ورودحضرت معصومه(سلام الله علیها) به شهر قم تاجی از آفتاب سر قم گذاشتند نوری ز عشق در دل مردم گذاشتند بانو! تو آمدی، سر هر سفرۀ تهی سیب گلاب و سبزه و گندم گذاشتند باران گرفت و عطر هزاران گل انار... روی لبِ کویر، تبسّم گذاشتند از برکت قدوم شما شوره‌زارها رودی شدند و سر به تلاطم گذاشتند این شهر را به عشق شما «شهر اهل‌بیت» شهر ستارگان زمین... قم گذاشتند دستان مهربان تو را آسمانیان بر شانه‌های خستۀ مردم گذاشتند... ✍🏻مریم سقلاطونی