✅ بسم الله الرحمن الرحیم ✅ ادامه خاطرات، آقای حاج علی ایرانپور از پیشگامان انقلاب اسلامی و رزمنده گان دفاع مقدس شهرستان مبارکه ✅ قسمت دوم ✅ در دوران ابتدایی که در دبستان برزگران محصل بودم، عرض کنم خیلی وضعیت مردم سخت بود صبح که به مدرسه می رفتیم اگر چیزی می خوردیم یا خورده بودیم دیگر تا ظهر در مدرسه بودیم، در غیر این صورت دیگر از غذا یا میوه یا لقمه که حالا متداول است خبری نبود بعضی از دانش آموزان که وضعیت مالی بهتری داشتند یک نانوایی روبروی دبستان برزگران بود. ۲ ریال می دادند و یک نان می گرفتند و می خوردند که البته همه دانش آموزان هم این توانایی را نداشتند. کیف مدرسه هم که مثلثی شکل بود،از پارچه تهیه می شد، در آن زمان بیشتر درآمد مردم از راه کشاورزی و دامداری تامین می شد وبچه ها به خصوص پسر ها کمک کار پدر ها بودند و نقش بسزای را انجام می‌داند و بعد از تعطیلی مدرسه تازه کارمان شروع می شد. رفتن به صحرا وتیمار کردن حیوانات خانگی گاو گوسفند اصلا بیکاری وجود نداشت. تازه با همه اینها باید درس و مشق را هم به موقع حاضر کرده باشی. که روز بعد در مدرسه بتوانی جواب معلم را هم بدهید در خانه ها هم کسی‌ نبود که‌ بتوانی در، درسها از او کمک بگیری، به همين دلایل هر روز بساط تنبیه وفلک در مدارس بر قرار بود که یکی از دلایل اصلی ترک تحصیل بچه ها همین سختگیری های متداول آن زمان‌ها بود ،یکی دیگر از دلایل تنبیه بچه ها در صبح گاه ندادن شهریه مدرسه بود چرا که همان طور که قبلا عرض کردم بیشتر مردم.،درامد کافی نداشتند که بتواند شهریه فرزندان خود را به موقع.پرداخت کنند البته شهریه بیشتر شامل کلاس های بالاتر می‌شد. حتی لباس اکثر دانش آموزان کهنه و، وصله دار بود،چه رسد به پرداخت شهریه. خلاصه تنبیه بچه ها با ترکه های که از درخت انار آن هم در زمستانها انجام می‌شد را من از یادم نمی رود، اضافه کنید به کسی که در کوچه یا خیابان در حال شینطنت یا یک رفتاری را انجام داده و مدیر یا ناظم اورا دیده باشد به جمع فلک ها حتی معلم ورودش به کلاس درس با ترکه بود،در ارتباط با وضیت درمان هم متأسفانه امکاناتی مثل دکتر و درمانگاهی نبود یک بار در کودکی که به خاطر سهل انگاری زمین خورده بودم نزدیک ترین جایی که در هفته آن هم یکی دو روز دکتر داشته ومعروف بوده وکارش مورد تایید، روستای قمبوان بوده وسیله حمل ونقل هم الاغ با این همه تلاش باز هم نتوانسته بودند، کاری برای یک زمین خوردن بی اهمیت انجام دهند و یکی ازپاهایم کوتاه شد،واز آن موقع پایم لنگ دارد در راه رفتن. ✅ مساجد در طول سال معمولا، خیلی فعال نبودند، بیشتر آنهم در ماه‌های محرم،و ماه مبارک رمضان. بیشتر تاسوعا وعاشورا و شب های شهادت حضرت علی علیه السلام،مراسم هایی بود، حاج آقاموسوی از روحانیون مورد احترام شهر بود و احکام مربوط به روزه را. از روی رساله آیت الله خویی برای مردم بازگو می کرد. ✅وقایع انقلاب : ✅سال 1351 استخدام ذوب آهن اصفهان شدم، به عنوان کار آموز برق سال 56 برای مدرسه راهنمایی ثبت نام کردم و بعدبیرستان را شروع کردم. در دبیرستان بود که با نام امام خمینی و کتاب‌های آیت الله مطهری ودکتر شریعتی آشنا شدم. ✅ ادامه دارد... @shohadamobareke🌷 کانال شهدای شهرستان مبارکه👆 # کنگره ملی سرداران و 600 شهید شهرستان ثبت و نشرآثار خاطرات رزمنده گان دفاع مقدس شهرستان مبارکه