پس این نظریه که حالا صبر کنیم تمام شرایط جور بشه بعد ازدواج کنیم هم غلطه.
مرد و زن باید باهمدیگه یک زندگی رو بسازن، اون موقعس که قدر همدیگه رو میدونند، اگر خشت خشت یک خونه رو به کمک هم ساخته باشند، اون موقع هردوشون قدر خونه مشترک رو میدونن، ولی اگه این یه خونه جدا از خودش داشته باشه، اون یه خونه از خودش داشته باشه، موقعی که اینا باهم ازدواج میکنند، فقط این دوتا خونه میان کنار هم، و اینها باهم یکی نمیشن، ممزوج و مخلوط نمیشن باهم. این به تمام آنچه میخواسته به تنهایی رسیده، اون هم به تمام آنچه میخواسته به تنهایی رسیده. برای رسیدن به چیزی احتیاج به همدیگه ندارن...