جایگاه تربیتی شعر عاشورایی معصومه مرادی خبر جوان http://www.javann.ir/ شعر همواره یکی از بستر‌های انتقال مفاهیم بلند در میان نسل‌های مختلف بوده است. شاعران با توجه به قابلیت زبان شعر برای جلب مخاطب در مراسم مختلف، چون سور و عزا، نمایش و پرده‏خوانی، کار، بازی، دعا و نیایش کوشیده‎اند از این هنر دیرینه استفاده کنند. یکی از مضامینی که با افت‌وخیز‌های فراوان در دوره‎های تاریخی مورد توجه شاعران بوده است، حماسه حسینی است. شاعران با گرایش‌های مختلف مذهبی در فرقه‌ها و نحله‌های اهل سنت و شیعه، از دیرباز تاکنون شخصیت‎های عاشورایی را ستوده‎ و دشمنان امام حسین (ع) را نکوهیده‎اند. پیشینه این نوع شعر در زبان عربی به قبل از واقعه عاشورا و به لالایی‎های حضرت زهرا (س) و واگویه‎های حضرت رسول (ص) و امیرالمؤمنین (ع) می‌رسد. در زبان فارسی نیز این مفهوم به طور ویژه از قرن چهارم هجری و در اشعار کسایی به ویژه در مقتل منظومش به چشم می‎خورد و از دوره صفویه به موضوعی اصلی در شعر فارسی تبدیل شده است. حضور قشر‌های گوناگون اعم از کودک، نوجوان، جوان، پیر، زن و مرد و نقش‎های مختلفی که شخصیت‎های متفاوت در آن پذیرفته‎اند نیز فضای عاطفی در لشکر و کاروان اباعبدالله (ع) این رویداد تاریخی تربیتی را به موضوعی مناسب شعر تبدیل کرده است. شاعران با پرداختن به این موضوع علاوه بر ادای دین به ساحت امام حسین (ع) کوشیده‌اند این واقعه را زنده نگه دارند و در حفظ آن بکوشند و از گرده‎ کلمات برای اثرگذاری عاطفی و تربیتی بر مخاطب بار بکشند. شاعران کودک و نوجوان نیز در کنار سایر گونه‎های شعر فارسی در دوره‎های مختلف حیات کوتاه خود، به ویژه پس از انقلاب و در دهه‌های نخستین، متأثر از ادبیات بزرگسالانه به این مضمون توجه داشته‏اند، اما شیوه‌های پرداختن به این موضوع در این نوع ادبی بیشتر عاطفه‎مند بوده و به دنیای کودکی شاعر برمی‌گردد. شاعران جوان‎تر در سال‎های اخیر در شعر‌های کودک و نوجوان‌شان در کنار بیان عشق و محبت بچه‌ها و خانواده‎های آنان به امام حسین (ع) و فرزندانش کوشیده‎اند در کنار روایت داستانی عاشورا در شعر به مراسم و آیین‎های عزاداری و نقش کودکان در آن‌ها به طور ویژه توجه کنند تا جایی که حضور در هیئت، شستن ظرف‎ها، پخش کردن چای و آب و کمک به بزرگ‌ترها، زنجیرزنی و سینه‌زنی تبدیل به موضوعی پرتکرار در این دوره شده است، با این حال عاشورا رویدادی جریان‎ساز و تربیتی است و از این ظرفیت عظیم در شعر کودک و نوجوان آنچنان که شایسته است و متناسب با دوره کودکی که دوره تقلید و الگوپذیری است و دوره نوجوانی که دوره قهرمان‎پروری است، استفاده نشده است. غفلت از پرداختن به قهرمان‏ها و الگوهایی، چون قاسم، عون، جعفر و عبدالله و دختران امام حسین (ع) که در حوزه‎های مختلف فرمانبرداری، ادب، شجاعت و رادمردی، مهر و عطوفت و مسئولیت‎پذیری با توجه به هم‌سالی‌شان با مخاطبان کودک و نوجوان می‌توانند الگویی رفتاری و مناسب باشند، باعث می‌شود کودک و نوجوان برای ارضای نیاز‌های قهرمانی خود به الگو‌های نوظهور بیگانه، چون قهرمانان بسیاری از انیمیشن‎های دیزنی روی بیاورند و روز‌به‌روز از هویت اصیل خود دور شود. در کنار توجه به قهرمان‌های عاشورا، شاعران کودک و نوجوان می‎توانند با استفاده از شخصیت‎های محبوب این گروه سنی در شعرهای‌شان که رفتاری همسو با شخصیت‌های عاشورایی دارند، چون پدر، مادر و مربی به صورت غیرمستقیم زمینه الگوپذیری از این بزرگواران را در این گروه سنی فراهم کنند. قناعت و شکیبایی، امید و پویایی، ایثار و مهربانی و عشق و مهرورزی از مهم‏ترین مسائل تربیتی است که می‌تواند در قالب شعر و با توجه به روانشناسی مخاطب در سنین مختلف کودکی و نوجوانی در بستر شعر عاشورایی به کودک و نوجوان ارائه شود. روایت سطحی عاشورا اگرچه در حفظ و نشر این رویداد اثرگذار است، اما غفلت از ابعاد مختلف تربیتی در عرصه‌های فطری، شخصیتی، اجتماعی، خانوادگی و سیاسی، فرصت‌سوزی بزرگی است که این روز‌ها در ادبیات کودک به ویژه شعر، نمود ویژه‏ای دارد. *شاعر و استاد دانشگاه