eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
2.6هزار دنبال‌کننده
130 عکس
29 ویدیو
2 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54 تاریخ ایجاد کانال ۱۳۹۹/۸/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
"تفاسیر تفسیر نور (محسن قرائتی) إِنَّكَ كُنْتَ بِنا بَصِيراً «35» (پروردگارا!) همانا تو همواره نسبت به احوال ما آگاه و بصير هستى. قالَ قَدْ أُوتِيتَ سُؤْلَكَ يا مُوسى‌ «36» (خداوند) فرمود: اى موسى! به يقين آنچه را درخواست كردى به تو داده شد. وَ لَقَدْ مَنَنَّا عَلَيْكَ مَرَّةً أُخْرى‌ «37» وبه تحقيق ما بار ديگر بر تو منّت گذاشتيم (وتورا مشمول نعمت‌هاى خويش ساختيم). پیام ها 1- انبيا، هميشه خود را در محضر الهى مى‌ديدند، و به اراده و مصلحت او راضى بودند. «إِنَّكَ كُنْتَ بِنا بَصِيراً» 2- با اينكه خداوند به همه چيز آگاه است، ولى بازهم دعا و درخواست از او مطلوب است. رَبِّ اشْرَحْ‌ ... إِنَّكَ كُنْتَ بِنا بَصِيراً 3- اگر درخواست، صحيح و بجا، و دعا خالصانه باشد، استجابت قطعى است. «قَدْ أُوتِيتَ» 4- عطاى الهى حكيمانه و بر اساس بصيرت است. بِنا بَصِيراً ... أُوتِيتَ سُؤْلَكَ‌ 5- كسى را كه منصوب ومأمور انجام كارى مى‌كنيم، ابزار كار وخواسته‌هاى او را نيز تأمين كنيم. اذْهَبْ إِلى‌ فِرْعَوْنَ‌ ... رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي‌ ... وَزِيراً مِنْ أَهْلِي‌ ... قَدْ أُوتِيتَ‌ 6- نعمت‌هاى الهى از باب امتنان است، نه استحقاق. «وَ لَقَدْ مَنَنَّا» 7- هيچگاه الطاف خداوند را از ياد نبريم. «وَ لَقَدْ مَنَنَّا عَلَيْكَ مَرَّةً أُخْرى‌» تفسير نور(10جلدى)، ج‌5، ص: 340" https://eitaa.com/tafsir_qheraati/7626
"تفاسیر تفسیر نور (محسن قرائتی) إِذْ أَوْحَيْنا إِلى‌ أُمِّكَ ما يُوحى‌ «38» آنگاه كه به مادرت آنچه را بايد الهام كرد، وحى كرديم. أَنِ اقْذِفِيهِ فِي التَّابُوتِ فَاقْذِفِيهِ فِي الْيَمِّ فَلْيُلْقِهِ الْيَمُّ بِالسَّاحِلِ يَأْخُذْهُ عَدُوٌّ لِي وَ عَدُوٌّ لَهُ وَ أَلْقَيْتُ عَلَيْكَ مَحَبَّةً مِنِّي وَ لِتُصْنَعَ عَلى‌ عَيْنِي «39» (به او وحى كرديم) كه كودك خود را در صندوقى بگذار، پس آن (صندوق) را در دريا بينداز، تا دريا آن را به ساحل افكند و (كسى كه) دشمن من و دشمن او (است)، آن را (از دريا) بگيرد. و (اى موسى!) من محبّتى از جانب خويش بر تو افكندم (تا تو را دوست بدارند) و تا زير نظر من ساخته شوى (وپرورش يابى). نکته ها مراد از وحى در اينجا، الهام و القا بر قلب است، نه آن وحى اصطلاحى كه مخصوص پيامبران است. زيرا رسالت، مخصوص مردان است. چنانكه در سوره يوسف، آيه 109 مى‌فرمايد: «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ إِلَّا رِجالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ» «تابوت» «1» به معناى صندوق و «يم» به معناى درياست و تمام هشت مورد استعمال «يم» در قرآن، در داستان حضرت موسى مى‌باشد. بر خلاف امروزه كه صنعت تنها به ساخت كالاها گفته مى‌شود، قرآن صنعت را هم به كالا گفته‌ «اصْنَعِ الْفُلْكَ»* و هم به تربيت انسانى. «لِتُصْنَعَ عَلى‌ عَيْنِي» همين كه خداوند بر كارى اراده كند، تمام مقدمات آن را نيز فراهم مى‌سازد. در اينجا براى حفظ موسى عليه السلام، به مادرش الهام مى‌كند كه فرزندت را به دريا بينداز، به دريا امر مى‌نمايد «1». مراد از تابوت در داستان طالوت وجالوت درآيه 248 سوره بقره، همين صندوقچه حضرت‌موسى است. «... ان يأتيكم التابوت فيه سكينة من ربّكم وبقيّة ممّا ترك آل‌موسى وآل‌هارون» جلد 5 - صفحه 341 كه صندوق حامل كودك را به ساحل ببر، به قلب دشمن القا مى‌فرمايد كه او را بگير و محبّت كودك را نيز در دل او قرار مى‌دهد. امام باقر عليه السلام فرمود: خداوند چنان محبّتى از موسى در دل مردم انداخت كه هر كس موسى عليه السلام را مى‌ديد به او علاقه‌مند مى‌شد. «1» رمز رسيدن به كمالات، دل كندن از وابستگى‌ها و دوستى‌هاست. «فَاقْذِفِيهِ» الف: دل كندن از خود؛ ابراهيم حاضر شد در آتش افتد. ب: دل كندن از همسر؛ ابراهيم همسرش را در مكّه‌ى بى‌آب و گياه گذارد. ج: دل كندن از نوزاد؛ مادر موسى فرزند خود را در آب افكند. د: دل كندن از نوجوان؛ ابراهيم حاضر شد اسماعيل را قربانى كند. ه: دل كندن از شهوت؛ يوسف، درخواست كاميابى همسر عزيز مصر را نپذيرفت. و: دل كندن از خواب؛ ثواب نماز در دل شب را كسى جز خدا نمى‌داند. «فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ» «2» پیام ها 1- گاهى والدين به خاطر فرزند، مشمول لطف خاص مى‌شوند. «أَوْحَيْنا إِلى‌ أُمِّكَ» 2- زن نيز مى‌تواند به مقامى برسد كه مورد وحى و الهام الهى قرار بگيرد. «أَوْحَيْنا إِلى‌ أُمِّكَ» (اگر چه اين وحى، براى رسالت بشمار نمى‌رود، امّا الهام ساده نيز به حساب نمى‌آيد، زيرا مادر موسى به واسطه‌ى آن، فرزند خود را تسليم امواج آب كرد.) 3- در حركت ونهضت انبيا، زنان نيز ايفاى نقش كرده‌اند. «أُمِّكَ» 4- دريا نيز همچون تمام هستى، تحت امر الهى است. «فَلْيُلْقِهِ الْيَمُّ بِالسَّاحِلِ» 5- تكرار كلمه «عدّو» نشانه عمق عداوت طاغوت نسبت به فرستادگان الهى است. «عَدُوٌّ لِي وَ عَدُوٌّ لَهُ» «1». تفسير نمونه. «2». سجده، 17. جلد 5 - صفحه 342 6- عدو شود سبب خير، اگر خدا خواهد. «يَأْخُذْهُ عَدُوٌّ لِي وَ عَدُوٌّ لَهُ» 7- محبوبيّت يكى از الطاف الهى است. آنكه دلها از اوست، محبّت نيز از اوست. «مَحَبَّةً مِنِّي» 8- اولياى خدا، تحت نظر و تربيت ويژه‌ى پروردگار قرار دارند. «عَلى‌ عَيْنِي»" https://eitaa.com/tafsir_qheraati/7626
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفاسیر تفسیر نور (محسن قرائتی) إِذْ تَمْشِي أُخْتُكَ فَتَقُولُ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلى‌ مَنْ يَكْفُلُهُ فَرَجَعْناكَ إِلى‌ أُمِّكَ كَيْ تَقَرَّ عَيْنُها وَ لا تَحْزَنَ وَ قَتَلْتَ نَفْساً فَنَجَّيْناكَ مِنَ الْغَمِّ وَ فَتَنَّاكَ فُتُوناً فَلَبِثْتَ سِنِينَ فِي أَهْلِ مَدْيَنَ ثُمَّ جِئْتَ عَلى‌ قَدَرٍ يا مُوسى‌ «40» آنگاه كه خواهرت (در پى آن صندوق) مى‌رفت تا بگويد: آيا شما را به كسى راهنمايى كنم كه تكفّل و پرستارى او را بپذيرد؟! (و آنان پذيرفتند.). پس (اين گونه) ما تورا به سوى مادرت باز گردانيديم تا چشم او (به تو) روشن شود و اندوهگين نگردد. و (اى موسى!) تو شخصى (از فرعونيان) را به قتل رساندى (واز اين بابت دچار اندوه گرديدى)، پس تو را از غم نجات داديم و تو را در آزمون‌هاى مختلف آزموديم. پس چند سالى را در ميان مردم مدين (ودر كنار شعيب پيامبر) درنگ كردى، سپس (اينك) در زمان مقدّر (براى پذيرش رسالت به اينجا) آمدى. نکته ها فرعون كه صندوق را از آب گرفت، در آغاز تصميم كشتن طفل را داشت، ولى همسرش او را از اين كار بازداشت. لذا دايه‌ها را براى شيردادن كودك دعوت كردند، امّا موسى سينه‌ى هيچ يك از آنان را قبول نكرد، و نظام فرعونى در تغذيه كودك عاجز شد. خواهر موسى كه ماجرا را دنبال مى‌كرد، جلو آمد و با حالت عادّى گفت: من شما را به كسى معرّفى مى‌كنم كه اين كودك سينه‌ى او را قبول كند. جلد 5 - صفحه 343 بدين گونه موسى به دامان مادر بازگشت. در تاريخ زندگانى و مبارزات حضرت موسى عليه السلام چند زن نقش اساسى داشته‌اند؛ مادر موسى، خواهر موسى، همسر موسى و زن فرعون. حوادث زندگانى انبيا، گاهى به يكديگر شباهت دارد. مثلًا سرگذشت حضرت موسى عليه السلام با زندگانى حضرت يوسف عليه السلام از جهاتى مشابه است، از جمله: الف: هر دو پيامبر مدّتى را در كاخ زندگى كرده‌اند. ب: زندگى در كاخ، به انتخاب هيچ يك نبود. ج: پدر و مادر هر دو پيامبر به فراق مبتلا شدند. د: سرانجام، هر دو به سوى والدين خود بازگشتند. ه: هر دو به فتنه‌ى ديگران دچار شدند؛ حضرت يوسف به فتنه‌ى برادران خود وموسى عليه السلام به فتنه‌ى فرعون. و: در زندگى هر كدام، زنى كاخ نشين نقش داشته است، همسر عزيز مصر در نقش منفى و همسر فرعون در نقش مثبت. پیام ها 1- در نظام حاكميت طاغوت، هر كس از طرفداران حقّ، چه زن و چه مرد، بايد نقش مبارزاتى خود را به خوبى انجام دهد. «تَمْشِي أُخْتُكَ» 2- براى دريافت الطاف الهى بايد حركت نمود. أَوْحَيْنا ... تَمْشِي أُخْتُكَ‌ 3- پيشنهادات حقّ ومنطقى خود را با نرمى وملاطفت مطرح كنيم. «هَلْ» 4- اسرار را فاش نكنيم. «مَنْ يَكْفُلُهُ» و نگفت: «الى امه» 5- شير دادن فرزند، كافى نيست، بلكه تكفّل كامل مهم است. «يَكْفُلُهُ» 6- خدا به وعده‌هاى خويش وفادار است. «1» «إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ‌- فَرَجَعْناكَ إِلى‌ أُمِّكَ» 7- سرپرستى مادر، بهترين شرايط براى رشد فرزند است. لِتُصْنَعَ عَلى‌ عَيْنِي‌ ...فَرَجَعْناكَ إِلى‌ أُمِّكَ‌ «1». امام باقر عليه السلام فرمود: مدّت جدايى فرزند از مادر سه روز بود. تفسير نورالثقلين. جلد 5 - صفحه 344 8- رضايت مادر، جايگاه ويژه‌اى نزد خدا دارد. فَرَجَعْناكَ إِلى‌ أُمِّكَ كَيْ تَقَرَّ عَيْنُها 9- نگرانى از بازتاب كارها، به اخلاص و عصمت ضربه نمى‌زند. «فَنَجَّيْناكَ مِنَ الْغَمِّ» (موسى عليه السلام يك قبطى را بدون تعمّد كشته بود و اگر چه گناهى نداشت، ولى نگران و غمگين بود.) 10- مردان خدا آزمايشات سختى را در پيش روى دارند. «فَتَنَّاكَ فُتُوناً» انبيا نيز بايد مزه‌ى حوادث سخت را بچشند لذا بعد از سال‌ها زندگانى در كاخ، اينك چوپانى در بيابان شروع مى‌شود. «فَلَبِثْتَ سِنِينَ فِي أَهْلِ مَدْيَنَ» 11- پشت سر گذاردن مراحل سخت، مقدمه‌ى رسيدن به مقام الهى و معنوى است. فَتَنَّاكَ‌ ... ثُمَّ جِئْتَ عَلى‌ قَدَرٍ يا مُوسى‌ 12- مسئوليّت‌ها، توفيقات و الطاف الهى، داراى زمان‌بندى و حساب شده است. «جِئْتَ عَلى‌ قَدَرٍ يا مُوسى‌»" https://eitaa.com/tafsir_qheraati/7626
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ اصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي «41» (اى موسى!) من تو را براى خودم ساخته و برگزيدم. اذْهَبْ أَنْتَ وَ أَخُوكَ بِآياتِي وَ لا تَنِيا فِي ذِكْرِي «42» (اكنون) تو وبرادرت با (معجزات و) آياتى كه من به شما داده‌ام برويد و در ياد (و رسالت) من سستى نكنيد. اذْهَبا إِلى‌ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى‌ «43» برويد به سوى فرعون كه او طغيان كرده است. فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَيِّناً لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشى‌ «44» پس به نرمى با او سخن بگوييد، شايد متذكّر شود، يا (از خدا) بترسد. جلد 5 - صفحه 345 نکته ها «خَشِيتُ»، ترس برخاسته از معرفت واحساس عظمت در برابر ديگرى است. خداوند درباره‌ى حضرت موسى عليه السلام تعبيرات خاصى بيان فرموده است: الف: «قَرَّبْناهُ نَجِيًّا» «1» ما او را به هم‌رازى خود نزديك كرديم. ب: «أَنَا اخْتَرْتُكَ» «2» من تو را برگزيده‌ام. ج: «وَ لِتُصْنَعَ عَلى‌ عَيْنِي» «3» زير نظر من پرورش يابى. د: «اصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي» تو را براى خود ساختم. در آيات قبل، دو معجزه‌ى تبديل عصا به اژدها ويد بيضا براى موسى عليه السلام مطرح شد، در اين آيه مى‌فرمايد: «بِآياتِي» يعنى معجزات ديگرى نيز به تو خواهيم داد. در آيه‌ى 24 همين سوره، فرمان رسيد كه‌ «اذْهَبْ إِلى‌ فِرْعَوْنَ» به سوى فرعون حركت كن، امّا موسى عليه السلام از خداوند درخواست ياور نمود، اينك با استجابت خواسته‌ى او، در اين آيه مى‌فرمايد: «اذْهَبا إِلى‌ فِرْعَوْنَ». عدىّ‌بن حاتم مى‌گويد: اميرالمؤمنين عليه السلام هنگام برخورد با معاويه در صفّين، با صداى بلند فرمود: قسم به خداوند با معاويه و اصحاب او نبرد خواهم كرد، ولى به دنبال آن آهسته مى‌فرمود: ان‌شاءاللّه. گفتم: يا علىّ! شما با صداى بلند از نبرد سخن مى‌گوييد، ولى با صداى آهسته ان‌شاءاللّه مى‌گويى؟ فرمود: جنگ خدعه است و من درغگو نيستم، غرضم از اين كار برانگيختن يارانم براى جنگ است تا متفرّق نشوند. سپس حضرت اين آيه را گواه كار خود آورد كه خداوند به موسى گفت: فَقُولا ... لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ خداوند مى‌دانست فرعون متذكّر نمى‌شود، ولى به جهت برانگيختن موسى براى رفتن به سوى فرعون اين‌گونه سخن گفت. «4» «1». مريم، 52. «2». طه، 13. «3». طه، 39. «4». كافى، ج 7، ص 460. جلد 5 - صفحه 346 پیام ها 1- براى اهداف بزرگ بايد افرادى را تربيت كرد. «وَ اصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي» 2- خداوند براى انبيا برنامه‌هاى خاصى دارد. «وَ اصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي» 3- ابتدا خودسازى، آنگاه جامعه سازى. اصْطَنَعْتُكَ‌ ... اذْهَبْ‌ 4- اگر به عنوان مدير، كسى را براى كارى اعزام مى‌كنيم، بكوشيم كه روحيه او مالامال از عشق و احساس غرور و دلگرمى باشد. اصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي‌ ... اذْهَبْ‌ 5- گاهى بايد ديگران را احضار كرد، «وَ أْتُونِي مُسْلِمِينَ» «1» و گاهى بايد خود به طرف آنان رفت. «اذْهَبْ» 6- در بعضى مراحل، نبايد پيك‌ها و پيام‌برها يك نفر باشد. «اذْهَبْ أَنْتَ وَ أَخُوكَ» 7- مبلغ بايد به ابزار ارشاد مجهز باشد. «بِآياتِي» 8- مبلغ بايد شجاع و مصمم و نفوذناپذير باشد. «وَ لا تَنِيا فِي ذِكْرِي» تا مبادا كاخ و قدرت و هيبت طاغوت، او را در انجام مأموريت مرعوب كند و از ياد خدا غافل شده و دست از صراحت لازم بردارد. 9- رمز موفقيت انسان، توجّه كامل و دائم به خداوند است. «لا تَنِيا فِي ذِكْرِي» 10- تبليغ، ارشاد، امربه معروف و نهى از منكر، ذكر و ياد خداست. «اذْهَبْ أَنْتَ وَ أَخُوكَ بِآياتِي وَ لا تَنِيا فِي ذِكْرِي» 11- يكى از بزرگ‌ترين اهداف و خدمات انبيا، مبارزه با طاغوت و برداشتن موانع راه خداپرستى است. «اذْهَبْ‌ .. إِنَّهُ طَغى‌» 12- گام اوّل در امر به معروف و نهى از منكر، بيان نرم است. «فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَيِّناً» 13- اميدها در نرمى است، وانتظارى از خشونت نمى‌رود. قَوْلًا لَيِّناً لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ ... 14- شروع تربيت وارشاد بايد از طريق گفتگوى صميمانه باشد. «2» «فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَيِّناً» «1». نمل، 31. «2». خداوند به پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نيز مى‌فرمايد: با نرمى و ملاطفت با مردم رفتار كن. «فبما رحمة من‌اللّه لنت لهم ولو كنت فظاً غليظ القلب لانفضوا من حولك» آل‌عمران، 159. جلد 5 - صفحه 347 حتّى با سركش‌ترين افراد نيز بايد ابتدا با نرمى ولطافت سخن گفت. 15- هرگز از هدايت ديگران مأيوس نشويد. لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ ... 16- وظيفه‌ى پيامبر تذكّر وارشاد است. «يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشى‌»" https://eitaa.com/tafsir_qheraati/7626
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا