إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ ازْدادُوا كُفْراً لَمْ يَكُنِ اللَّهُ لِيَغْفِرَ لَهُمْ وَ لا لِيَهْدِيَهُمْ سَبِيلًا «137» آنان كه ايمان آوردند، سپس كافر شدند، بار ديگر ايمان آوردند و دوباره كفر ورزيدند، سپس بر كفر خود افزودند، قطعاً اميدى به آن نيست كه خداوند آنان را ببخشد و به راه حقّ هدايتشان كند. نکته ها در صدر اسلام گروهى از اهل كتاب در حضور مسلمانان اظهار ايمان مى‌كردند و براى القاى شبهه دوباره كافر مى‌شدند و دليل كفر خود را نادرستى اسلام قلمداد مى‌كردند چنانكه قوم يهود ابتدا به موسى ايمان آوردند، سپس گوساله‌پرست شدند، سپس توبه كرده و خداپرست گشتند، باز بر عيسى عليه السلام كفر ورزيدند و سپس با كفر خود به پيامبر اسلام، بر كفر خود افزودند. مشابه اين آيه قبلًا نيز گذشت، كه چنين كسانى توبه‌شان پذيرفته نيست و گمراهان واقعى مى‌باشند. «إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بَعْدَ إِيمانِهِمْ ثُمَّ ازْدادُوا كُفْراً لَنْ تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَ أُولئِكَ هُمُ الضَّالُّونَ» «1» هر روز به رنگى درآمدن، يا به خاطر عدم تحقيق در پذيرش دين است، يا از روى توطئه و نقشه براى متزلزل كردن عقيده‌ى مؤمنان. در آيه‌ى 72 آل‌عمران نيز از اين نقشه پرده برداشته كه آنان، طرف صبح ايمان مى‌آورند و آخر روز كافر مى‌شوند تا مسلمانان را متزلزل كنند. «1». آل عمران، 90. جلد 2 - صفحه 187 از مصاديق بارز اين آيه، كسانى همچون «شَبَث‌ بن ربعى» هستند كه در تاريخ آورده‌اند: او در زمان پيامبر مسلمان شد، پس از پيامبر مرتد شد، سپس توبه كرد و يار حضرت على گشت. امّا بعد فرمانده خوارج شد وجنگ نهروان را به راه انداخت. باز توبه كرد ويار امام‌حسن و امام‌حسين عليهما السلام شد واز كسانى بود كه به امام دعوت نامه نوشت، امّا در كوفه با مسلم بى‌وفايى كرد. در كربلا جزء لشكر يزيد شد وبه شكرانه قتل امام‌حسين عليه السلام مسجدى در كوفه ساخت. «1» پیام ها 1- خطر ارتداد وبازگشت از دين، هر مؤمنى را تهديد مى‌كند. «آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا» 2- بى‌ثباتى در عقيده، به گمراهى نهايى و عدم آمرزش الهى مى‌انجامد. آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ... لَمْ يَكُنِ اللَّهُ لِيَغْفِرَ لَهُمْ وَ لا لِيَهْدِيَهُمْ‌ @tafsir_qheraati