#داستانک
🌹حضرت سلیمان و مورچه عاشق
روزے حضرت سلیمان مورچهاے را در پاے کوهے دید که مشغول جابجا کردن خاکهاے پایین کوه بود.از او پرسید: چرا این همه سختے را متحمل میشوی؟!
مورچه گفت: معشوقم به من گفته اگر این کوه را جابجا کنے به وصال من خواهے رسید و من به عشق وصال او میخواهم این کوه را جابجا کنم.
حضرت سلیمان فرمود:
تو اگر عمر نوح هم داشته باشے نمیتوانے این کار را انجام بدهی!
مورچه گفت:
تمام سعیام را میکنم...
حضرت سلیمان که بسیار از همت و پشتکار مورچه خوشش آمده بود براے او کوه را جابجا کرد.
مورچه رو به آسمان کرد و گفت:
خدایے را شکر میگویم که در راه عشق، پیامبرے را به خدمت مورے در میآورد!
تمام سعیمان را بکنیم،
پیامبرے همیشه
در همین نزدیکے است...