شَمَمتُ روحَ وِدادٍ و شِمتُ برقَ وصال بیا که بوی تو را میرم ای نسیم شمال چو یار بر سر صلح است و عذر می‌طلبد توان گذشت ز جور رقیب در همه حال -------------- روزگار سختی را در هجران گذرانده ای، ولی اکنون دیگر به گذشته ها فکر نکن، چرا که او از کرده خود پشیمان گشته و عاقلانه آن است که تو عذر او را بپذیری و از خطاهای او درگذری. تنها در این صورت است که سعادت به تو روی خواهد آورد.