❤️🌟✼═══┅ -یافتگان رفع اختلاف به دعای امام زمان علیه السلام امام زمان شیخ طوسی در کتاب غیبت خود می‏نویسد ابو غالب زراری گفت در یکی از سفرهایم در اول جوانی وارد کوفه شدم یکی از دوستانم (که راوی اسم او را فراموش کرده) با من بود در زمان پنهان شدن شیخ ابوالقاسم حسین بن روح که نمایندگی خود به شلمغانی داده بود. هنوز شلمغانی منحرف نگشته و آثار کفر و الحادش آشکار نشده بود(1) مردم پیش او می‏رفتند زیرا دوست حسین بن روح بود و در مورد احتیاجات مردم وساطت می‏نمود. دوست من گفت مایلی برویم پیش ابو جعفر با او ملاقاتی بکنیم؟ زیرا امروز مردم به او مراجعه می‏کنند و از طرف حسین بن روح تعیین گردیده. من می‏خواهم در خواستی بنویسم و از ناحیه امام علیه‏السلام تقاضای دعائی نمایم. درخواست او را پذیرفتم پیش ابو جعفر رفتیم. عده‏ای در آنجا حضور داشتند. سلام کردیم رو به دوست من کرده و گفت این جوان کیست با تو؟ جواب داد مردی از فامیل زرارة بن اعین است. سپس به من رو کرد و پرسید از کدام دسته زراره‏ها هستی؟ گفتم آقا من از بازماندگان بکیر بن اعین برادر زراره هستم. گفت این خانواده بسیار محترم و باارزش هستند و مقامی در میان شیعه دارند. دوست من گفت آقا می‏خواهم بنویسی مولا دعائی برایم بفرمایند. من که این سخن را شنیدم تصمیم گرفتم همین تقاضا را بنمایم و در نظر گرفتم به هیچ کس جریان را نگویم. همسرم پیوسته با من از در مخالفت در می‏آمد و همیشه‏ با هم اختلاف داشتیم. ولی با تمام این بد رفتاری هایش او را خیلی دوست می‏داشتم. ادامه دارد . . . ┅═══✼🌟❤️