💠برکت مهمان ⚪️زنی بود که مهمان دوست نداشت... روزی همسر او به نزد "حضرت محمد می‌رود و بازگو می‌کند که همسر من مهمان دوست ندارد حضرت محمد به مرد می‌گوید: برو و به همسرت بگو من فردا مهمان شما هستم... فردای آن‌روز حضرت محمد مهمان آن زن و مرد میشود... ⚪️هنگام رفتن از آن خانه زن میبیند که پشت عبای حضرت محمد (ص) پر از مار و عقرب است... زن فریاد میزند یا محمد(ص) عبای خود را بیرون بیاورید... ❤️حضرت محمد (ص) می فرمایند 🌿اینها "قضا و بلای" خانه شما است که من می برم... پس مهمان حبیب خداست و از روزی اهل خانه کم نمیشود و قضا و بلای اهل خانه را با خود می برد.