•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
طالع اگر مدد دهد دامنش آورم به کف
گر بکشم زهی طرب ور بکشد زهی شرف
طرف کرم ز کس نبست این دل پراميد من
گر چه سخن همی برد قصه من به هر طرف
از خم ابروی توام هيچ گشایشی نشد
وه که در این خيال کج عمر عزیز شد تلف
ابروی دوست کی شود دست کش خيال من
کس نزدهست از این کمان تير مراد بر هدف
چند به ناز پرورم مهر بتان سنگ دل
یاد پدر نمی کنند این پسران ناخلف
من به خيال زاهدی گوشه نشين و طرفه آنک
مغبچه ای ز هر طرف می زندم به چنگ و دف
بی خبرند زاهدان نقش بخوان و لا تقل
مست ریاست محتسب باده بده و لا تخف
صوفی شهر بين که چون لقمه شبهه میخورد
پاردمش دراز باد آن حيوان خوش علف
حافظ اگر قدم زنی در ره خاندان به صدق
بدرقه رهت شود همت شحنه نجف
#فروغی_بسطامی
─═┅✰❣✰┅═─
کانال
#شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24