🔆 هوشنگ ابتهاج (سایه)شاعر مارکسیستِ معترض پیش از که از قضا پس از انقلاب نیز به زندان افتاد و حتی تا پای اعدام هم رفت، در خاطراتش می‌گوید: ❌ -وضعیت سانسور قبل از انقلاب چطور بود؟ خیلی بد، یه چیز عجیب و غریبی بود. مدت‌ها شعری نمی‌تونستم چاپ کنم. بعضی ممنوع‌القلم و عده‌ای هم ممنوع‌الاسم بودن. اصلا باورکردنی نیست؛ 🤐 تو یک دوره اصلا کلماتی ممنوع شده بود؛ مثلا گل سرخ و جنگل ممنوع شده بود.اگه در شعری گل سرخ یا جنگل می‌اومد اجازه چاپ پیدا نمی‌کرد. شما حتی اگه شعر حافظ رو می‌خوندید که کلمه گل سرخ توش باشه، سانسور می‌شد. شاید برای شما باورکردنی نباشه! به‌خصوص بعد از داستان(اعدام) گل‌سرخی که دیگه حرام بود. ☎️ یه روز کسرایی به من تلفن کرد و ناراحتی و عصبی که این چه وضعیه و دیگه چی‌کار میشه کرد؟ گفتم: باز چیه سیا؟ گفت: دیگه لغت جنگل رو نمیشه تو شعر آورد، این چه وضعیه! گفتم غصه نخور سیا! شعر فارسی انقدر امکانات داره که هر مشکلی رو حل میکنه. گفت: یعنی چی؟ گفتم: جنگل یعنی یک جای پر از درخت دیگه حالا اگه یک آینه بالای جنگل بگیریم و عکس جنگل رو در آینه ببینیم و وصف کنیم دیگه لازم نیست اسم جنگل رو ببریم. آیینه‌ای به بزرگی آسمان داریم. تو میتونی آسمانی رو وصف کنی که پر از سبزی و شاخه و برگ و اینا باشه. دیدم غش‌غش پای تلفن می‌خندد. 💬 پی‌نوشت: باید به یاد فرح دیبا و رضا آورد که در روزگار سلطنت‌شان، مردم را حتی از سرخی گل و سبزی جنگل هم محروم کرده بودند و حافظ‌خوانی جرم بود و مجازاتش حبس در انفرادیِ کمیته مشترک ضدخرابکاری! و حال طنز روزگار است که اینان عزادار درگذشت حافظِ آواز ایران‌ هستند! مرحوم قریب به ۶۰آلبوم دارد که تنها چند آلبوم آن در پیش از انقلاب است. مگر می‌شد در رژیمی که حافظ‌خوانی نیز جرم بود، خسروی آواز خوبان پدید آید؟! منبع: پیر پیرنیان اندیش(خاطرات سایه) 💬 جواد موگویی