"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ مِنْهُمُ الَّذِينَ يُؤْذُونَ النَّبِيَّ وَ يَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ يُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ رَحْمَةٌ لِلَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذِينَ يُؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ «61» برخى از منافقان، پيامبر را آزار مى‌دهند ومى‌گويند: او سراپا گوش است. (و به سخن هر كس گوش مى‌دهد.) بگو: گوش دادن او به نفع شماست، او به خداوند ايمان دارد و مؤمنان را تصديق مى‌كند و براى هر كس از شما كه ايمان آورد، مايه رحمت است و آنان كه رسول خدا را اذيّت وآزار مى‌دهند، عذابى دردناك دارند. جلد 3 - صفحه 451 نکته ها مقصود از «مِنْهُمُ»؛ يا گروه منافقان است، يا برخى افراد سست ايمان كه از روى ترس در جبهه شركت نكردند و پس از جنگ، عذر و بهانه مى‌آوردند. به فرموده‌ى روايات، به دليل تماس‌هاى دائمى پيامبر صلى الله عليه و آله با على عليه السلام، عدّه‌اى از منافقان آن حضرت را ساده‌لوح و زودباور معرّفى مى‌كردند. «1» پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «مَن آذانى فى عترتى فعليه لعنة اللَّه» كسى‌كه اهل‌بيت مرا اذيّت كند، لعنت خدا بر او باد. در مورد حضرت فاطمه عليها السلام نيز فرمود: «مَن آذاها فقد آذانى» هركس فاطمه را اذيّت كند، مرا اذيّت نموده است. «2» پیام ها 1- گروهى دائماً پيامبراكرم صلى الله عليه و آله را اذيّت مى‌كردند. «يُؤْذُونَ» (فعل مضارع، رمز استمرار است) 2- همه‌ى اصحاب پيامبر، عادل نبودند و برخى پيامبر را مى‌آزردند. «يُؤْذُونَ» 3- رهبرى امّت، ملازم آزار ديدن از خودى و بيگانه است. «يُؤْذُونَ النَّبِيَّ» 4- آزار پيامبر، كفر است. «3» تقابل‌ «الَّذِينَ يُؤْذُونَ» با «الَّذِينَ آمَنُوا» 5- منافقان حتّى عليه پيامبر نيز تبليغات وجوسازى مى‌كردند. «يَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ» 6- خداوند، پيامبرش را از حرف‌هاى محرمانه و درونْ‌گروهىِ مخالفان، آگاه مى‌سازد. «يَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ» 7- به همه مردم اجازه‌ى سخن بدهيد تا نگويند حاضر به شنيدن حرف ما نيستيد، هرچند به ساده‌لوحى متّهم شويد. «يَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ» 8- از آداب گوش دادن، توجّه با تمام وجود به سخنانِ گوينده است. كلمه‌ى‌ «أُذُنٌ» به معناى آن است كه او سر تا پا گوش است. «1». تفسير نورالثقلين. «2». ملحقات احقاق‌الحق، ج 18، ص 458 و 439. «3». تفسير المنار. جلد 3 - صفحه 452 9- گاهى به‌خاطر مصلحتِ امّت بايد از بعضى شنيده‌ها تغافل كرد. «أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ» 10- گاهى آثار تربيتى و اجتماعى يا سياسىِ سكوت، بيش از برخورد و اعلام موضع است. «أُذُنٌ» 11- از صفات يك رهبر آگاه، سعه‌ى صدر، گوش دادن به حرف همه‌ى گروهها، برخورد محبّت‌آميز با آنان، عيب‌پوشى و بازگذاشتن راه عذر و توبه‌ى مردم است. «قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ» 12- با روى باز و از روى خيرخواهى، شنواىِ سخن مردم باشيد. «أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ» 13- سكوت در برابر شنيده‌ها، هميشه نشانه‌ى رضايت نيست. «أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ» 14- آزار ديده را حمايت كنيد. خداوند در برابر سخن دشمن كه پيامبر را «أُذُنٌ» مى‌گفت، چهار ارزش براى آن حضرت بيان مى‌كند: «أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ»، «يُؤْمِنُ بِاللَّهِ»، «يُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ»، «رَحْمَةٌ لِلَّذِينَ آمَنُوا» 15- اگر مؤمنى خبرى داد، سخن او را تصديق كنيد. «يُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ» 16- گرچه پيامبر براى جهانيان رحمت است، ولى بهره‌بردن از اين رحمت، مخصوص اهل ايمان است. «رَحْمَةٌ لِلَّذِينَ آمَنُوا» 17- از كيفر آزار پيامبر بترسيد. «لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ» پانویس پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی پرش به بالا↑ در تفسیر على بن ابراهیم و نیز در کتاب نهج البیان از شیبانى اسم این مرد منافق را عبدالله بن نفیل ذکر نموده اند و صاحب مجمع البیان گوید: منافقین مزبور عبارت بودند از: جلاس بن سوید، شاس بن قیس، مخشى بن حمیر، رفاعة بن عبدالمنذر و دیگران. مقاتل و کلبى گویند: درباره عده اى از منافقین نازل شد که از رفتن به غزوه تبوک تخلّف ورزیدند سپس وقتى که پیامبر مراجعت فرمود عذرخواهى نمودند و بعد این آیه نازل گردید. پرش به بالا↑ ابن ابى‌حاتم نیز در تفسیر خود آن را از ابن عباس نقل نموده است. پرش به بالا↑ محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص418." ‏‏‏‏٠ @tafsir_qheraati ایتا