نامیرا (قسمت دوم)
پایان محمد (ص)، پایان اسلام نبود، اما ابوسفیانها چون سراب به آن دل بستند و مسلماننماها از هول آن گریختند. کلام وحی، چون شلاق بر تن تنگهگریزان نشست: «و محمد (ص) جز فرستادهاى نیست كه پيش از او [هم] پيامبرانى [آمده و] رفتهاند. آيا اگر او بميرد يا كشته شود، از عقيده خود برمىگرديد؟»
شایعه جعلی شهادت و خبر قطعی رحلت به فاصله دو دهه در مدینه پیچید، اما برخی در آزمون انکار اولی و باور دومی مردود شدند. اگر یادواره آیات اُحد نبود، عدهای خلود نبی را در دنیا، لازمهی خاتمیت رسالت و امتداد شریعت میدانستند. وقتی به جبر آیات و مشاهده بینات بر وفات پیمبر اتفاق نظر شد، اختلاف نظرها تازه شروع شد. دیدگان پرتردید امّت ذوقبلتین، در تشخیص سره و ناسره دودو میزد و دلهای هرزهگرد در تمییز حق و باطل، دَوَران میکرد. سوره توحید، در پس «تبّت یدا» آمده بود تا بولهبها و حمّالة الحطبها جای خود را به ابنابیطالبها و خیرالنّساها بدهند، اما موریانهی تفرقه، شروع به جویدن حبل الله کرد و مسلمین را دوباره به لبه گودال آتش کشاند.
هر چه بود، جهان چرخید و قرنها گذشت و دفتر روزگار ورق خورد تا اسلام به عصر مقاومت رسید. سیّدی از سلالهی نبوی، از دل تاریخ سر برآورد تا در میانه جنگ حق و باطل، پرچم مقاومت را بلند کند و نهضت خمینی (ره) و شعاع ولایت خامنهای را امتداد دهد. سیّد المقاومه، وارث ملاحت مصطفوی و بلاغت علوی و درایت حسنی و شجاعت حسینی بود. کوهی بود که به برکت تفکر مقاومت، هیچگاه پشت باریکهی غزه را خالی نکرد، تا در شمار تنگهگریزان نباشد. سید حسن، سنگری بود که با بمب سنگرشکن به مصافش آمدند.
امروز عزت و اقتدار از سر و روی لبنان میبارد. آمیزهای از شور و حرکت و بهت و ماتم در خیابانهای بیروت دیده میشود. شهادت نصرالله، در باور قاطبهی مردم نمیگنجد. آنکه هیمنه و هیبت صهیون را چون تار عنکبوتی سست و بیبنیاد کرد، چگونه ممکن بود در جانپناهی عمیق جان بدهد؟! شهادت، تقدیر حتمی او بود اما سنگینی سوگ، گاهی بدیهیات را از دایره باورپذیری خارج میکند. کودککشان، حزب الله را به حیات نصرالله وابسته میدیدند، نه به صراط او، غافل از آنکه بصیرت امت از شخص سید حسن به شخصیت مقاومت رسیده است. کودکانی که در خرابههای غزه قرآن میخوانند، محفوظات آیات الهی را ضمیمهی حافظهی تاریخی میکنند. تشییع میلیونی نصرالله نشان میدهد که شیطان بزرگ را یارای آن نیست که گرد نسیان را بر حادثه بزرگ دوران بپاشد. مظلومان عالم هرگز آن روز تاریخی را از خاطر نمیبرند.
نصرالله، شناسنامه لبنان است و سرزمین مقاومت از او شخصیت گرفته. محبوبیتش مرزهای قومیت و مذهب و ملیت را درنوردیده و سیدالمقاومه بر تارک تاریخ لبنان نشسته. امضای شرافتش پای عهدنامه شهادتش میدرخشد. قهرمان ملی مردمان نجیب خطهی عالمان بزرگ جبل عامل است.
بگذار بوقهای شایعه از حلقوم رسانههای شیطان بیرون بیایند؛ تنها احمقها پایان نصرالله را پایان حزب الله میدانند. و این حماقت تاریخی اهل باطل است که سران اهل حق را حذف فیزیکی میکند. خیابانهای بیروت شاهدند که سنگ، آینه را هزار آینه کرده و ققنوس از خاکستر خویش تکثیر شده. مرد و زن، کوچک و بزرگ و مسلمان و مسیحی به لبهی گودال شهادت میروند تا به عروة الوثقای مقاومت چنگ بزنند. دیدگان مصمم امت، به قبلهی اول دوخته شده و اتفاق نظرها بر مسألهی فلسطین تازه شروع شده. بلی این بلوغ نهضت رسول الله (ص) است که پیروان آخرالزمانی مکتب اسلام رقم زدهاند. استیلا، از آنِ حزبالله است و نصرالله، همین نزدیکیهاست...
✍ زهرا محسنیفر
#شهید_سید_حسن_نصرالله
#انا_علی_العهدی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast