دیشب دلم برای تو در سینه می‌گریست تا بانگ صبح از غم دیرینه می گریست دیشب دلم هوای تو می‌کرد و چشم من پنهان به زیر خرقه‌ی پشمینه می‌گریست اشکم که خود حکایت خونینِ لاله‌ هاست اما دلم ، دلم به طمأنینه می گریست شاید چو غنچه خنده زنم در خیال تو باور مکن، که دیده‌ی آئینه می‌گریست مائیم و سینه ای که پر از آشیان آه مائیم و دیده‌ای که چو تهمینه‌ می‌گریست دیشب چو شمع بودم و اشکم بپای خویش سوسو کنان که در شب آدینه می گریست جانا زمن رمیدی و جانم نیارمید دل، باز در فراق تو بی‌کینه می‌گریست دیشب به کنج خلوتم آوای ناله بود زیرا دلم برای تو در سینه می‌گریست 📜 @sheraneh_eitaa