@soltannasir
{روشنگری در مورد ستارگان سلطنتی پارس 3}
ادامه...👇
و اگر بالفرض جبرئیل با ایزدی از ایزدان اوستایی اینهمان باشد به نظر بنده آن اردیبهشت امشاسپند است و میکاییل هم هر چند شباهت هایی با تیشتر دارد اما به نظر بنده اگر بالفرض وی با ایزدی از ایزدان اوستایی اینهمان باشد آن ایزد، وهومن یا بهمن است. در روایات اسلامی میکائیل ملک موکل ارزاق و همچنین باران است. شاید به همین دلیل عده ای تیشتر را با میکائیل یکی دانسته اند. اما از روایات اسلامی اینگونه بر می آید که میکائیل فرشته ای است که فرشته باران و اعوان زیر دست فرشته باران تحت امر وی هستند. در آیین مزدیسنا امشاسپندان شش یا هفت گانه از چهار سپاهبد برتر هستند و امشاسپند بهمن که نخستین امشاسپند است نقش باران سازی نیز دارد. (رساله دستنویس م او فصل ۲۵ باران کرداری)
شاید یکی دیگر از دلایلی که بعضی محققین میکائیل را با تیشتر یکی دانسته اند نام میکاییل باشد. میکائیل در زبان عبری به معنای 《کسی که همچون ال است》 می باشد. این ویژگی در متن تیریشت اوستا برای تیشتر نیز ذکر شده است. به فقرات زیر توجه نمایید: 👇
{من ای اسپنتمان زرتشت، آن تشتر را در شایسته ستایش بودن مساوی، در برازنده نیایش بودن مساوی، در تکریم او را خوشنود ساختن مساوی، در قابل مدح و ثنا بودن مساوی، با خود من که اهورامزدا هستم بیافریدم.}(تیریشت ترجمه پورداود بند 50 )
بنابراین تیشتر در شایسته ستایش بودن چون اهورامزدا است چنانچه میکائیل چون ال است. البته باید به این حقیقت توجه نمود که ال و اهورامزدا در هر دو روایت از نظر بنده اینجا معادل ذات یگانه باری تعالی نمی باشند. شاید ال را بتوان معادل فرشته روح یا عقل در نظر گرفت چنانچه اورمزد را هم شاید بتوان معادل عقل اول یا روح در نظر گرفت. تفصیلش شاید وقتی دیگر.
نکته دیگری که باید در نظر داشت این است که با تمام شباهت هایی که محققین بین تیشتر و میکائیل نشان داده اند. از جمله شباهت نام میکائیل با توصیف تیشتر در متن تیریشت، بنده کماکان تیشتر را میکائیل نمی دانم و این تطابق را نمی پسندم و چنانچه بالاتر گفتم بالفرض اینهمان بودن میکائیل با ایزدان اوستایی، وی باید همتای بهمن امشاسپند باشد نه ایزد تیشتر.
نکته ای لطیف: در کتب مختلف تعداد کلمات سوره مبارکه نجم را 308 و 359 و 360 نوشته اند. عدد 308 (در تفسیر کشف الاسرار اینگونه آمده) با اسم رزاق از اسماالحسنی خداوند هم عدد است. و البته عدد 360 نیز با اسم رفیع خداوند هم عدد است و در علم هیئت دایره را به 360 درجه تقسیم می نمایند. عدد 360 با کلمه عصر نیز برابر می باشد.
گفته شد که تیشتر شعرای یمانی است و ریشه نام ماه تیر به نام تیشتر بر می گردد. همچنین گفته شد که طبق نظر اخیر بنده سدویس که نگهبان نیمروز (جنوب) است باید ستاره آخرالنهر باشد. (پیشتر بنده آن را طبق نظر محققین با سهیل یکی دانستم) همچنین هفتورنگ (نگهبان شمال) سماک رامح در صورت فلکی عوا و ونند (نگهبان غرب) نسر واقع است. آنچه که خواننده گرامی باید بداند که احتمالا طبق تقسیم بندی منجمین ایران باستان در اواخر دوره ساسانی این چهار ستاره در آسمان به موازات برج های یک و چهار و هفت و ده منطقه البروج قرار دارند. این در بعضی کتب نجومی دوره اسلامی آمده است که آخرالنهر در تقسیم بندی ثوابت به بروج، ستاره برج حمل است و شعرای یمانی منسوب به برج سرطان است و سماک رامح منسوب به برج میزان است و نسرواقع (ونند) منسوب به برج جدی است. (رجوع شود به جدول فهرست ستارگان ثابت در کتاب منتهی الادراک فی تقسیم الافلاک نشر میراث مکتوب صفحات 463 الی 469)
پ ن: در جدول کتاب منتهی الادراک فی تقسیم الافلاک، در کنار نام آخرالنهر، عدد برج صفر نوشته شده است که همان برج حمل است. و در کنار شعرای یمانی عدد سه آمده که می شود برج سرطان و در کنار سماک رامح عدد شش آمده که می شود برج میزان و در کنار نسرواقع عدد نُه آمده است که می شود برج جدی. بنابراین اگر به اصل کتاب رجوع نمودید و این اعداد را ملاحظه نمودید بدانید که حمل در حساب منجمین برج صفر است چنانچه برای کوکب کف الخضیب که منسوب به برج حمل است (در موازات برج حمل در ناحیه شمال آسمان قرار دارد) نیز عدد صفر آمده است.
لینک زیر را نیز مطالعه نمایید: 👇
https://t.me/soltannasir/1702
نکته مهم: همانگونه که ملاحظه می نمایید این چهار ستاره آخرالنهر و شعرای یمانی و سماک رامح و نسرواقع درست در چهار ناحیه مختلف منطقه البروج قرار می گیرند و جهاتشان نیز کاملا منطبق با جهات متن بندهش است. چنانچه مقابل تیشتر که سپاهبد شرق به موازات برج چهارم است. ونند که سپاهبد غرب است در شش برج آنطرف تر یعنی به موازات برج جدی قرار دارد. و مقابل آخرالنهر که سپاهبد نیمروز (جنوب) به موازات برجحمل است سماک رامح که سپاهبد شمال است به موازات برج میزان قرار دارد.
ادامه دارد..
@soltannasir