🔸 در كتاب سلوة الحزين معروف به دعوات تأليف راوندى(۵۷۱ ه‍‌)از سويد بن غفله روايت شده كه گفت: على عليه السّلام دچار تهى دستى شديدى شد. ، براى اين موضوع به حضور رسول اكرم مشرّف شد.هنگامى كه دقّ‌ الباب نمودند ،رسول خدا فرمودند: من احساس مى‌كنم كه حبيبه‌ام پشت در باشد،اى امّ‌ ايمن برخيز ببين كيست‌؟ وقتى امّ‌ ايمن در را باز كرد و فاطمۀ زهرا داخل شد،پيامبر خدا صلّى اللّٰه عليه و آله و سلّم به وى فرمود: زمانى نزد ما آمدى كه هيچ وقت نمى‌آمدى‌؟!گفت:يا رسول اللّٰه!غذاى ملائكه نزد خداى ما چيست‌؟ فرمود:گفتن الحمد للّٰه.گفت:غذاى ما چيست‌؟فرمود:سوگند به حقّ‌ آن خدايى كه جان من در دست قدرت اوست مدت يك ماه است كه آتش در خانۀ ما روشن نشده (يعنى غذاى پختنى نخورده‌ايم)ولى من آن پنج كلمه‌اى را به تو ياد مى‌دهم كه جبرئيل به من تعليم داده است. گفت:كدام پنج كلمه يا رسول اللّٰه‌؟ فرمود:بگو: 🔻 يَا رَبَّ اَلْأَوَّلِينَ وَ اَلْآخِرِينَ يَا ذَا اَلْقُوَّةِ اَلْمَتِينَ وَ يَا رَاحِمَ اَلْمَسَاكِينِ وَ يَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِينَ فاطمه پس از شنيدن اين كلمات مراجعت نمود،وقتى چشم حضرت امير به وى افتاد، گفت:پدر و مادرم به فدايت چه خبر آوردى‌؟ گفت:من به منظور كار دنيا رفتم،ولى با توشه‌اى اخروى بازگشتم. على عليه السّلام دو مرتبه فرمود:برايت خير باشد. 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 ┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄ 🔸کانال سید محمد جواد سید شبیری🔹 https://eitaa.com/joinchat/3426615298C027fb4c4be ایتا https://t.me/shobeiri تلگرام