خلسه الهیه:
ذهن تو سه گونه فکر میکند:
۱. گاه بر موضوعی خاص متمرکزی و به هیچ چیز دیگری توجه نداری؛ مانند حلّ یک مسئله پیچیده ریاضی.
۲. گاهی در پی حل موضوع خاصی هستی، اما افکار دیگری مزاحم تمرکز تو هستند و برای لحظاتی در آنها غوطه میخوری. اما دوباره به موضوع مورد علاقهات باز میگردی.
۳. گاهی نیز کاملا در افکار گوناگونی شناوری و هیچ موضوع خاصی را مدّ نظر نداری.
اکنون به حالت سوم، توجه کن. در این حال، تو تسلیم درون خویش هستی و ضمیر ناخود آگاهت افکار متفاوت و گوناگونی را به تصویر میکشد.
ذهن تو چون گنجشکی چالاک، به هر سو میجهد. و از شاخههای درخت وجودت بالا میرود. تصاویر گوناگون با سرعتی سرسامآور از پیش چشمت میگذرد.
تصاویری که به ظاهر کوچکترین ارتباطی با هم ندارند. اما این نمایش برقآسا و این تصاویر نامرتبط، انعکاس آشفتگی توست. در واقع آنچه از نظرت میگذرد نمایشی است که ناخودآگاه تو کارگردان و خودآگاه تو بیننده اوست.
اکنون تصور کن تو انسانی کامل و معصوم بودی. آنگاه هیچ ناخالصی نداشتی و تصاویری که از درونت میجوشید، یکدست، منظم و منسجم بود. تصاویری زیبا و دلنشین که نمایش کمالات و سجایای اخلاقی تو بود.
اهل معرفت براینباورند که بهشت، باطن افعال نیکوست. و انسان پس از مرگ، بر سفره اعمال، علوم و نیات خویش نشسته است. «لهم جناتٌ تجری من تحتها الانهار، کلّما رُزِقوا منها من ثمرةٍ رزقاً قالوا هذا الذی رُزِقنا من قبل» (بقره/۲۵)
اکنون، چنین خلسهای را برای خداوند تصور کن؛ وجود نامحدودی که به کمالی نامحدود متصف است. آنچه در خلسه الهی متمثل خواهد شد نمایشی از صفات کمال خداوند است؛ تمثلی به غایت زیبا، ممتد و منسجم در گسترهای نامتناهی. عارفان میگویند: عالم، نمایش و تجلی صفات الهی است.
قرآن کریم نیز آفریدهها را ریزش کمالات خداوند «إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلاَّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَعلوم» (حجر/۲۱) و نشانه (آیه) وجودی او میداند. امام صادق (ع) میفرماید: «انّ اللَّه عزّ و جلّ خلق ملكه على مثال ملكوته، و اسّس ملكوته على مثال جبروته ليستدلّ بملكه على ملكوته و بملكوته على جبروته».
بنابراین، هنگامیکه خداوند به خویش توجه میکند چنین تمثلی رخ میدهد. و خدا همواره چنین است. بر این پایه، عالم، تمثلی ممتد، در خلسه پیوسته الهی است.
#ر_س
#آفرینش
#خلسه_الهی
@sooyesama