🌱 ❌شبهه آیا می دانید چرا ایرانیان می گویند خدا و نمی گویند الله؟! کلمه خدا در فارسی باستان ، بمعنای ( شاه ) است ، مثلأ به رئیس ده و روستا هنوز هم ایرانیان می گویند کدخدا ، یعنی شاه روستا یا شاه آبادی ، یا به فرمانده و رئیس کشتی می گویند ناخدا یعنی کسیکه شاه ندارد! چرا؟ چون شاه در خشکی و سرزمین حضور داشت و در دریاها حضور نداشت و جای او را کسی می گرفت که شاه نداشت ، چون ایرانیان نمی خواستند زیر بار خدای مسلمانان که الله بود بروند ، در نتیجه واژهء خدا را بجای الله بکار گرفتند ، زیرا از نظر ایرانیان ، الله مسلمانان نمی توانست جای اهورامزدا را بگیرد ، اما می توانست جایگزین شاه شود ، ایرانیان می اندیشیدند که مشخصاتی که اعراب به الله نسبت می دهند ، با مشخصات شاه میخواند و نه اهورامزدا ، زیرا الله ویژگیهای انسانی و زمینی داشت ، مثلأ دچار خشم می شد ،مهربان می شد ، پاداش می داد و مجازات می کرد و امثال این خصوصیات در حالیکه اهورامزدا فقط انسان را به اعمال و افکار نیک دعوت می کرد و مانند الله ، سیخ و درفش و تیغ و آتش و هیزم و شراب و حوری و غلامان ، در اختیار نداشت و اهل انتقام نبود و برای خودش ، جائی در آسمانها نداشت ، او فقط یک نماد بود ، نماد روشنائی... آری ، بر این اساس بود که ایرانیان ، ضمن حفظ خدای خود که اهورامزدا بود ، برای فرار از مجازات مرگ ، خدای مسلمانان که الله باشد را پذیرفتند اما جایگاه اهورامزدا را هرگز به او ندادند بلکه جایگاه شاهی که دیگر وجود نداشت را به وی دادند و او را خدا نامیدند ، یعنی شاه... نتیجه آنکه اجداد ما ایرانیان با زیرکی هرگز اسلام نیاوردند و بعدها هم اگر خود را مسلمان نامیدند ، نوعی از اسلام را خلق کردند که هیچ شباهتی به اسلام عربی ندارد... ✅پاسخ 🔹برای واژه خدا در کتب لغت معانی متعددی ذکر شده از جمله (آفریدگار، الله، اهورامزدا، ایزد، پروردگار، خالق، خداوند، دادار، رب، کردگار، یزدان ، سلطان، پادشاه، امیر، خدیو، مالک، صاحب، استاد) بنابراین معنای اصلی آن پادشاه نیست. بلکه اکثر آنها معانی مجازی کلمه خداست. در فرهنگ لغت دهخدا در مورد ریشه این لغت و معنای اصلی آن چنین آمده است: خدای فارسی و خواتای پهلوی بکلمه ٔ xwataya یا xwatadha اقرب است و آنهم با سانسکریت ayu + svatas (از خود زنده) یا سانسکریت adi + svatas (از خود آغازکرده) رابطه دارد. 🔹در مورد کلمه ناخدا هم لازم به ذکر است که عبارت فوق یک تحلیل خیالی است و اصلاً درست نیست. بلکه این کلمه در اصل به این شکل بوده خدای ناو (یعنی خدای کشتی) و چون در فارسی قدیم گاهی جای مضاف و مضاف الیه عوض می شده به این صورت درآمده ناوخدا و به مرور زمان (واو) حذف شده است. (برای توضیح بیشتر به لغتنامه دهخدا ذیل کلمه ناخدا مراجعه کنید) 🔹 نکته دیگر اینکه خشمگین شدن خدا یا امر و نهی کردن تنها در دین اسلام نیست بلکه در متون دینی همه ادیان از جمله اوستا نیز اینگونه نسبت ها وجود دارد. 🔹همچنین اسلام آوردن ایرانیان تنها به این نبوده که خدا را قبول کنند که نویسنده خیال کرده به این شکل سر مسلمانان کلاه گذاشته اند، بلکه قبول داشتن خدا در همه ادیان وجود داشته و از این جهت کسی شک نداشته است. بلکه اسلام آوردن عبارت است از بر زبان جاری کردن شهادتین و یک سری اعمالی مانند نماز خواندن در پنج نوبت و در 17 رکعت، حج گزاردن و ... 🔹 بنابراین توجیهی که نویسنده آورده خیالپردازی ناشیانه ای است که حتی مادر کودک مرده را نیز به خنده می آورد. زیرا ایرانیان به دلایل مختلفی بارها بیان شده است، با آغوش باز و صادقانه اسلام را پذیرفتند و خدمات زیادی به اسلام کردند که شهید مطهری بخشی از آن را در کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران آورده است . 💪 ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→•eitaa.com/joinchat/3476422671C332e5d0909