هدایت شده از شمس (ساقی)
(اَلنّجــٰـاةُ فِـی الصـّـدق)
#حیلت
کسی که با همه از روی حیله میسازد
منافقیاست که با شیله پیله میسازد
چو نیست خوی پسندیدهای در افکارش
بنای مِهر، ز خشتِ رذیله میسازد
به پایکوبی خود آنچنان شود سرمست
که در خیال خود از خود جمیله میسازد
به پای خویش بیفتد درون بند بلا
از آنکه از سر حیلت، شلیله ۱ میسازد
اگرچه رشتهای از سیم و زر به هم دوزد
وگرچه پارچهای از ملیله میسازد ـ
بوَد چو کرم نحیفی که در تمامیِ عمر
به شوق رَستنِ از بند، پیله میسازد
چنانکه نیست در او فهم و درکِ آزادی
خری بوَد که به کنج طویله میسازد
به ذهن کوچک خود از بسیط این گردون
جهان خویش به معیار تیله میسازد
به دیو نفس نبندد دل آنکه از سرِ صدق
رها وجودش را ، از عدیله ۲ میسازد
نظر به سیلوی گندم ، کجا کند آن کس
که از مناعت و عزت، به کیله میسازد
پلنگ عزت را ، کس ندیده از ناچار
که با الاغ و گراز و کلیله میسازد
به عِلم کوش! که جاهل ، ز فرط نادانی
به وقت کِشتن، با مُستحیله ۳ میسازد
به جای آنکه بجوید گل از گلاب اما
به بوی نعنا ، یا ، شنبلیله میسازد
اگر که عِلم بوَد نافع بشر ، عِلم است
که بر تعالیِ انسان، دلیله ۴ میسازد
به اصفهان گذری کن ببین که شیخِ بها
به جوش، گلخنی از یک فتیله میسازد
اگر که علم و عمل شد قرین هم ، عالِم
به نفع خلق ـ ز عِلمش ـ وسیله میسازد
شود مراد و ، جهانی مرید او گردند
که هر کجا که بخواهد قبیله میسازد
بیا بهصدق، سخن گو که (ساقی) دلخون
بنای زندگی از این رَسیله ۵ میسازد.
سید محمدرضا شمس (ساقی)
#شمس_ساقی
eitaa.com/shamssaghi
۱ ـ کلافی از نخ ، ریسمان
۲ ـ دیو ، همزاد آدمی
۳ - غیرممکن، زمین لم یزرع
۴ - راهنما ، راه روشن
۵ - رساله
(ماه رحمت و غفران)
این ماه که ماهِ رحمت و غفران است
بهره بَرد آنکس که در آن مهمان است
از سـیـنه چو زنگ کیــنهها پـاک شود
این مــاه بــرای دردهــا درمــان است
سید محمدرضا شمس (ساقی)
#شمس_ساقی
@shamssaghi
(ماه رحمت)
#ماه_خدا
#رمضان_المبارک
رمضان ماه عبادت بوَد و صوم و صلات
مـاه پـاکیــزگـی نفـس و نــزول بــرکـات
مـاه دلدادگی و رحمت و احسان و زکات
مـاه غفــــران الهــــی و قبـــول حسـنات
سید محمدرضا شمس (ساقی)
#شمس_ساقی
eitaa.com/shamssaghi
(سجدهی اخلاص)
دل اگر پاک نشد سوی تو راهش ندهند
برگهی عفو به دستش ز گناهش ندهند
آن کسی که شده آلوده بهدریای گناه
نم اشکی به تبرّک، به نگاهش ندهند
سرِ شب تا به سحر گر که بگوید: «الغوث»
چون دلش پاک نگردیده، پناهش ندهند
تا که بر دوش کشد بارِ گناهِ خود را ،
از دوصد کوهِ کرم، یک پَرِ کاهش ندهند
تا که تیرهست دل و دیدهاش از گَردِ گناه
روشنایی به دل و چشم سیاهش ندهند
تا به تزویر کند گریه و سوزد چون شمع
مُزد و پاداش، بهصد ناله و آهش ندهند
تا که دل را نکند پاک به درگاه خدا
در دوعالم شرف و عزت و جاهش ندهند
تا نکارد به جهان بذر خلوص و ایمان...
از بهشت ابدی، مِهرگیاهش ندهند
تا نریزد نمِ اشکی به صداقت؛ هرگز
بهخدا قطرهای از بحر الهش ندهند
تا که روشن نکند خانهی ظلمت زدهای...
«چشم دیدار خدامنظر ماهش ندهند» ۱
تا که در نیمهی شبها نشود اهل نیاز
از سوی حضرت حق، فیض پگاهش ندهند
(ساقیا)! سر به روی سجدهی اخلاص گذار
سَر که بر سجده نرفتهست، کلاهش ندهند.
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1403/12/14
#شمس_ساقی
eitaa.com/shamssaghi
۱ـ استاد صالحی کوشا
(بتپرست)
بت مکن هم_روزگار خویش را
تا برون سازی ز دل تشویش را
نان به نرخ روز خوردن تا به کی؟
کن رها ، این طینت بدکیش را
در مسیر باد هر کس خانه ساخت
میدهد از کف، توان خویش را
چونکه حزب باد شد اندیشهات
میدهی بر باد، آخر، ریش را
از خباثت میزنی بر نوش خلق
بهر نانی، مثل کژدم ، نیش را
ای تنآسایی که با مال حرام
برگزیدی خانه در تجریش را
دم ز ایران میزنی و انتخاب ـ
کردهای بر خویشتن اتریش را
با بصیرت میتوان تشخیص داد
گر بپوشد گرگ، جلد میش را
میشناسد بیگمان اهل وطن
خائنان مصلحت اندیش را
(ساقیا) از کف مده در زندگی
خلق و خوی مردم درویش را.
سید محمدرضا شمس (ساقی)
#شمس_ساقی
eitaa.com/shamssaghi
#اللهم_عجل_لولیك_الفرج
تا کی، به پشت پنجــره چشم انتظــاری
تا کی، ز هجــرانت کنم افغــان و زاری؟!
هر جمعه میدوزم نگاهــم را به کـوچـه
شـایـد دمـی بر دیــدگـــانم پــا گـــذاری
سید محمدرضا شمس (ساقی)
#شمس_ساقی
@shamssaghi
هدایت شده از شمس (ساقی)
(اندوهِ مسلمان)
چو دریایی که خشکی بیابان را نمیفهمد
کویر تشنهلب، معنای باران را نمیفهمد
کسیکه سفرهاش رنگین شده از خون محرومان
گرسنهحالیِ درماندهی نان را نمیفهمد
نگر بر چهرهی محتاجِ قوتِ لایموتی که
ز رنج زندگانی، خوانِ الوان را نمیفهمد
دلی که نیست پابند صداقت از ریاکاری
خلوص باطن و ایمان و ایقان را نمیفهمد
همیشهسرخوش ِ آسوده از رنج و گرفتاری
غمِ درماندگان و چشم گریان را نمیفهمد
تنآسانی که لم داده به زیر سقف آسایش
تب و تاب اسیر سقفِ ویران را نمیفهمد
تبهکار ستمپیشه ز خلق و خوی حیوانی
هراسِ بیگناهان ِ پریشان را نمیفهمد
ز کاخِ خود بزن بیرون و بر بیچارگان بنگر
که مستغنی، غم بیسرپناهان را نمیفهمد
اگر که قافیه شد شایگان هرگز مکن عیبم
که مضمون سخن، اینگونه عنوان را نمیفهمد
زمستاناست و گرگ و گوسپند و راهِ ناهموار
کسی هم حالِ چوپان در زمستان را نمیفهمد
مزن داد از رهِ مردمفریبی، از مسلمانی...
که کافِر، درد و اندوهِ مسلمان را نمیفهمد
دلیکه روشن از نور خدا شد در تمام عمر
ندای باطل و، فریادِ شیطان را نمیفهمد
چو یوسف آنکه بر عشق حقیقی مبتلا گردد
دگر عشق ِ زلیخای هوسران را نمیفهمد
بظاهر چون ابوسفیان، مسلمان شد بناچاری
ز خبثِ ذاتِ خود اسلام و قرآن را نمیفهمد
مخوان بر گوش محتاجان احادیث کذایی را
دلِ خالی ز نان، حرفِ سخنران را نمیفهمد
به چشم مَستِ مِیخواران، بیابان هم گلستان است
خمارآلوده، عیش باغ و بستان را نمیفهمد
مکن وا سفرهی دل را به نزد هر کسی زیرا
دل بی ݟم، ݟمِ در سینه پنهان را نمیفهمد
مخواه از اهرمن همدردی و همخویی و رأفت
که رنج و مِحنت و خواری انسان را نمیفهمد
به شعرِ (ساقی) دلخون نگر با دیدهی مجنون
که لیلی، بینوایی در بیابان را نمیفهمد.
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1396
#شمس_ساقی
eitaa.com/shamssaghi
01 شمس بانوی کاشانی - Instrumental Ney .mp3
11.16M
#سحر
#ماه_خدا
#رمضان_المبارک
(هوای سحر)
خوشا تلاوتِ قرآن و ربنای سحر
خوشا به نغمهی عرفانی دعای سحر
خوشا نوای مؤذن که میرسد بر گوش
خوشا به بانگ مناجات در هوای سحر
خوشا لطافتِ روح و خوشا طراوت جان
خوشا به پاکی دلهای با صفای سحر
خوشا به ماه ضیافت خوشا به ماه خدا
خوشا به لحظهی رؤیایی و نوای سحر
خوشا به آنکه بَرد فیضِ این مبارک ماه
خوشا به آنکه کند درکِ لحظههای سحر
بَدا به آنکه غریب است با فضایل آن
خوشا به آنکه بُوَد یار و آشنای سحر
بگیر دست تمنا به سوی حضرت حق
بخواه آنچه که میخواهی از خدای سحر
دلِ شکسته و بیمار خود ، مداوا کن
که نیست هیچ دوایی بهْ از دوای سحر
مبند دل بجز از لحظه های ناب دعا
که رهروان طریق اند مبتلای سحر
نماز و روزه و حج است واجب شرعی
که این سه هست ز ارکان پر بهای سحر
چنان که بحر کرامت بوَد سحرگاهان
خوشا کسیکه زند غوطه در فضای سحر
بریز (ساقی) رحمت! به ساغرم مِی ناب
ز جام باده ی جانبخش و دلربای سحر
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1386
#شمس_ساقی
eitaa.com/shamssaghi
#بانوی_کاشانی 🎤