4_5956296045213254400.mp3
زمان:
حجم:
139.8K
غزل شماره 399 دیوان حافظ
کرشمهای کن و بازار ساحری بشکن
به غمزه رونق و ناموس سامری بشکن
به باد ده سر و دستار عالمی یعنی
کلاه گوشه به آیین سروری بشکن
به زلف گوی که آیین دلبری بگذار
به غمزه گوی که قلب ستمگری بشکن
برون خرام و ببر گوی خوبی از همه کس
سزای حور بده رونق پری بشکن
به آهوان نظر شیر آفتاب بگیر
به ابروان دوتا قوس مشتری بشکن
چو عطرسای شود زلف سنبل از دم باد
تو قیمتش به سر زلف عنبری بشکن
چو عندلیب فصاحت فروشد ای حافظ
تو قدر او به سخن گفتن دری بشکن
تعبیر فال شما
کارهایتان به لطف خدا رونق می گیرد به شرط اینکه آئین راستی را پیشه کنید. شما در عمل خوب و بیغش از همه پیشی می گیرید و پاداش خودتان را از حوریان و پریان بهشتی می گیرید. صید خودتان را به دست می آورید و درهای ناامیدی را یکی پس از دیگری می شکنید. قدر یار خودتان را بدانید که در این راه کمک بسار به شما کرده است.
#حافظ
#فال_حافظ
#تفأل_حافظ
@sobhbekheyrshabbekheyr
زمان:
حجم:
198.2K
غزل شماره 212 دیوان حافظ
یک دو جامم دی سحرگه اتفاق افتاده بود
وز لب ساقی شرابم در مذاق افتاده بود
از سر مستی دگر با شاهد عهد شباب
رجعتی میخواستم لیکن طلاق افتاده بود
در مقامات طریقت هر کجا کردیم سیر
عافیت را با نظربازی فراق افتاده بود
ساقیا جام دمادم ده که در سیر طریق
هر که عاشق وش نیامد در نفاق افتاده بود
ای معبر مژدهای فرما که دوشم آفتاب
در شکرخواب صبوحی هم وثاق افتاده بود
نقش میبستم که گیرم گوشهای زان چشم مست
طاقت و صبر از خم ابروش طاق افتاده بود
گر نکردی نصرت دین شاه یحیی از کرم
کار ملک و دین ز نظم و اتساق افتاده بود
حافظ آن ساعت که این نظم پریشان مینوشت
طایر فکرش به دام اشتیاق افتاده بود
تعبیر فال شما
در صدد این هستی که گذشته را جبران کنی و به عافیت برسی. به خاطر این پشتکار مژده ای به تو می دهند که نشان دهنده ی به پایان رسیدن غم ها و تاریکی هاست. در راه خدا بخشش کن. پریشانی را از خود دور نما تا برای رسیدن به مقصود قویتر و استوارتر باشی.
#حافظ
#فال_حافظ
#تفأل_حافظ
@sobhbekheyrshabbekheyr
4_5956296045213254238.mp3
زمان:
حجم:
174.9K
غزل شماره 239 دیوان حافظ
رسید مژده که آمد بهار و سبزه دمید
وظیفه گر برسد مصرفش گل است و نبید
صفیر مرغ برآمد بط شراب کجاست
فغان فتاد به بلبل نقاب گل که کشید
ز میوههای بهشتی چه ذوق دریابد
هر آن که سیب زنخدان شاهدی نگزید
مکن ز غصه شکایت که در طریق طلب
به راحتی نرسید آن که زحمتی نکشید
ز روی ساقی مه وش گلی بچین امروز
که گرد عارض بستان خط بنفشه دمید
چنان کرشمه ساقی دلم ز دست ببرد
که با کسی دگرم نیست برگ گفت و شنید
من این مرقع رنگین چو گل بخواهم سوخت
که پیر باده فروشش به جرعهای نخرید
بهار میگذرد دادگسترا دریاب
که رفت موسم و حافظ هنوز می نچشید
تعبیر فال شما
شکایت و غصه را کنار بگذار. بدون زحمت و تلاش به جایی نمی رسی. به وضیفه ات عمل کن در این صورت است که مژده ی رسیدن به مراد را به تو می دهند. امروز سعی و تلاش کن فردا به بوستان آرزویت می رسی. پس وقت را تلف نکن که عمر مثل باد می گذرد.
#حافظ
#فال_حافظ
#تفأل_حافظ
@sobhbekheyrshabbekheyr
4_5956296045213254433.mp3
زمان:
حجم:
125K
غزل شماره 432 دیوان حافظ
مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی
پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی
وصف رخ چو ماهش در پرده راست ناید
مطرب بزن نوایی ساقی بده شرابی
شد حلقه قامت من تا بعد از این رقیبت
زین در دگر نراند ما را به هیچ بابی
در انتظار رویت ما و امیدواری
در عشوه وصالت ما و خیال و خوابی
مخمور آن دو چشمم آیا کجاست جامی
بیمار آن دو لعلم آخر کم از جوابی
حافظ چه مینهی دل تو در خیال خوبان
کی تشنه سیر گردد از لمعه سرابی
تعبیر فال شما
تنها به مادیات نیاز ندارید بلکه به معنویات و محبت هم نیازمندید. کسی در نظرتان هست که به شما اعتنایی نمی کند. تصور می کنید رقیبتان جلوتر از شماست و همه ی درها را به رویتان بسته می بینید. انتظار می کشید و در عین حال امیدوارید اما به این هم فکر کنید که اگر بهحاجتتان نرسیدید شکست نخورده اید.
#حافظ
#فال_حافظ
#تفأل_حافظ
@sobhbekheyrshabbekheyr
4_5956296045213254036.mp3
زمان:
حجم:
236.3K
غزل شماره 37 دیوان حافظ
بیا که قصر امل سخت سست بنیادست
بیار باده که بنیاد عمر بر بادست
غلام همت آنم که زیر چرخ کبود
ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزادست
چه گویمت که به میخانه دوش مست و خراب
سروش عالم غیبم چه مژدهها دادست
که ای بلندنظر شاهباز سدره نشین
نشیمن تو نه این کنج محنت آبادست
تو را ز کنگره عرش میزنند صفیر
ندانمت که در این دامگه چه افتادست
نصیحتی کنمت یاد گیر و در عمل آر
که این حدیث ز پیر طریقتم یادست
غم جهان مخور و پند من مبر از یاد
که این لطیفه عشقم ز ره روی یادست
رضا به داده بده وز جبین گره بگشای
که بر من و تو در اختیار نگشادست
مجو درستی عهد از جهان سست نهاد
که این عجوز عروس هزاردامادست
نشان عهد و وفا نیست در تبسم گل
بنال بلبل بی دل که جای فریادست
حسد چه میبری ای سست نظم بر حافظ
قبول خاطر و لطف سخن خدادادست
تعبیر فال شما
به آرزوهای دست یافتنی فکر کن. فکر آینده باش. همت کن بنیاد زندگیت را بر مبنای رنگ و ریا مگذار که همه چیز از بین رفتنی است. صید خوبی نصیبت می شود که تو را از رنج نجات می دهد. مراقب دام هایی که برایت پهن کرده اند باش.
#حافظ
#فال_حافظ
#تفأل_حافظ
@sobhbekheyrshabbekheyr
زمان:
حجم:
198.2K
غزل شماره 212 دیوان حافظ
یک دو جامم دی سحرگه اتفاق افتاده بود
وز لب ساقی شرابم در مذاق افتاده بود
از سر مستی دگر با شاهد عهد شباب
رجعتی میخواستم لیکن طلاق افتاده بود
در مقامات طریقت هر کجا کردیم سیر
عافیت را با نظربازی فراق افتاده بود
ساقیا جام دمادم ده که در سیر طریق
هر که عاشق وش نیامد در نفاق افتاده بود
ای معبر مژدهای فرما که دوشم آفتاب
در شکرخواب صبوحی هم وثاق افتاده بود
نقش میبستم که گیرم گوشهای زان چشم مست
طاقت و صبر از خم ابروش طاق افتاده بود
گر نکردی نصرت دین شاه یحیی از کرم
کار ملک و دین ز نظم و اتساق افتاده بود
حافظ آن ساعت که این نظم پریشان مینوشت
طایر فکرش به دام اشتیاق افتاده بود
تعبیر فال شما
در صدد این هستی که گذشته را جبران کنی و به عافیت برسی. به خاطر این پشتکار مژده ای به تو می دهند که نشان دهنده ی به پایان رسیدن غم ها و تاریکی هاست. در راه خدا بخشش کن. پریشانی را از خود دور نما تا برای رسیدن به مقصود قویتر و استوارتر باشی.
#حافظ
#فال_حافظ
#تفأل_حافظ
@sobhbekheyrshabbekheyr
4_5956296045213254383.mp3
زمان:
حجم:
197K
غزل شماره 382 دیوان حافظ
فاتحهای چو آمدی بر سر خستهای بخوان
لب بگشا که میدهد لعل لبت به مرده جان
آن که به پرسش آمد و فاتحه خواند و میرود
گو نفسی که روح را میکنم از پی اش روان
ای که طبیب خستهای روی زبان من ببین
کاین دم و دود سینهام بار دل است بر زبان
گر چه تب استخوان من کرد ز مهر گرم و رفت
همچو تبم نمیرود آتش مهر از استخوان
حال دلم ز خال تو هست در آتشش وطن
چشمم از آن دو چشم تو خسته شدهست و ناتوان
بازنشان حرارتم ز آب دو دیده و ببین
نبض مرا که میدهد هیچ ز زندگی نشان
آن که مدام شیشهام از پی عیش داده است
شیشهام از چه میبرد پیش طبیب هر زمان
حافظ از آب زندگی شعر تو داد شربتم
ترک طبیب کن بیا نسخه شربتم بخوان
تعبیر فال شما
خواهان زیادی دارید کسانی هستند که محتاج شما می باشند آنها را از خودتان دور نکنید. شما هم از کشی دور افتاده اید و تنها امیدتان وصال یار می باشد و تنها چیزی که زندگیتان را دوباره تضمین می کند همین است. دست به دعا برداشته اید امید داشته باشید که انشاالله به وصال می رسید.
#حافظ
#فال_حافظ
#تفأل_حافظ
@sobhbekheyrshabbekheyr
4_5956296045213254344.mp3
زمان:
حجم:
181.5K
غزل شماره 343 دیوان حافظ
چل سال بیش رفت که من لاف میزنم
کز چاکران پیر مغان کمترین منم
هرگز به یمن عاطفت پیر می فروش
ساغر تهی نشد ز می صاف روشنم
از جاه عشق و دولت رندان پاکباز
پیوسته صدر مصطبهها بود مسکنم
در شان من به دردکشی ظن بد مبر
کآلوده گشت جامه ولی پاکدامنم
شهباز دست پادشهم این چه حالت است
کز یاد بردهاند هوای نشیمنم
حیف است بلبلی چو من اکنون در این قفس
با این لسان عذب که خامش چو سوسنم
آب و هوای فارس عجب سفله پرور است
کو همرهی که خیمه از این خاک برکنم
حافظ به زیر خرقه قدح تا به کی کشی
در بزم خواجه پرده ز کارت برافکنم
تورانشه خجسته که در من یزید فضل
شد منت مواهب او طوق گردنم
تعبیر فال شما
عمر گرانقیمت خویش را صرف کردی بدون آنکه چیزی عایدت شود چه مادی و چه معنوی. فقط زنده بوده ای. آرزویی کرده ای بدون اینکه برای رسیدن به آن تلاش کنی. اعتقاد داری که انسان بدشانسی هستی ولی اینطور نیست شما خودت فرصت ها را از دست داده ای. باز هم وقت هست طوق بندگی خداوند را به گردن بینداز و یا علی بگو.
#حافظ
#فال_حافظ
#تفأل_حافظ
@sobhbekheyrshabbekheyr
4_5956296045213254440.mp3
زمان:
حجم:
184.2K
غزل شماره 439 دیوان حافظ
دیدم به خواب دوش که ماهی برآمدی
کز عکس روی او شب هجران سر آمدی
تعبیر رفت یار سفرکرده میرسد
ای کاج هر چه زودتر از در درآمدی
ذکرش به خیر ساقی فرخنده فال من
کز در مدام با قدح و ساغر آمدی
خوش بودی ار به خواب بدیدی دیار خویش
تا یاد صحبتش سوی ما رهبر آمدی
فیض ازل به زور و زر ار آمدی به دست
آب خضر نصیبه اسکندر آمدی
آن عهد یاد باد که از بام و در مرا
هر دم پیام یار و خط دلبر آمدی
کی یافتی رقیب تو چندین مجال ظلم
مظلومی ار شبی به در داور آمدی
خامان ره نرفته چه دانند ذوق عشق
دریادلی بجوی دلیری سرآمدی
آن کو تو را به سنگ دلی کرد رهنمون
ای کاشکی که پاش به سنگی برآمدی
گر دیگری به شیوه حافظ زدی رقم
مقبول طبع شاه هنرپرور آمدی
تعبیر فال شما
خوابی را که دیده اید تعبیر بسیار خوبی دارد که رسیدن به مراد است. فالی بس مبارک و فرخنده ای دارید. از راهنمایی اطرافیانتان نهایت استفاده را بکنید. مال .و ثروت هنگفتی نصیبتان می شود اما یادتان باشد که گذشته ی خویش را فراموش نکنید. ظلم نکنید که باز همه چیز را از دست خواهید داد.
#حافظ
#فال_حافظ
#تفأل_حافظ
@sobhbekheyrshabbekheyr
4_5956296045213254086.mp3
زمان:
حجم:
234.7K
غزل شماره 87 دیوان حافظ
حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت
آری به اتفاق جهان میتوان گرفت
افشای راز خلوتیان خواست کرد شمع
شکر خدا که سر دلش در زبان گرفت
زین آتش نهفته که در سینه من است
خورشید شعلهایست که در آسمان گرفت
میخواست گل که دم زند از رنگ و بوی دوست
از غیرت صبا نفسش در دهان گرفت
آسوده بر کنار چو پرگار میشدم
دوران چو نقطه عاقبتم در میان گرفت
آن روز شوق ساغر می خرمنم بسوخت
کاتش ز عکس عارض ساقی در آن گرفت
خواهم شدن به کوی مغان آستین فشان
زین فتنهها که دامن آخرزمان گرفت
می خور که هر که آخر کار جهان بدید
از غم سبک برآمد و رطل گران گرفت
بر برگ گل به خون شقایق نوشتهاند
کان کس که پخته شد می چون ارغوان گرفت
حافظ چو آب لطف ز نظم تو میچکد
حاسد چگونه نکته تواند بر آن گرفت
تعبیر فال شما
تنهایی کاری از پیش نمی بری، احتیاج ب یک همکار و همدل داری که در ضمن راز تو را فاش نکند. گرمای عشق تو بدون کمک دوست سرد می شود و به ثمر نمی رسد. آسوده خاطر باش که او تکیهگاه خوبی برای رسیدن تو به حاجاتت می باشد و راه را برایت میسر می سازد.
#حافظ
#فال_حافظ
#تفأل_حافظ
@sobhbekheyrshabbekheyr
4_5956296045213254341.mp3
زمان:
حجم:
224.6K
غزل شماره 340 دیوان حافظ
من که از آتش دل چون خم می در جوشم
مهر بر لب زده خون میخورم و خاموشم
قصد جان است طمع در لب جانان کردن
تو مرا بین که در این کار به جان میکوشم
من کی آزاد شوم از غم دل چون هر دم
هندوی زلف بتی حلقه کند در گوشم
حاش لله که نیم معتقد طاعت خویش
این قدر هست که گه گه قدحی می نوشم
هست امیدم که علیرغم عدو روز جزا
فیض عفوش ننهد بار گنه بر دوشم
پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت
من چرا ملک جهان را به جوی نفروشم
خرقه پوشی من از غایت دین داری نیست
پردهای بر سر صد عیب نهان میپوشم
من که خواهم که ننوشم به جز از راوق خم
چه کنم گر سخن پیر مغان ننیوشم
گر از این دست زند مطرب مجلس ره عشق
شعر حافظ ببرد وقت سماع از هوشم
تعبیر فال شما
فعلا" نمی توانی حرفی بزنی پس همان بهتر که خاموشی و رازت را فاش نمی کنی. برای رسیدن به مال دنیا بسیار تلاش می کنی چون خوشبختی را در ثروت می بینی ولی به همین مالی که داری قانع باش. هرگز ایمانت را پای پول نفروش زیرا بار گناهانت زیاد می شود. راه راست را پیش بگیر تا موفق شوی. ان شاءالله
#حافظ
#فال_حافظ
#تفأل_حافظ
@sobhbekheyrshabbekheyr
4_5956296045213254486.mp3
زمان:
حجم:
165.7K
غزل شماره 485 دیوان حافظ
ساقیا سایه ابر است و بهار و لب جوی
من نگویم چه کن ار اهل دلی خود تو بگوی
بوی یک رنگی از این نقش نمیآید خیز
دلق آلوده صوفی به می ناب بشوی
سفله طبع است جهان بر کرمش تکیه مکن
ای جهان دیده ثبات قدم از سفله مجوی
دو نصیحت کنمت بشنو و صد گنج ببر
از در عیش درآ و به ره عیب مپوی
شکر آن را که دگربار رسیدی به بهار
بیخ نیکی بنشان و ره تحقیق بجوی
روی جانان طلبی آینه را قابل ساز
ور نه هرگز گل و نسرین ندمد ز آهن و روی
گوش بگشای که بلبل به فغان میگوید
خواجه تقصیر مفرما گل توفیق ببوی
گفتی از حافظ ما بوی ریا میآید
آفرین بر نفست باد که خوش بردی بوی
تعبیر فال شما
حالا که همه چیز فراهم است خوش باش و این روزها را غنیمت دان. درب های رحمت به سویت باز شده است ولی مراقب باش کبر و غرور باعث نشود که غافل شوی زیرا خوشی نیز ماندگار نیست. از این روزها برای فرداهای بهتر استفاده کن.
#حافظ
#فال_حافظ
#تفأل_حافظ
@sobhbekheyrshabbekheyr