دروغ چیست؟ دروغ گو کیست؟
پرتکرارترین محل وقوع دروغ خبر است. ما دائما در حال تولید گزاره یا همان جمله هستیم. جملات ما عموما خبری است خبر را گزاره ای تعریف می کنند که قابلیت اتصاف به صدق و کذب دارد. ما همه دنبال خبر راست یا همان صدق. البته جمله قسم دیگری هم دارد که انشائی است ولی جمله انشائی را نمی توان متصف به صدق و کذب کرد مثل دعا و امر. البته گزاره انشائی هم در دل خود به نوعی اخبار دارد که بررسی آن فعلا مد نظر نیست.
اما دروغ ها یا همان کذب چند نوع است؟
ابتدا باید ابعاد گوناگون خبر را بررسی کرد:
1. واقعیتی در عالم وجود دارد
2. بخشی از واقعیت که از نظر ما را جلب می کند
3. راوی که قصد اِخبار دارد
4. زاویه دیدی که به واقعیت نگاه می کند
5. روایتی که برای گزارش واقعیت انتخاب می کند.
6. رسانه ای که برای انتقال خبر انتخاب می کنیم
7. مخاطبی که برای خبر انتخاب می کنیم.
اگر بیشتر تامل کنیم حتما ابعاد جدیدتری برای خبر خواهیم یافت ضمن اینکه هر کدام از اینها نیز حتما جزئیاتی مفصل دارد که اگر بخواهیم به انها ورود کنیم خروجش به سادگی میسر نخواهد بود.
ما معمولا بررسی صدق و کذب را در همان مرتبه اول متوقف می کنیم و به ما بقی ابعاد معمولا توجه نمی کنیم اگر بخواهیم برای هر یک از هفت بعدی که ذکر شد فقط دو حالت درست و غلط در نظر بگیریم یکصد و بیست و هشت حالت ایجاد خواهد شد که فقط در یک حالت همه ابعاد آن درست و صدق خواهد بود در مابقی ابعاد مرتبه ای از خطا وجود دارد.
چند ملاحظه مهم:
1. همه ابعاد به یک اندازه اهمیت ندارد، قطعا مهمترین بعد همان واقعیت است و مابقی به نسبت خود واقعیت باید سنجیده شود که هر بعد چه میزان از اهمیت را واجد است.
2. همان طور که گفته شد هر یک از این ابعاد می تواند حالت های مختلف داشته باشد که لزوما یکی درست و دیگری غلط نیست انتخاب بین درست و درست تر است و این خود واقعیت است که برای ما هر بعد را حدی معین می کند و انتخاب های ما را محدود.
3. غیر از صدق و کذب، در برخی ابعاد حق و باطل هم مطرح است و این بعد از خبر بر روی همان صدق و کذب بار می شود یعنی گاهی گزاره صادقی وجود دارد که باطل است. مثلا رژیم اشغالگر اسرائیل از سوی بسیاری کشور ها به رسمیت شناخته شده است.
اما باز گردیم به دروغ و کذب
علامه طباطبایی کذب را اینگونه تعریف کرده است:
«كلمه كذب به معناي دروغ است كه ضد راستي است. و حقيقتش عبارت است از اينكه خبري كه گوينده ميدهد با خارج مطابقت نداشته باشد، پس صدق و كذب وصف خبر است. ولي چه بسا مطابقت در صدق و مخالفت در كذب به حسب اعتقاد خبر دهنده را هم صدق و كذب مينامند، در نتيجه خبري كه بر حسب اعتقاد خبر دهنده مطابق با واقع باشد، صدق مينامند، هر چند كه در واقع مطابق نباشد، و مخالفت خبر به حسب اعتقاد خبر دهنده را دروغ مينامند، هر چند كه در واقع مخالف نباشد. نوع اول را صدق و كذب خبري، و نوع دوم را صدق و كذب مخبري ميگويند.»
آیه اول منافقون را هم به عنوان شاهد کذب مخبری ذکر کرده است. منافقان خبر از شهادت به رسالت رسول خدا می دهند و خداوند خبر کاذب بودن ایشان. در واقع خداوند شهادت ایشان را تکذیب می کند. پس وقتی با یک خبر مواجه می شویم صرفا اصل واقعیت برای ما مهم نیست.
این مطلب با انظر الی ماقال تعارضی ندارد. رسالت رسول خدا مطلب حقی است هر کسی که بگوید خدشه ای به این مطلب وارد نیست. اما شهادت به رسالت از جانب یک نفر غیر از خود رسالت است.
نکته ای که از این مطلب حاصل می شود این است: در هر گزاره یا خبری که به ما می رسد اشراف به حد و اندازه آن خبر بسیار مهم است حتی شاید مهمتر از خود خبر. اینکه گوینده در حال انتقال چه مطلب و یا مطالبی است. آیا همه اش گزارش واقعیت است یا در کنار واقعیت مطالب دیگری هم منتقل می شود؟ اینجا آن ابعاد مختلف خبر یکی یکی وارد ماجرا می شود و حد و اندازه واقعی خبر به دست می آید.
یکی از ابعاد مهم خبر روای خبر است نیت و قصد گوینده از مهمترین ابعاد خبر است و خود به تنهایی می تواند تمام ابعاد خبر را زیر و رو کند.
مثلا کسی در حال گزارش از وضعیت عده ای محروم در کشور است وضع حال ایشان را با الفاظی خاص بیان می کند و در همین حال بغض گلویش را می فشارد. خبر راست است. حالت و نگاه گوینده هم چیز بدی نیست اما وقتی خودش از اسباب وضعیت حاکم باشد این رفتار چیزی ورای دروغ است.
با این چند سطر حق دروغ ادا نمی شود چرا که دروغ یک طرف مهم خبر است و ما لحظه به لحظه با خبر سروکار داریم خصوصا در این ایام انتخابات که خیلی ها می خواهند خبر از آینده بدهند. لذا بسیار بسیار مراقب خودتان باشید. درباره آثار مخرب دروغ جداگانه مطبی خواهم نوشت.