✨تشکیلات جبهه انقلاب؛ آنگونه که باید باشد
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تشکلهایی که پیش از انقلاب مشغول مبارزه با طاغوت بودند، در موقعیت کنشهای سیاسی درونسیستمی قرار گرفتند. برخی تشکلها نیز پس از انقلاب با گردهمآیی شخصیتهای مبارز شکل گرفتند.
علی ای حال، وجه مشترک این تشکلهای سیاسی، پیشقراولی اعضای مرکزی آنها در طول نهضت بود. میتوان حزب موتلفه، حزب جمهوری اسلامی، جامعه روحانیت مبارز و... را در این زمینه مثال زد.
موسم انتخابات که فرا میرسید، همین تشکلها از افرادی حمایت میکردند و مردم نیز به فهرست آنها اعتماد کرده و رای میدادند. پیروزی فراگیر حزب جمهوری اسلامی در انتخابات مجلس نخست، نمونه این اعتماد مردم است. اما ریشه این اعتماد در کجا بود؟
مردم به کدام دلیل با تمام وجود پای کار حزب جمهوری اسلامی آمدند و برای نامزدهای مورد حمایت حزب تبلیغ کردند و به آنها رای دادند؟ پاسخ روشن است: شخصیتهایی که محور حزب بودند و فهرست انتخاباتی تعیین میکردند، مقبول و محبوب و مورد اعتماد مردم بودند.
این شخصیتها، پیشقراولان مبارزه با رژیم ستمشاهی بودند و مردم در همه بزنگاهها، آنها را در صف نخست مبارزه دیده بودند. پس از پیروزی انقلاب نیز، همین شخصیتها در صف نخست مبارزه گفتمانی با تفکرات انحرافی حضور داشتند و در معماری نظام اسلامی نقشهای اساسی ایفا کردند.
علاوه بر این، آنها در میان مردم بودند. با مردم سخن میگفتند و میشنیدند. مسائل را برای مردم تبیین میکردند و برای مردم مرجعیت فکری داشتند. در یک کلام، هرآنجا که مردم به آنها نیاز داشتند، حاضر بودند. علمدار پیشبرد یک تفکر و گفتمان در جامعه بودند و وقت انتخابات، مردم زیر همین علم گفتمانی جمع میشدند. امروز نیز اگر بناست مردم در ایام انتخابات، به تشخیص یک تشکل اعتماد کنند و در انتخابات، به فهرست تعیین شده توسط آن رای دهند، افراد محوری آن تشکل چنان نسبتی باید با مردم داشته باشند. افراد شاخص تشکلی که مردم را به رای به یک فهرست انتخاباتی فرامیخوانند، قاعدتا باید پیشقراولان یک گفتمان، یک تفکر و یک جبهه باشند که مردم نقشآفرینی آنها در سر بزنگاههای مهم انقلاب را ببینند؛ درمیان مردم باشند، با آنها سخن بگویند و سخنانشان را بشنوند؛ برای حل مسائل مردم راهحل داشته باشند و با تمام توان، اجرایی شدن این راهحلها را پیگیری کنند؛ گفتمان خود را برای مردم تبیین کنند؛ در بزنگاهها و رویدادهای تاریخساز، مواضع صریح و دقیق بگیرند، مردم را درباره جهت صحیح حرکت اقناع کرده و پیشاپیش مردم، در آن جهت حرکت کنند.
آیا کسانی که در جبهه انقلاب فهرستهای انتخاباتی را میبندند، واجد این ویژگیها هستند؟
آیا اساسا مردم کسانی را که تعیین کننده فهرستهای انتخاباتی هستند، میشناسند؟ از این میان، آنها که شناخته شده هستند، علمدار یک گفتمان بودهاند؟ برای مردم مرجعیت فکری دارند و مقبولشان هستند؟ آیا فرآیندهای سیاسی که طی میشود، متناسب با این وضع مطلوبی است که ترسیم کردیم؟
به نظر میرسد آنچه باید در جبهه انقلاب رخ دهد، یک تحول اساسی است که نخستین گام آن، "ایجاد یک تشکیلات با محوریت پیشقراولان گفتمانی جبهه انقلاب" است؛ پیشقراولانی از جنس روحانیت مبارز...
@syjebraily