حسینعلی قادری | ۲۹
زخم های پام خود بخود و بدون درمان خوب شد
در چند روز اول اردوگاه پاهام هم زخمی بود و عراقی ها بهر دلیلی اهمیت نمی دادند و درمان نمی شدم ولی خوشبختانه اونقدر نبود که بخواد اذیت کنه. ترکش های ریزی بود که خورده بود مثلا داخل گوشت رفته بود یا مثلا داخل قسمت های دیگه. اینها چون چرک و درد نداشت زیاد برام سخت نمی گذشت و قابل تحمل بود. اصلا احساس درد نداشتم و چون احساس درد نداشتم اینه که زیاد بهشون کاری هم نداشتم. بله اگر خیلی کثیف و چرکی می شد حالا روز بعد یه باندی دور این زخم ها می پیچیدم که اون چرک و خونش که داره می ریزه لباسم رو کثیف نکنه. درمان و بهداشت من آن زمان در همین حد بود و چاره ای نداشتم چون عراقی ها امکانات نمی دادند..
🔻
بعضی زخم هام حتی پانسمان هم نشد
بعضی زخم هام حتی همون پانسمانش هم انجام نشد چون جایی برای پانسمان نداشت یکی دو تا از زخم ها رو اصلا نمی شد پانسمان کنی .
🔻
واقعا چطوری خوب شدند!
اون زخمام خودش همینجوری خود به خود خوب شد و الان با خودم فکر می کنم چه جوری خوب شدم! من موندم با اون شپش و با اون کثافت و با اون وضعیت بهداشت خرابی که ما انجا داشتیم که حداقل مثلا هفت هشت ماه شایدم بیشتر یک سال این شپش ها مهمان ما بودند چطوری خوب شدم!
🔻
هفت، هشت ماه شپش داشتیم!
اون شرایط اسفبار بهداشتی که اونجا بود حداقل فکر می کنم هفت هشت ماهی ما گرفتار این شپش ها هنوز بودیم.
آزاده اردوگاه تکریت ۱۱
https://eitaa.com/taakrit11pw65
#حسینعلی_قادری