•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• زندگی، گرمی دل های به هم پیوسته‌ست تا در آن دوست نباشد همه درها بسته‌ست در ضمیرت اگر این گُل ندمیده‌ست هنوز، عطر جان‌پرور عشق گر به صحرای نهادت نوزیده‌ست هنوز دانه‌ها را باید از نو کاشت... آب و خورشید و نسیمش را از مایه‌ی جان خرج می‌باید کرد رنج می‌باید برد دوست می‌باید داشت! با نگاهی که در آن شوق برآرد فریاد با سلامی که در آن نور ببارد لبخند دست یکدیگر را بفشاریم به مهر جام دل‌هامان را مالامال از یاری‌، غمخواری بسپاریم به هم بسراییم به آواز بلند : ـ شادی روی تو ! ای دیده به دیدار تو شاد باغِ جانت همه وقت از اثر صحبت دوست تازه، عطر افشان گلباران باد... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24