چشم فروبسته اگر وا کنی در تو بود هر چه تمنا کنی عافیت از غیر نصیب تو نیست غیر تو ای خسته طبیب تو نیست از تو بُوَد راحت بیمار تو نیست به غیر از تو پرستار تو همدم خود شو که حبیب خودی چاره خود کن که طبیب خودی غیر که غافل ز دل زار تست بی خبر از مصلحت کار تست بر حذر از مصلحت اندیش باش مصلحت اندیشِ دل خویش باش چشم بصیرت نگشایی چرا؟ بی خبر از خویش چرایی چرا؟ صید که درمانده ز هر سو شده است غفلت او دام ره او شده است تا ره غفلت سپرد پای تو دام بود جای تو ای وای تو خواجه ی مقبل که ز خود غافلی خواجه نِه ای، بنده ی نا مقبلی 📜 @sheraneh_eitaa