*داستان دنباله دار هر روز یک قسمت*
*
#براساس_زندگینامه_شهید_حجت_الله_آذرپیکان*
*
#نویسنده_منوچهر_ذوقی*
*
#قسمت_بیست_و_یکم*.
حاج مرتضی در طول آن دو شبانه روز را خوب شناخته بود.بلند را در روبروی از ایستاد نگاه خسته اش را که امید و آرزوهای دور و دراز در آنها موج می زد، در نگاهش دوخت و با همان نگاه آمادگی خود را برای شنیدن نقشه های حجت اعلام کرد.
حجت لبخندی از سر رضایت زد.
_مطمئنم که به لطف خدا موفق میشیم فقط همت می خواد که خدا را شکر که همگی دارند.
دو مرد نجوا کنان پا بر صخره های سخت تپه گذاشتند و پیش رفتند.پنج روز بعد وقتی خبر شکستن محاصره گردان فجر در قرارگاه پیچید، سعید هیجان زده به سنگر فرماندهی و تا از سلامتی حجت خبر بگیرد.
فرمانده میانسال که روبروی بیسیم نشسته بود با تعجب پرسید::«حجت؟! این کجا و نیروهای عملیاتی نبوده..!»
سعید اگر چه آن شب در جریان رفتن پنهانی حجت قرار گرفته بود اما خیال نمی کرد تا این زمان هم فرماندهان از این موضوع بی خبر مانده باشند.برای پنهان نگه داشتن اتفاقی که افتاده بود لبخندی مصنوعی زد: «آهان درست حق با شماست فعلا با اجازه»
اما پیش از این که از سنگر خارج شود فرمانده او را صدا زد: «صبر کن ببینم ظاهراً تو از چیزهایی خبر داری که ما نداریم حالا بگو ببینم جریان چیه؟!»
سعید این پا و آن پا شد: «نه گفتم که اشتباه کردم»
صدای خش خش بیسیم حرف او را قطع کرد.
_مرتضی مرتضی آشیانه .مرتضی مرتضی آشیانه
_مرتضی به گوشم
_مرتضی از وضعیت بچه ها گزارش بدین.
_فعلا وقت ندارم حجت بهتون گزارش میده.
نگاه لبریز از شادی سعید و چشمان متعجب و از حدقه در آمده فرمانده یکباره به طرف بیسیم برگشت.فرمانده بی اختیار از جا بلند شد و با یک حرکت سریع بیسیم را در دست گرفت: «مرتضی مرتضی آشیان»
_مرتضی بگوشم
_مرتضی مگه حجت هم با شماست؟
_بله مگه خبر نداشتید؟!
فرمانده لحظه مکث کرد و نگاه معنی داری به سعید انداخت سعید سرش را پایین انداخت و آرامآرام چند قدم به عقب رفت.
صدای بیسیم توجه فرمانده را جلب کرد.
_آشیانه آشیانه حجت..
_آشیانه به گوشم.
_آشیانه آماده گزارش هستیم.
فرمانده لحنی جدی به خود گرفت: «فعلاً بهتره قبل از هر چیزی بگی که تو اونجا چیکار می کنی؟!»
سعید دیگر منتظر نماند. با یک خیز بلند از سنگر بیرون زد و با قدم های بلند به سوی سنگر شان دوید تا خبر از سلامتی حجت را به دیگران بدهد.
👈ادامه دارد ....
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*