاند و هنگام شب، همه سرها را روي خاک گذاشته و خوابيدهاند.
▫️[هروقت] حجم التماسدعاها خيلي زياد میشد؛ شفاهي ميگفتند يا پيامکي و از طریق شبکههاي اجتماعي مينوشتند که يادم نرود. اينها را ميگذاشتم وقتیکه خروارها آشغال ريخته بود و بايد با دست همه را جمع ميکردم و سرتاپايم کثيف شده بود، دعايشان ميکردم. به نظر خودم در اين لحظه که آدم خودش را خوار و خفيف کرده و در آشغالها ميلولد، وقت استجابت دعاست و ردخور ندارد.
✍️ احسان عابدي / 30 ساله / عضو افتخاری گروه نظافت در اربعین/ يزد / محل گفتوگو: کربلا
📗انتخابی از کتاب پادشاهان پیاده
🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃
🌐 shamiim.ir
🆔 @Shamimeashena