"تفسیر نور (محسن قرائتی) قالَ إِنِّي لَيَحْزُنُنِي أَنْ تَذْهَبُوا بِهِ وَ أَخافُ أَنْ يَأْكُلَهُ الذِّئْبُ وَ أَنْتُمْ عَنْهُ غافِلُونَ «13» (يعقوب) گفت: همانا اينكه او را ببريد مرا غمگين مى‌سازد و از اين مى‌ترسم كه گرگ او را بخورد و شما از او غافل باشيد. پیام ها 1- فراق و جدائى حتّى براى انبيا حزن آور است. «لَيَحْزُنُنِي»* 2- امتحان الهى از همان ناحيه‌اى است كه افراد روى آن حساسيّت دارند. (يعقوب نسبت به يوسف حسّاس بود و فراق يوسف، وسيله آزمايش او شد) لَيَحْزُنُنِي‌ ... أَخافُ* 3- پرده‌درى نكنيد. «أَخافُ أَنْ يَأْكُلَهُ الذِّئْبُ» (پدر از حسادت فرزندان آگاه بود و به همين دليل به يوسف فرمود: خوابى را جلد 4 - صفحه 169 كه ديده‌اى براى برادرانت بازگو مكن. ولى در اينجا حسادت آنان را مطرح نمى‌كند، بلكه خطر گرگ و غفلت آنان از يوسف را بهانه مى‌آورد.) 4- به فرزند خود، استقلال بدهيد. (عشق پدرى به فرزند و دفاع از او در برابر احتمال خطر، دو اصل است، ولى استقلال فرزند نيز اصل ديگرى است. يعقوب، يوسف را به همراه ساير برادران فرستاد. زيرا نوجوان بايد كم‌كم استقلال پيدا كرده و از پدر جدا شود، براى خود دوست انتخاب كند، فكر كند و روى پاى خود بايستد، هر چند به قيمت تحمّل مشكلات و اندوه باشد.) 5- حساسيّت‌ها را در نزد هر كس بازگو نكنيم و گرنه ممكن است عليه خود انسان مورد استفاده قرار گيرد. «أَخافُ أَنْ يَأْكُلَهُ الذِّئْبُ»* 6- غفلت موجب ضربه و آسيب پذيرى مى‌گردد. «يَأْكُلَهُ الذِّئْبُ وَ أَنْتُمْ عَنْهُ غافِلُونَ»*" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As