احمد چلداوی| ۳۳ ▪️ اردوگاه هیچوقت به آرامش نرسید! جو حاکم بر اردوگاه تا اواخر اسارت جو رعب و وحشت بود. با هر فعالیت یا خطای کوچکی که از یکی از اسرا سر میزد همه آسایشگاه و گاهی تمام افراد بند را تنبیه می‌کردند. این موضوع باعث می‌شد که اگر کسی می خواست در خفا هم فعالیتی بکند، مثلاً با دوستانش گعده ای داشته باشد یا به آنها درس بدهد، همه اطرافیان حتی دوستان صمیمی اش او را منع می‌کردند. تکیه کلام اسرا در این مواقع این بود که: «می خوای یک بند رو به کتک بدی؟!». بعثی ها جو جاسوسی و جاسوس پروری را شایع کرده بودند. جوری بود که جاسوس‌ها با عنوان خیرخواهی برای بچه ها و مثلاً برای این که یک بند کتک نخورد کارشان را توجیه می کردند. حتی در بعضی مواقع اگر از کسی چیزی می‌دیدند برای خبر ندادن به بعثی ها از او باج خواهی می‌کردند. با این همه هم کلاس داشتیم و هم فعالیت زیاد دیگری انجام می دادیم و البته گاهی هم لو می رفتیم. آزاده تکریت ۱۱ @taakrit11pw65