⭐️ قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی (حفظه الله تعالی) ⭐️ ♦️ - بررسی مستند در شناخت امام زمان علیه‌ السّلام ♦️ ♦️ جلسه هجدهم - شبِ بیست و یکمِ ماه مبارک رمضان ۱۴۴۴ (ه.ق) ♦️ ۲۲ فروردین ۱۴۰۲ (ه.ش) ✳️ قسمت دوم ⬇️⬇️ از دقیقه ۱۹ تا دقیقه ۳۸ 🔸 نقل شده است روزی جناب رسول الله (ص)، وارد مسجد شدند و نمازگزاری را دیدند که در قنوت نمازش چنین دعا می‌کرد که "اللّهُمَّ إغفِر لِى وَ مُحمَّداً وَ لاتَرحَم مَعَنا أحداً" خدایا من و پیغمبر اکرم (ص) را ببخش و هیچ‌کس را با ما شریک نکن! 🔹 جناب رسول الله (ص) برآشفتند. بعد از نماز به او فرمودند این چه نحوه دعا کردن است. إستَوسِع رَحمَةَ الله. رحمت خدا را وسعت بده. 🔸 سعی کنیم همدیگر را بالا ببریم و به فکر یکدیگر باشیم. در تاریخ، راجع به شهدای صدر اسلام نقل شده که ده نفر مجروح شده بودند. سقّایی برای نفر اوّل آب بُرد. او گفت آب را برای مجروح دیگری که از من تشنه‌تر است، ببر. سقّا نزد نفر دوم رفت. او نیز از آب ننوشید و گفت برای مجروح بعدی که از من تشنه‌تر است، ببر. 🔹 سقّا نزد هر یک از آن‌‌ها که رفت، با همین صحنه مواجه شد. نهایتاً به نفر دهم رسید. همین که خواست به او آب بدهد، دید شهید شده است. رفت سراغ نفر نهم و دید او هم شهید شده. نهایتاً نزد نفر اوّل رفت که او هم شهید شده بود. 🔸 سعی کنیم به فکر یکدیگر باشیم بلکه بالاتر، به فکر دشمنان خود نیز باشیم. 🔹 روزی که مردم برای بیعت با امیرالمؤمنین (ع) رفته بودند، ابن‌ملجم نیز در بین بیعت‌کنندگان بود. پس از بیعت، هنگامی که از محضر آقا می‌رفت، حضرت به او فرمودند یابن ملجم! شما با من بیعت کردی؟ به آقا عرض کرد بله با شما بیعت کردم. 🔸 همین که خواست برود، دوباره حضرت به او فرمودند یابن ملجم! آیا با من بیعت کردی؟ که جناب شیخ مفید در ارشاد نقل فرمودند ابن ملجم برای بار دوم برآشفت امّا مرحوم علامه مجلسی فرمودند سومین بار برآشفت. 🔹 به هر حال به آقا گفت بله با شما بیعت کردم که امام فرمودند اگر با من بیعت کردی چرا جان و روح من، روح تو را نمی‌شناسد؟ چرا باهم آشنایی نداریم؟ "إنَّ رُوحِى لاتَعرِفُ رُوحَك" 🔸 بعد از آن، حضرت ابیاتی را با خود زمزمه فرمودند که أنا أريدُ حَيَاتَه وَ هُوَ يُريدُ قَتلِى من حیات و سعادت او را می‌خواهم امّا او می‌خواهد مرا بکشد. 🔹 غرض، با اینکه حضرت، ابن ملجم را می‌شناختند امّا از هیچ‌ کمکی به او دریغ نمی‌فرمودند. 🔸 سیره‌ی حضرت در زمان حکومتشان به این صورت بود که از شنبه تا پنج‌شنبه، وجوهات، بیت‌المال و... را جمع‌آوری می‌فرمودند و روزهای جمعه، به خزانه می‌رفتند و تمام بیت‌المال را به تساوی بین مردم تقسیم می‌کردند که همین عدالت حضرت، موجب شد افراد زیادی به دشمنی با ایشان بپردازند. 🔹 غرض، با اینکه حضرت، ابن ملجم را می‌شناختند امّا همیشه نسبت به او دلسوزی می‌فرمودند. ایشان بعد از تقسیم بیت‌المال، اکثر اوقات، سهمیه‌ی خودشان را به ابن ملجم که در آن زمان بسیار تنگ‌دست بود، می‌دادند. 💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا)