✅ خاطرات حاج ناصر رنجکش قهنویه از پیشگامان انقلاب اسلامی و رزمنده گان دفاع مقدس شهرستان مبارکه
✅ قسمت اول عملیات چزابه (تاثیر دعا وتوسل به اهل بیت (ع)
🌺 شهید اصغر فنایی (حسن) اصفهان 🌺
✅ عملیات چزابه در پیش بود. به قدری حالم بد بود که بیشتر از سنگر بیرون می آمدم تا مزاحم خواب و استراحت بچه ها نباشم، یک شب که طبق معمول از سنگر بیرون زدم قدم زنان از سنگر فاصله گرفتم. که صدایی توجه ام را جلب کرد کسی، مناجات می کرد شبِ خیلی تاریک و سردی بود، آن شب کسی را نیافتم، شب بعد باز هم این اتفاق افتاد چنان مناجات می کرد که به روح وجان آدم جانی دوباره می داد. مسؤلیت من در گردان منشي بود و با ارتباطی که با بچه ها داشتم توانستم توسط یکی از دوستانش او را شناسایی کنم،ولی توصیه کرد ایشان نمی خواهد کسی او را بشناسد.دیگر ایشان را میشناختم ولی چون خواسته خودش بود که گمنام باشد چیزی نگفتم، یک روز با هم وچند تا از بچه ها رفتیم به مرخصی روزانه اهواز ایشان از یک دست فروش، یک ماشین اصلاح خریداری کرد. در برگشت به مقر جایی برای استراحت توقف کوتاهی کردیم. آمد پیش من وگفت:برادر رنجکش میشه موهای سرم را کوتاه کنید و هم این ماشین اصلاح را افتتاح ؟ گفتم :با افتخار و چفیه اش را بستم و کارم را شروع کردم. آمدیم مقر و همان شب هم کل گردان را تجهیزات کامل دادنند، و تا صبح پیاده رفتیم تا به محل درگیری رسیدیم، دیگر ایشان را ندیدیم، جنازه مطهر شهدا دو ماهی زیر آتش دشمن ماند تا مجدد در عملیاتی آنها را منتقل کرده بودند ولی همیشه به فکر او بودم، عملیات تمام شد و آمد یم به اصفهان مدتی گذشته بود. یک روز که در گلستان شهدای اصفهان آرام، آرام قدم می زدم و فاتحه می دادم یک دفعه عکس همان شخص را بالای قبور یکی از شهدا.(اسم شهید اصغر فنایی (حسن) گویا شهید دو اسمی بوده) دیدم. خشکم زد. نشستم بالای سرش دیگر دست خودم نبود، چقدر طول کشید، با او نجوا وگریه می کردم. ناگهان کسی دستش را گذاشت روی شانه ام، و گفت :صاحب این قبر را میشناسید؟ گفتم با هم جبهه بودیم، من منشی گردان آنها بودم، دیدم گریه افتاد و گفت :من پدر این شهید هستم و درباره شما در نامه هایش گفته بود که منشی گردان ما مداح اهل بیت است و من در دعا های ندبه و کمیل شرکت می کنم و در این دعا ها با اهل بیت علیهم السلام اُنس گرفته ایم وعاشق آنها شده ایم واز دنیا فاصله گرفته ایم.سپس، ادامه داد اصغر تنها فرزند ما بود (تک فرزند) و بعد از پنج فرزند که همگی در کودکی یاسر زایمان فوت شده بودنند، برای ما زنده مانده بود و با نذر و توسل از امام رضا (ع) او را خواسته بودم.
✅ شادی ارواح مطهر شهدا وامام شهدا صلوات
کنگره ملی سرداران و 600 شهید شهرستان مبارکه
@shohadamobareke
کانال شهدای شهرستان مبارکه تلگرام، ایتا، سروش👆👆
https://chat.whatsapp.com/LizSiZqeVeaL9h0o0nJWfc
# کانال شهدای شهرستان مبارکه واتساپ 👆👆