سلام رفیق🖐 این بار با کتاب🔷 رویای نیمه شب🔷 در خدمتتم و امیدوارم لذت ببری از خوندن این کتاب قشنگ👌 ........... وارد راهروی دیگری شدیم که کوتاه بود و به سمت راست پیچ می‌خورد. از آن پیچ که گذشتیم به حیاط بزرگی رسیدیم. دور تا دور حیاط، اتاق هایی بود که هر کدام دری کوتاه با روزنه ای کوچک داشت. از یکی شان صدای ناله شنیده می‌شد. گوشه‌ای از حیاط چند نفر را به تیرک‌هایی بسته بودند. روی پیراهن همگی، خط هایی از خون نقش بسته بود. مرد تنومند و قد بلندی از اتاق بزرگی که با بقیه اتاق ها فرق داشت بیرون آمد و با گام هایی سنگین به ما نزدیک شد. به قنواء تعظیم کرد و گفت:«..... امیدوارم خوشتون اومده باشه....👌 میتونی این کتاب رو سفارش بدی تا ما با تخفیف 25درصدی👌وارسال رایگان😁 بیاریم درب خانه شما به صورت استریل و پرداخت درب منزل😉💯 @Korona_ganayem