"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ قالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَ قالَتِ النَّصارى‌ الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْواهِهِمْ يُضاهِؤُنَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ «30» و يهوديان مى‌گفتند: عُزير، پسر خداست و مسيحيان مى‌گفتند: مسيح، پسر خداست. اين سخنى است (باطل) كه به زبانشان مى‌آورند وبه گفتار كسانى كه پيش از اين كافر شده‌اند، شباهت دارد (كه مى‌گفتند: فرشتگان دختران خدا هستند.) خدا آنان را بكُشد، چگونه (از حقّ) رويگردان مى‌شوند. نکته ها «عُزَيْرٌ»، عربى شده‌ى «عَزراء» است، مثل «عِيسَى» كه عربىِ «يَسوع» و «يحيى» كه معرّبِ «يوحَنّا» است. عُزير يكى از علماى بزرگ يهود بود كه لقب «مُنجىِ يهود» يافت. زيرا پس از واقعه‌ى قتل عام مردم به دست بخت‌النصر و خرابى معبدها و سوزاندن تورات و اسارت زنان و فتح بابل توسّط كورش، عُزير نزد كورش آمد و از او خواست كه به يهوديان سروسامانى بخشد. اين آيه، به گونه‌اى توضيح و دليل آيه‌ى قبل است كه فرمود: اهل كتاب به خدا و قيامت ايمان ندارند. محقّقان معتقدند بسيارى از معارف تورات و انجيل، با خرافات بودائيان و برهمائيان و يونانيان آميخته شده است، حتّى بسيارى از داستان‌هاى انجيل، عيناً در مذهب بودا و برهمايى ديده مى‌شود. البتّه يهوديان امروز، عُزير را فرزند خدا نمى‌دانند، ولى در زمان پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله، چنين عقيده‌اى داشته و در مقابل سؤال پيامبر كه «با اينكه مقام موسى بالاتر است، چرا او را فرزند خدا نمى‌دانيد؟» جوابى نداشتند. «1» «1». تفسير نمونه. جلد 3 - صفحه 407 پیام ها 1- با آنكه فقط گروهى از يهود، عُزير را فرزند خدا مى‌دانستند، ولى چون ديگران نيز سكوت كردند، نسبتِ انحراف به همه داده است. «قالَتِ الْيَهُودُ» 2- درباره‌ى شخصيّت‌هاى دينى والهى نبايد غلّو كرد. عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ‌ ... الْمَسِيحُ‌ ... 3- عقايد يهود و نصارى، آميخته به خرافات است. «ذلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْواهِهِمْ» 4- مشركان، بت‌ها را شريك خدا و فرشتگان را دختران خدا مى‌دانستند، يهود و نصارى، عُزير و عيسى را پسر خدا، از اين جهت كلامشان به كلام كفّار شباهت داشت. «يُضاهِؤُنَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا» 5- ريشه‌ى خرافات در مذهب يهود و نصارى، در عقايد كفّار پيشين است. «يُضاهِؤُنَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ» پانویس پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی پرش به بالا↑ ابن ابى‌حاتم در تفسیر خود از ابن عباس روایت کرده و با زیادکردن یکى دیگر از آنان بنام محمد بن دحیة گوید: به رسول خدا گفتند چگونه از تو پیروى نمائیم در حالتى که قبله ما را ترک نمودى و نمی‌دانى که عزیز پسر خدا است سپس این آیه نازل گردید. پرش به بالا↑ محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص409." ‏‏‏‏٠_جز۱٠ @tafsir_qheraati ایتا