پیرامون سخنان یک ناصبی
گفته است:
مادر زین العابدین دختر یزدگرد بود که حضرت عمر (رض) پس از فتح ایران به نکاح حضرت حسین (رض) درآورد و ۹ امام پس از آن از همین نسل به وجود آمدند، پس اگر خلافت حضرت عمر (رض) را نپذیریم اعتبار امامان و نسَب آنان را زیر سوال بردهایم.
🔻
گوییم:
چون این مردک، سوادی ندارد تا یک بحث دقیق بکند لذا ما مجبوریم با فرض ابعاد مختلفِ ممکن، بحث را پیش ببریم:
اگر منظورش از "به نکاح درآوردن" همان عقد خواندن است، گوییم: اولا هیچجا نیامده است که عقد را عمر خوانده باشد و بحث موضوعا منتفی است!! ثانیا: عدالت و اسلام باطنی و... در عاقد شرط نیست تا عقد باطل شود. ثالثا: چه دلیلی وجود دارد حضرت به عقد آن مفلوک اعتنا کرده و خود مجدد عقد نخوانده باشند؟!
اما اگر منظورش تملّک کنیز است که در آن اذن امام و خلیفه رسول خدا شرط است، گوییم امام آن زمان حضرت امیر المومنین علیه السلام بودند و اذن دادند، عمر بن خطاب این وسط چه کاره است؟!
♦️اما مطلب مهمتر و توهین اصلی، نفسِ مطرح کردن این مطلب از جانب آن ناصبی است؛ به فرض شخصی بیاید و درباره حلالزادگی بزرگانی بحثی راه بیاندازد، و به فرض حتی با ادلهای اعتراف کند که قائل به حلالزاده بودن ایشان است. صرفِ خود این بحث توهین و جسارت حساب میشود، چه برسد به اینکه آن را متوقف بر پذیرش خلافت یک غاصب بداند!
کار این گرگیج از این جهت جسارتی عظیم است و سراغ نداریم که حتی از علمای سنی مذهب کسی تا کنون چنین گستاخی به ساحت مقدس حضرات اهل بیت علیهم السلام کرده باشد! همان اهل بیتی که در طهارت و شرافت و فضل به حدی هستند که حتی دشمنان ایشان نیز مجبور به اعتراف به عظمتشان بودند!!!
و خداوند در شان و وصف ایشان آیه تطهیر نازل کرده است.
♦️نکته جالب دیگر در این بحث اعتراف ضمنی وی به ارتباط اعتبار امام با پاکی نسب است! سوال ما از این شخص این است:
ادله محکم موجود در کتب معتبر خودتان مبنی بر حرامزادگی دو خلیفه اولتان را چه میکنید؟! در غیر اینصورت بهتر نبود مانند خودِ عمر، هرجا بحث از حسَب و نسب بود بحث را مسکوت گذاشته یا سکوت کنید؟ چه رسد به آنکه دل و جرئت کرده و پیشقدم نیز میشوید!
@shobeiri
اولاً حضرت شهربانو نه کنیزِ هدیه به امام حسین علیه السلام بود و نه توسط عمر به نکاح امام حسین (ع) درآمده. بلکه ازدواج رسمی بود. اسراء فتح ایران ابتدا توسط امام علی آزاد شدند و سپس ازدواج رسماً صورت گرفت که طبق عقیده شیعیان خطبه عقد مولای ما امام حسین با شهربانو به دستور امیرالمومنین و توسط جناب حذیفه از شیعیان آن حضرت خوانده شد. (الدرُّ النظیم فی مناقب الائمه اللهامیم/مناقب آل ابیطالب)
ثانیا بالفرض کنیز بوده باشد، برحسب فقه صحیح اسلام هر غنیمتی[اموال منقوله، کنیز و جواری، اراضی] که تحت حاکمیت ظالمین از مشرکین گرفته شود،اساساً ملک امام معصوم است.
امام، مالک کل عالم است و اگر غاصبی چیزی به ایشان ببخشد، ملکیت ایشان به خاطر هدیه توسط غاصب نیست.
معاویه بن وهب گوید: به امام صادق عرض کردم: اگر امام افراد را به سریّه بفرستد و غنیمتهایی به دست آورند، چگونه تقسیم میشود؟ فرمود: اگر به فرماندهی کسی که امام او را منصوب فرموده است جنگیدهاند، باید یک پنجم که سهم خدا و رسول است جدا شود و چهار پنجم آن را بین خودشان تقسیم کنند. و اگر در آن جنگ به جنگ مشرکان نرفتهاند، هرچه غنیمت گرفتهاند برای امام علیه السّلام است و هرطور دوست بدارد با آن رفتار میکند. الکافی ج ۵، ص ۴۳
برفرض کنیز بودن مادر زین العابدین (ع)، وۍ ملک اهل بیت بوده وعمر بن خطاب مدخلی در ملکیّت وی نداشت که با سلب مشروعیت خلافتش، نکاح امام حسین با شهربانو ابطال شود. لذا سخن گرگیج یک افترای بی سر وته است والزام او از اساس منقوض است.
ثالثا کجای فقه اهلسنت عاقد باید عادل باشد؟ آیا عاقد فاسد عقدش باطل است؟
طبق نظر بسیاری از علمای شیعه و اهل سنت، می توان کافر را از یک مسلمان وکیل کرد، تا از طرف او عقد نکاح یا… را انجام دهد! پس استدلال آقای گرگیج در مورد اینکه چون خلیفه دوم حضرت شهربانو را به عقد سید الشهدا در آورده است پس خلافت او شرعی است، نه تنها دلالت بر خلافت ندارد، بلکه این عمل الزاما حتی نمیتواند دلالت بر اسلام شخص وکیل داشته باشد! (زکریا الأنصاری، أسنی المطالب فی شرح روض الطالب، ج ۲، ص ۲۹۵/ سید یزدی، العروه الوثقی، ج۲، ص۲۰۹).
@shobeiri