"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ جاءَ الْمُعَذِّرُونَ مِنَ الْأَعْرابِ لِيُؤْذَنَ لَهُمْ وَ قَعَدَ الَّذِينَ كَذَبُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ سَيُصِيبُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ «90» باديه‌نشينانى كه (از شركت در جنگ) معذور بودند، (نزد تو) آمدند تا به آنان اذن داده شود (كه در جنگ شركت نكنند)، ولى كسانى‌كه به خدا و پيامبرش دروغ گفتند (و عذرى نداشتند)، از جنگ باز نشستند. بزودى به كسانى از آنان كه كفر ورزيدند، عذابى دردناك خواهد رسيد. جلد 3 - صفحه 482 نکته ها كلمه‌ى «معذرون» هم مى‌تواند به معناى «معتَذرون» و عذرخواهان واقعى باشد كه عذر موجّه دارند و هم به معناى كسانى‌كه عذرتراشى مى‌كنند. «1» برخى عذر واقعى داشتند و براى آن جهت مرخّصى مى‌گرفتند، ولى برخى بدون عذر، در جهاد شركت نكردند كه عذاب براى اين گروه است. «اعراب»، باديه‌نشينان را مى‌گويند كه در بيابان‌ها زندگى مى‌كنند و از تمدّن شهرى دور مانده‌اند. پیام ها 1- در جنگ تبوك فرمان بسيج عمومى بود كه هر كس شركت نمى‌كرد بايد عذرش را خدمت پيامبر بيان مى‌كرد و رسماً اجازه مى‌گرفت. «جاءَ الْمُعَذِّرُونَ» 2- جهاد، امرى حكومتى است نه فردى، لذا هم حضور در جبهه و هم تركِ آن بايد با اجازه‌ى رهبر مسلمانان باشد. «2» جاءَ الْمُعَذِّرُونَ‌ ... لِيُؤْذَنَ لَهُمْ‌ 3- آنان كه به فريضه‌ى جهاد، بى‌اعتنايى كرده و در پى فرارند، در ايمانشان دروغ مى‌گويند. «كَذَبُوا» 4- دروغ، تنها با زبان نيست، عمل انسان نيز گاهى نشانِ دروغ بودن ادّعاست. «قَعَدَ الَّذِينَ كَذَبُوا» 5- بهانه‌جويانِ براى گريز از تكليف، بزودى تنبيه مى‌شوند. الْمُعَذِّرُونَ‌ ... سَيُصِيبُ‌ ... عَذابٌ أَلِيمٌ‌ «1». به اصطلاح ادبيات عرب، يا از باب تفعيل است كه عذر دروغ آوردن است و يا از باب افتعال و عذر واقعى داشتن است. تفسير راهنما. «2». در مورد حضور در جبهه در آيات قبل خوانديم: فاستأذنوك للخروج فقل لن‌تخرجوا معى ابدا تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 483" ‏‏‏‏٠_جز۱٠ @tafsir_qheraati ایتا