شب تاریک سروده فریدون سراج و از آثار منتشر شده به همت کانون پرورش فکری کودکان و مناسب گروه سنی ج است. این کتاب دربردارنده‌ی ۱۲ قطعه شعر است که قالب انتخاب شده برای تمامی آنها چارپاره و به دور از تنوع است. ۶ وزن مورد استفاده در این مجموعه عبارتند از: مستفعلن فعلن ۴ شعر مفاعلن فعولن ۲ شعر مفاعیلن فعولن ۲ شعر مفاعلن فعلن ۱ شعر فاعلاتن فاعلن ۱ شعر فاعلات مفعولات ۱ شعر و مفعول  فاعلاتن ۱ شعر چنانچه مشخص است ۵ شعر در یک بحر و  ۴ شعر در یک وزن آمده است که شاعر را درگیر کلیشه‌ی وزنی کرده است. از دیگر ویژگی‌های این مجموعه روایت اشعار در گذشته و به صورت داستان‌واره است و این حجم روایت از شاعرانگی  آثار کاسته است. فراوانی نمادها و نشانه‌های ترس و تاریکی و اضطراب در شعرهای این مجموعه و دل‌نگرانی‌های پرتکرار مخاطب را از نظر روحی و روانی مشوش می‌کند و به جاست با تحلیلی روانشناسانه این مجموعه را بررسی کرد. این انتخاب نا مناسب را در نام کتاب نیز می‌توان دید. شب تاریک، سرما، تنهایی و ترس، تاکید بر نبودن کسی در خانه و انبوه درس باقی‌مانده در شعر اول صفحه‌ی ۵، کلاغ بدجنس، دزدیده شدن عروسک، صفحه‌ی ۱۲، نشان دادن نیش توسط زنبور، ترسیدن کودک و رفتن کودک از پیش گل‌ها که نماد زندگی و شادابی‌اند در صفحه‌ی ۱۵، گم شدن پروانه و نبود بی‌علت او در گل‌فروشی که می‌تواند تداعی‌گر مرگ یا طرد شدن در ذهن مخاطب باشد در صفحه‌ی ۱۶، خستگی مادر از بازی بچه در خانه و اتفاق بد افتادن ناشی از بازی  که تنها دلخوشی کودکان است در صفحه‌ی ۲۳ و ۲۴، ترسیدن جیرجیرک و پنهان‌شدنش در صفحه‌ی ۲۵ نمونه ای از این گونه استفاده از واژگان و مفاهیم است. اگرچه شاعر کوشیده است مسائلی چون نترسیدن از تاریکی یا بازی نکردن در خانه را به کودک گوش‌زد کند به نظر می‌رسد موفق نبوده است. از دیگر ویژگی‌های این کتاب فراوانی اشتباه‌های دستوری و نگارشی است. اگرچه در عصر ما بسیاری از شاعران  کودک معتقدند برای سرودن شعر اولویت با کشف مضمون و ساختن تصویری شاعرانه با کمک‌ مضمون‌سازی است و به سلامت زبان توجه ندارند؛ نباید فراموش کرد که معنی چون آبی است که در ظرف زبان و قالب شعر ریخته می‌شود و اگر ظرفی شکسته و معیوب باشد معنی در آن جایی نخواهد داشت به ویژه برای مخاطبان کودک و نوجوان که در حال آموزش زبان فارسی هستند و عدم صحیح استفاده از افعال و دستور زبان در شعر علاوه بر ایجاد اختلال در امر آموزش مانع لذت‌جویی آنها خواهد شد. در ادامه به نمونه‌هایی از این ناهنجاری‌های زبانی و نگارشی در مجموعه‌ی شب تاریک اشاره می‌شود. هوای خانه گرم است برای من ، ولی سرد (ص۵) نبودن فعل اسنادی است در مصرع دوم، قرار گرفتن علامت سجاوندی کاما بعد از برای من و قرار گرفتن حرف ربط ولی وسط مصرع باعث می‌شود شعر برای مخاطب مبهم باشد. منظور شاعر این است: اگرچه هوای خانه گرم است ولی برای من سرد است. در همین شعر در بند بعدی دوباره شاعر فعل را بدون قرینه حذف کرده است: شب است و توی خانه من و تنهایی و ترس(هستیم) کسی در خانه‌مان نیست و مانده کلی از درس(هایم) در شعر دوم صفحه‌۶ کتاب آمده است: دوباره دیشب آمد فرشته‌ای به خوابم فرشته‌ای که بیرون پریده از کتابم خواب دیدن در گذشته  اتفاق افتاده است و طبیعی است شاعر برای توصیف فرشته از همان زمان بهره‌جوید. حذف بود از فعل بیرون پریده بود، زمان را به حال نزدیک می‌کند و تداعی‌گر ساختار ماضی نقلی است. در بند دیگری از این شعر حذف حرف ر از کلمه‌ی قدر است که قابل تامل است: فرشته‌ای که بالش به قد آسمان بود اگر دلیل انتخاب شاعر از این واژه اشاره به بلندی بال فرشته بوده است باید توضیح داد که قد برای بلندی ارتفاعی و عمودی استفاده می‌شود و نه طول و امتداد افقی. در شعر سرو و کاج صفحه‌ی ۸ کتاب می‌خوانیم: بارها دیدم که هست دستشان در درست هم شایسته بود شاعر از فعل دیده‌ام‌ استفاده کند چون دیدن درخت سرو همچنان ادامه دارد و امری تمام شده نیست و از کارکردهای استفاده از فعل ماضی نقلی برای نشان دادن تداوم امری از گذشته تا کنون است(رجوع شود به. دستور زبان فارسی/انوری گیوی/ص ۴۶) از دیگر نکته‌های شیوانویسی دوری‌جستن از حشو در کار است‌. اگرچه بسیاری از شعرها در ادبیات فارسی استفاده توامان ضمیر متصل و منفصل دیده می‌شود،  این نوع استفاده در شعر بزرگان تنها به جهت رسیدن به مقصودی از مقاصد علم معانی است و در بسیاری از شعرهای شاعران درجه چند و شاعران کودک کارکردی متفاوت دارد و برای پر کردن وزن می‌آید: از بس که ترسیدم از سوزن نیشش دیگر نماندم من در رفتم از پیشش (ص ۱۵) پرواضح است من در این مصراع تنها به ضرورت وزن آمده است که با اندک درنگی می‌شد آن را نیاورد. این نمونه استفاده از من در صفحات ۵، ۶ و ۱۶ نیز دیده می‌شود.