خاطرات دفاع مقدس🌹 موضوع: اعزام گربه از نجف آباد به جبهه🐈🐈‍⬛️🐈😂 آقا از بَس که موش 🐀 همه رو عاصی کرده بود . چه توی سنگر کمین .و چه خط مقدم . و چه مقرهای پشتیبانی و دیگه تِله موش گیری اثر گذار نبود آقایون به این نتیجه رسیدند که از گربه🐈‍⬛️ کمک بگیرند 😂 آقا ما یه موقع دیدیم توی لشگر هُو پیچید که از نجف آباد گربه آوردند توی منطقه !!! گفتیم کجا ؟؟ گفتند توی جزیره مجنون و مَقر داود🌹 حالا من از بچه ها سوال کردم این گربه ها🐈 بدرد بخور هستند ؟؟ کاری ازشون میاد؟؟ بچه ها می‌گفتند نه بابا 😂 گفتم چرا؟؟ گفتند موش خرمائی ها(موش های بزرگ) انداختند دنبال گربه ها 🐈‍⬛️و گربه ها پا به فرار گذاشتند از ترس _آقا این قضیه شده بود یه بازار خنده برای رزمنده ها😂 حالا حسین قاهری رفیق من تعریف می‌کرد ما توی اورژانس لشگر توی جزیره مجنون چند عدد گربه🐈 داشتیم که یکیشون خیلی لوس و نُنُور بود 😂 بچه های رزمنده براش اسم گذاشته بودند به نام سانی که این جناب سانی🐈 هر روز جیره اش یه دونه گربه ماهی🐬 بود . بچه ها با سنجاق قلاب ماهیگیری درست کرده بودند و براش از داخل آب‌های هُور ماهی می‌گرفتند 😂 حسین قاهری میگه یه روز سانی🐈 که چشمش به من افتاد که قلاب ماهیگیری دستمه دوید اومد پیش من 🌹 منم قلاب انداختم که ماهی بگیرم براش یه موقع دیدم یه موش خرمائی بزرگ 🐁 از آب اومد بیرون تا سانی 🐈 چشمش به موش افتاد پا به فرار گذاشت😂😂 راوی: محمدعلی نوریان @shohadamobareke کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆 شهید و امور ایثارگران شهرستان مبارکه 🌷ارواح مطهر شهدا صلوات🌷