eitaa logo
شهدای هویزه
2.6هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
681 ویدیو
30 فایل
http://eitaa.com/joinchat/2875523072C71b2b4b72a 🌷 محفلی برای معرفی و زنده نگه داشتن یاد و نام شبیه ترین شهدا به شهدای کربلا در ایران... 🌍 خوزستان_ هویزه 🔰 کانال‌رسمی‌یادمان‌شهدای مظلوم کربلای هویزه؛ اولین یادمان دفاع مقدس ⬅️ ارتباط با ادمین: @h_media
مشاهده در ایتا
دانلود
📣 | 🔺 ستاد مرکزی راهیان نور کشور برگزار می کند: ⬅️ رویداد آموزشی- رسانه‌ای مهارت ارتباط هوشمند راهیان نور (ماهر) 🔻 ویژه‌ی خادمان هنر و رسانه 👥 با حضور اساتید برجسته‌ی کشوری 📝 سرفصل های آموزش: 1. تولید محتوا با هوش مصنوعی 2. تولید محتوای موبایلی 3. کمپین سازی در فضای مجازی 4. روش های توزیع محتوا 5. جریان شناسی و مبانی فضای مجازی در رسانه 6. خبرنگاری و خبرنویسی هوشمند 📆 زمان: 11 لغایت 14 آذرماه ‼️ مهلت ثبت نام: 9 آذرماه 🗞 به شرکت کنندگان در دوره پس از آزمون گواهی معتبر اعطا می گردد. 📌 لینک ثبت نام: https://B2n.ir/j00077 * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
📸 | 🌷 تصاویر تولید شده از «شهید سید محمد حسین علم الهدی» به وسیله ساخت LoRA برای هوش مصنوعی ◽️اجرا: مرکز نوآوری شهید آوینی (منشاء) * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺 | 🎞 فیلم کوتاه «آمبولانس» 🔹 نویسنده و کارگردان: محسن جهانی یه روز هم ایثار این بود که خودت رو به شهادت بزنی! 🔸 الجبهة العالمية لشباب المقاومه * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
🎙 | 🔸 رهبر معظم انقلاب: «بسیج، فرهنگِ مجاهدتِ بدونِ توقع است.» ای بسیجی از سخن های تو شاد حضرت مهدی نگهدار تو باد... ❤️❤️ * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
📝 | 🔺 تبریک سردار سرتیپ پاسدار «حسن شاهوارپور » فرمانده سپاه ولی‌عصر (عج) به آحاد بسيجيان خوزستان * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌐 | 🕌 اینجا هویزه است... * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
شهدای هویزه
📔 #گزارش_به_خاک_هویزه (1) | خاطرات سردار یونس شریفی ✍️ ... با شروع جنگ، خواسته و ناخواسته در تنوره
📔 (2) | خاطرات سردار یونس شریفی ✍️ قرار بود برویم و اوضاع مرز را از نزدیک ببینیم و به اهواز گزارش کنیم. در وهله اول طلائیه جدید رفتیم. من یک مسلسل کلاشینکف روسی همراهم بود. وقتی به پاسگاه ژاندارمری رسیدیم، سربازان مستقر در پاسگاه از دیدن مسلسل روسی من خیلی تعجب کردند. آن روزها کلاشینکف در ارتش وجود نداشت. سلاح سازمانی ارتش و نیروی ژاندارمری ژ سه و ام یک بود. تا آن روز بنده خدا سربازان، مسلسل کلاش را ندیده بودند. خیلی از دیدن این اسلحه در دستان من تعجب کردند. سربازها نتوانستند جلوی کنجکاوی شان را بگیرند و نزد من آمدند و گفتند: مسلسل ات را بده تا ما آن را ببینیم. 🔹 تفنگ را از دست من گرفتند و مثل قنداق نوزاد دست به دست کردند. از سبکی کلاش خیلی تعجب کردند و گفتند تفنگت چقدر سبک است. خوش به حالت! ژ - سه سنگین است. آدم را از کت و کول می‌اندازد! 🔹 همان جا با دوربین، مرز را نگاه کردیم. از انبوه تانک ها، نفربرها و تجمع نیروهای عراقی تعجب کردم. پاسگاهی که ما در آن بودیم به ژاندارمری تعلق داشت.‌ نیروهای ارتش نیز اطراف پاسگاه پراکنده بودند. البته تعداد ارتشی‌ها خیلی کم بود و بیشتر نیروهای نظامی ایرانی مستقر در مرز طلائیه، ژاندارم بودند. روحیه بچه های ژاندارمری ظاهراً خیلی خوب بود. وقتی با یکی از گروهبان های ژاندارم صحبت کردم با حالت خاصی گفت: اگر همین الان به من دستور بدهند دکل دیده بانی عراقی ها را می‌زنم و پایین می‌ریزم. 🔹 حقیقتش از حرف ها و رجزهای آن گروهبان ژاندارم خیلی روحیه گرفتم و با خودم گفتم که اگر عراقی ها بخواهند بـه مـا حمله کنند، همین‌ها محکم جلویشان خواهند ایستاد. البته باید این را بگویم که زرهی و امکانات عراقی های مستقر شده در مرز نسبت به ما یک به صد بود و ما واقعاً چیزی برای دفاع از خود نداشتیم. مثلاً اگر عراقی ها در مرز طلائیه صد تانک مستقر کرده بودند ما در همان منطقه دو، سه تانک بیشتر نداشتیم. 🔹 از طلائیه جدید به طلائیه قدیم رفتیم. در آنجا نیز بچه های ژاندارمری و ارتش به استقبال ما آمدند. صبح بود که ما به آنجا رفتیم. در آنجا هم اگرچه عراقی‌ها با تانک و نفربر صف آرایی کرده بودند، اما روحیه بچه های مرزی ما نیز خیلی خوب و بالا بود. در آنجا یکی، دو دستگاه تانک مستقر شده بود. من برای اولین بار بود که از نزدیک تانک می‌دیدم. رفتم و روی شنی و لوله توپ آن دست کشیدم؛ خیلی برایم جالب بود. همانجا بود که شخصیت نظامی ام متولد شد. تا قبل از روز سی ام شهریور ماه ۱۳۵۹ من یک نوجوان دبیرستانی عرب عاشق انقلاب اسلامی و مکتب توحیدی امام خمینی بودم، اما از آن روز به یک فرد نظامی تمام عیار مبدل شدم. 🔹 هنگامی که آهن های زمخت تانک را با پوست دستانم لمس می کردم احساس کردم یک نظامی شده ام و برای خودم کسی هستم. هیچ اطلاعی نداشتم که ظرف چند ساعت آینده جنگ هولناکی شروع خواهد شد. اما حس می‌کردم که زندگی ام وارد مرحله تازه ای شده است. همان موقع که روی بدنه تانک دست می کشیدم، به طور ناخودآگاه احساس کردم چیزی در وجودم اتفاق می افتد و من دیگر آن یونس چند ساعت پیش نیستم و کس دیگری شده ام. درست مثل فردی که چیزی از جایی به او الهام می شود و نمی‌داند این الهام چیست، چه رازی در دل نهفته دارد و از کجا آمده است. حس مرموزی بود که حتی نمی توانم آن را در قالب کلمات و جمله بریزم و بیان کنم. ⬅️ ادامه دارد * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
📸 | 🔸 امروز و در واپسین روزهای راهیان نور دانش آموزی دختران، 570 زائر استان های: گلستان، البرز و خوزستان مهمان شهدای کربلای هویزه بودند. * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh