🔺 ماجرای با حجاب شدن ۱۵۰۰ پرستار جنگ
👈 روایت هایی از بانوی مرحوم حاجیه خانم سیده خدیجه علم الهدی
🖋 فقط تربیت فرزند، همسرداری، رسیدگی به امور منزل در غیاب پدر خانواده که در جبهه حاضر بود یا بافتن لباسهای گرم، دوختن لباس فصل، بستهبندی آذوقه و خشکبار برای رزمندگان و... از فعالیت بانوان در دوران جنگ نبود. بلکه پرستاری، امدادگری مجروحان جنگ، مدیریت مرکز پشتیبانی جنگ در اهواز، بازدید و سرکشی و رسیدگی به خانواده شهدا و رزمندگانی که در جبهه در حال جنگیدن بودند و... جزو فعالیتهای اثرگذار بانوان در هشت سال دوران دفاع مقدس است که برخی از آنها بارها گفته شده و برخی دیگر به درستی روایت نشد. زنانی که برای کمک به جبهه منتظر مهیا شدن فضای مناسب نشدند، بلکه از ابتدا به میدان رفتند و هر کاری که از دستشان برآمد انجام دادند. نقش بانوان به خصوص در پشت جبهه آنچنان مهم و ضروری بود که با وجود کمتر بیان شدن آن نمیتوان منکر اثرگذاریاش در خط مقدم جبهه شد.
نشست نقش بانوان در دفاع مقدس با حضور مرحوم حاجیه خانم سیده خدیجه علمالهدی؛ خواهر شهید سید محمد حسین علمالهدی روایتگر بخشی از این فعالیت هاست که سال 89 در باشگاه پویا خبرگزاری تسنیم برگزارشده و در ادامه به مرور آن می پردازیم:
🔺 ماجرای با حجاب شدن ۱۵۰۰ پرستار جنگ
🌱 مرحوم حاجیه خانم خدیجه علمالهدی:
🔹 من معتقدم سبک زندگی مردم در دوران دفاع مقدس میتواند الگوی خوبی باشد؛ و مسئولین اگر بخواهند میتوانند تغییرات مثبتی از این روش ایجاد کنند.
🔹 یادم هست یک روز خانم هاشمی رفسنجانی، خانم رجایی و خانم دستغیب در اهواز مهمان ما بودند. مادرم به آنها گفت برویم از بیمارستان منطقه دیدن کنیم. آن زمان زیرزمین یک ساختمان با بنای محکم را در نزدیکی منزل ما به بیمارستان تبدیل کرده بودند. در بازدیدشان از بیمارستان متوجه شدند که پرستاران آنجا حجاب ندارند. با مانتوی کوتاه، آستین کوتاه، بدون شلوار و با کلاه پرستاری در حال کار کردن بودند.
🔹 خانم شهید رجایی به آنها میگوید: «اینها رزمندگانی هستند که جوان بوده و زخمی شدند چرا با این وضعیت در مقابل آنها حاضر میشوید؟» پرستاران در پاسخ به او گفته بودند: «ما آنقدر گرفتاری داریم که نوبت به رسیدگی به این چیزها نمیرسد اگر گرفتاری ما برایتان مهم بود، میگفتید خود آقای رجایی به اینجا بیاید.» همین موضوع باعث شد مادرم با پروین داییپور همسر شهید حسن باقری که البته آن موقع هنوز ازدواج نکرده بود و مسئول بسیج بود در این زمینه صحبت کند و قرار شد هفتهای یکبار به بیمارستانهای شهر سرزده و از مشکلات پرسنل بیمارستان پرسو جو کنند.
🔹 چندین بار سراغ چند بیمارستان مختلف رفتند و با پرسنل صحبت کردند. طی این جلسات رابطه این افراد با خانمهای بیمارستان خوب شده بود که خودجوش در برنامه بازدید شرکت میکردند و طی صحبتها قبول کرده بودند که باحجاب شوند. همان موقع مادرم به تهران زنگ زد و از خانم محمودی که مادر جبههها بود خواست تا ۱۵۰۰ مقنعه سفید تترون و خوشدوخت که لبش توردوزی قشنگی شده باشد، برای پرستاران بفرستد. این سفارش فوری تحویل داده شد و به همراه یک ماشین نیاز بیمارستان برای بیمارستانهای شهر ارسال شد. همین باعث شد همه پرستارها محجبه شوند. مادرم گفت حالا که اینها حجاب را پذیرفتند، آنها را یک دیدار خدمت حضرت امام ببریم. تقریبا ۲۰۰ نفر از آنها در یک قطار به دیدار امام رفتند و بعد هم با همسر امام دیدار کردند.
🔹 غرض از روایت این خاطره آن است که اگر مسئولین بخواهند، میتوانند تغییری در وضعیت کنونی به وجود بیاورند، چون حالا با امکانات بیشتر و اوضاع غیرجنگی دستشان خیلی بازتر است. مگر مادر من چه کاره بود؟ او فقط یک مادر شهید بود بدون هیچ مسئولیتی، اما یکبار دیگر ۶۰۰ نفر از خانواده شهدا که به دیدار امام برده بودند را جمع و جور کرد. بنیاد شهید قبول نکرده بود از آنها پذیرایی کند، اما مادرم در تماس با نخستوزیری برایشان پذیرایی جور کرد و با دست خالی سعی میکرد که این کارها را مدیریت کند. ما دورانی را در زمان جنگ گذراندیم که حتی شاید نیم ساعت هم استراحت نداشتیم. از اول صبح صدای زنگ در بلند میشد و تا ساعت یک و دو بامداد رفت و آمد در خانه ما برقرار بود تا به امور جنگ رسیدگی شود، اما حالا با وجود اینکه جنگ نیست تلاشی هم برای کار کردن نیست.
🔺 چرا زنان در دفاع مقدس مشارکت کردند؟
❓ در مکتب اسلام گفته شده که تکلیف جهاد از دوش زنها برداشته شده و بر آنها واجب نیست در میدان جنگ باشند به این دلیل که بتوانند به نقش مادری و همسری خود بیشتر بپردازند. در دفاع مقدس ما چه اتفاقی افتاد که این ضرورت ایجاد شد تا بانوان هم در فضای جنگ حضور داشته باشند؟