این عزاداری الوان ، همه از نادانی ست عقل در سیطره‌ی جهل و خطا زندانی ست گرچه غمبار بوَد حادثه ی کرب و بلا که دل آکنده‌ از اندوه و غم و حیرانی ست جاهلانند که از فلسفه ی مرگ حسین‌ درکشان گریه و اندوه و مصیبت‌خوانی‌ ست با چنین وضع اسفبار و چنان سبک غلط خلق گمراه ، گرفتار شبی بحرانی ست تا که طوفان جهالت بوَزد بر سر خلق کشتی عقل به دریای فنا قربانی ست هدف از روضه نه اندوه و گریبان‌چاکی ست بلکه بیداری ازین خوابگه طولانی ست خوابگاهی‌ست جهان ، مَهد خرافات و دروغ پاشو از خواب که این خواب ز بی ایمانی ست شد حسین بن علی کشته که : آگاه کند ، ملتی را که به دور از منش انسانی ست زیر بار ستم و ظلم نرفتن ، هدف است این پیامی‌ست که طبق سُوَر قرانی ست آنکه ایمان به خدا دارد و اولاد رسول(ص) کی دهد تن به خرافات ، که از نادانی ست اگر آباد ز خون شهدا ، دشت بلاست کاخ دین از ستم افسوس که در ویرانی ست (ساقیا) تا که گرفتار درین اوهامیم روز ما تیره تر از نیمه‌شب ظلمانی‌ ست. ‌ ‌سید محمدرضا شمس (ساقی) eitaa.com/shamssaghi