❤️🌟✼═══┅ -یافتگان ملاقات مجلسی اول با امام عصر(عج) مسائل دیگرى نیز پرسش كردم كه در ذهنم نمانده سپس عرض كردم: اى مولاى من، در هرزمان براى من میسّر نیست كه به حضور شما برسم پس كتابى به من مرحمت فرمائید كه دائما برطبق آن عمل كنم فرمود: كتابى براى تو، به مولانا محمّد التاج داده‌ام برو و از او بگیر، من كه در خواب، آن شخص را مى‌شناختم از در مسجد كه مقابل صورت مبارك آن حضرت بود به سوى دار البطیخ-كه محلّه‌اى از اصفهان است-خارج شدم تا به آن شخص رسیدم او تا مرا دید گفت: حضرت صاحب علیه السّلام تو را به سوى من فرستاده؟ گفتم: آرى، پس از جیب خود كتابى قدیمى بیرون آورد كه چون آن را گشودم دانستم كتاب دعاست. پس آن را بوسیدم و بر چشمان خود گذاشتم و از آنجا به سوى حضرت صاحب الامر علیه السّلام رفتم. در این هنگام از خواب بیدار شدم ولى آن كتاب با من نبود و تا صبح گریه و زارى مى‌كردم كه آن كتاب را از دست داده‌ام نماز صبح را با تعقیبات خواندم و در ذهنم بود كه مقصود حضرت از (مولانا محمّد) شیخ بهائى است كه به خاطر اشتهارش او را تاج نامیدند. ادامه دارد . . . ┅═══✼🌟❤️