⭐️ قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی (حفظه الله تعالی) ⭐️
♦️ #نهجالولایة - بررسی مستند در شناخت امام زمان علیه السّلام ♦️
♦️ جلسه بیست و چهارم - شبِ بیست و هفتمِ ماه مبارک رمضان ۱۴۴۴ (ه.ق)
♦️ ۲۸ فروردین ۱۴۰۲ (ه.ش)
✳️ قسمت سوم ⬇️⬇️ از دقیقه ۲۹ تا دقیقه ۴۰
🔸 بر اساس حدیث امام باقر (ع)، تا روزی که آفتاب از مغربش طلوع نکند، گویا مردم در امنیت و آرامش نیستند و دائماً بین آنها، جنگ و درگیری و کشمکش برقرار است.
🔹 و لذا ممکن است این سوال پیش بیاید که سِرّ خلقت در چیست؟ و چرا حق متعال، انسان را آفرید؟ انسانی که همواره به دنبال اختلافافکنی و جنگ و نزاع است.
🔸 اولین اختلاف هم بعد از خلقت حضرت آدم (ع)، بین ایشان و ابلیس به وقوع پیوست و همین امر، موجب هُبوط حضرت آدم (ع) به زمین شد.
🔹 بر اساس برخی از آیات، ابلیس، از جنّیان است و ظاهراً آنها نیز همانند انسان، بعد از دحوالارض پدید آمدند چرا که جنّیان، از مارِج و شعلهی آتشاند و قبل از دحوالارض و پدید آمدن سطح خشکی، مارِجِ آتش تحقّق ندارد زیرا کرهی زمین، در دل کرهی آب قرار گرفته است و تنها، آب دریاها و اقیانوسها موجود است.
🔸 بر این اساس، گویا جنّیان نیز بعد از دحوالارض و پدید آمدن خاک، تحقّق یافتند البته خلقت آنها میتواند مقدّم بر خلقت انسان باشد زیرا با پدید آمدن خاک و گسترش یافتن سطح خشکی زمین، مارِج و شعلهی آتش، میتواند از بسیاری از چیزها مثل درختها و سنگها پدید بیاید.
🔹 بنابراین جنّیان، به تعبیر قرآنی، از مارِجِ نار یعنی شعلههای زبانه کشیدهی آتش تحقّق یافتند و با اینکه حرارتِ برخی از لایههای پنجگانهی هوا، به دو هزار درجه هم میرسد، امّا ظاهراً جنّیان نمیتوانند از آن حرارتها پدید بیایند زیرا آن حرارتها، مارج و شعلهی آتش نیستند.
🔸 از آن جایی که جنّیان، بعد از دحوالارض، در سطح خشکی زمین تحقّق یافتند، لذا بهترین مکان برای زندگی آنها، همین سطح خشکی زمین است. و لذا آنها نیز همانند انسان نمیتوانند در دریاها یا در هوا زندگی کنند زیرا شاکلهشان از مارج و شعلهی آتش است.
🔹 به همین دلیل در برخی از آیات قرآن آمده است که جنّیان میخواستند به سوی آسمانها بالا بروند، امّا شاکلهی آنها به گونهای بود که با حرارتهای سنگین لایههای بالایی، سازگاری نداشتند و نتوانستند از آنها عبور کنند و لذا برگشتند.
💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا)
⭐️ قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی (حفظه الله تعالی) ⭐️
♦️ #نهجالولایة - بررسی مستند در شناخت امام زمان علیه السّلام ♦️
♦️ جلسه بیست و چهارم - شبِ بیست و هفتمِ ماه مبارک رمضان ۱۴۴۴ (ه.ق)
♦️ ۲۸ فروردین ۱۴۰۲ (ه.ش)
✳️ قسمت چهارم ⬇️⬇️ از دقیقه ۴۰ تا آخر
🔸 بیان شد که اولین اختلاف، بعد از خلقت حضرت آدم (ع)، بین ایشان و ابلیسی که به تعبیر قرآن، از جنّیان بود، به وقوع پیوست و این امر موجب هبوط حضرت آدم (ع) و استقرار ایشان در زمین گردید.
🔹 تمام کلمات قرآن، رمز است. این طور نیست که با خواندن ظاهرِ آیات، گمان کنیم که به فهمِ قرآن دست یافتهایم. تمام قِصَص قرآنی و داستانهایی که راجع به انبیای الهی از جمله حضرت آدم، حضرت موسی، حضرت عیسی و ... در قرآن آمده است، همه، رَمزند که به تعبیر جناب مولوی:
▪️ای برادر! قصّه چون پیمانه است
▪️معنی اندر وی بسان دانه است
▪️دانهی معنا بگیرد مرد عقل
▪️ننگرد پیمانه را گر گشت نقل
🔸 که این اشعار جناب مولوی، در واقع همان معنای آیهی "وَ تِلکَ الاَمثالُ نَضرِبُها لِلنّاسِ وَ ما یَعقِلُها اِلَّا العالِمون" است.
🔹 سرّ خلقت در چیست؟ چرا خدای متعال، انسان و عوالم وجودی بیکران را آفرید؟ آن هم انسانی که دائماً در کشمکش و نزاع است.
🔸 بر اساس ظاهر برخی از آیات، بعد از اینکه حق متعال، حضرت آدم (ع) و زوج او را خلق کرد، خطاب به ایشان فرمود: "یا آدَمُ اسکُن أنتَ وَ زَوجُکَ الجَنّةَ وَ کُلا مِنها رَغَداً حَیثُ شِئتُما" ای آدم! تو و همسرت در بهشت منزل کنید و از هر جا که میخواهید، به فراوانی بخورید امّا "وَ لاتَقرَبا هذه الشَّجَرَة" به آن درخت نزدیک نشوید.
🔹 بعد در روایات آمده است که شیطان، به صورت مار در آمد و ابتدا حضرت حوّا را گول زد و بعد، از ناحیهی ایشان، به سراغ حضرت آدم (ع) رفت و نهایتاً موجب هبوط ایشان به زمین گردید
🔸 که خداوند، در آیات سورهی مبارکهی بقره میفرماید بعد از اینکه شیطان، آن دو را لغزانید، به آنها خطاب کردیم "اِهبِطُوا" به زمین هبوط کنید که "لَکُم فِی الاَرضِ مُستَقَرٌّ وَ مَتاعٌ اِلی حینٍ" در زمین، برای شما، تا مدّتی، قرارگاه و معیشتی خواهد بود.
🔹 از طرفی، در آیات دیگری هم میبینیم که ارادهی الهی به جَعل خلیفه در زمین تعلّق گرفته است چرا که حق متعال خطاب به ملائکه فرمود "اِنّی جاعِلٌ فِی الاَرضِ خَلیفَة". و لذا خلیفة الله باید در زمین باشد. پس تا زمانی که دحوالارض نشود و خاک پدید نیاید، در مقام خلق و جعل، خلیفةالله تحقّق نمییابد.
🔸 حال چطور باید این آیات و روایات را با یکدیگر جمع کرد و به فهم معنای آنها دست یافت؟ به همین دلیل است که فرمودهاند فهم روایات و آیات، صَعب مُستَصعَب است و هر کسی، نمیتواند علم را حمل کند و به تعبیر امام باقر (ع)، حَمَلةی علم باشد.
🔹 از همین جا، بزرگانی همچون شیخ اکبر و حضرت علّامه حسنزاده آملی (ره) در کتابهایشان، مبحث عرشیِ ولایت مَحبوبی و ولایت مُحِبّی را مطرح کردند و فرمودند که انسان کاملِ به ولایت مُحِبّی، به قضیهی دحوالارض و پدید آمدن از خاک بر میگردد و گرنه انسان کاملِ به ولایت مَحبوبی، همان است که جناب رسول الله (ص) فرمودند "کُنتُ نَبِیّاً وَ آدمُ بَینَ الماءِ وَ الطّین".
🔸 غرض، اوّلین اختلاف بعد از دحوالارض و خلقت حضرت آدم (ع) به وقوع پیوست و طولی نکشید که حضرت آدم (ع) گرفتار مصیبتِ سنگینِ قتلِ یکی از فرزندانشان به دستِ فرزند دیگر شدند و بنای اختلاف و کشمکش در میان بشر نهاده شد تا جایی که هیچ یک از انبیاء و ائمه (ع) در طول تاریخ، سرِ آسوده نداشتند و این اختلافات و درگیریها، تا به امروز نیز همچنان ادامه دارد.
وَالْحَمدُللهِ رَبّ الْعالَمین
💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا)
⭐️ قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی (حفظه الله تعالی) ⭐️
♦️ #نهجالولایة - بررسی مستند در شناخت امام زمان علیه السّلام ♦️
♦️ جلسه بیست و پنجم - شبِ بیست و هشتمِ ماه مبارک رمضان ۱۴۴۴ (ه.ق)
♦️ ۲۹ فروردین ۱۴۰۲ (ه.ش)
✳️ قسمت اوّل ⬇️⬇️ از ابتدا تا دقیقه ۱۸
🔸 از جمله علامات و شرایطی که در روایات، برای قیام ساعة و قیام حضرت بقیّةالله (عج) مطرح شده است، طُلوعُ الشَّمسِ مِن مَغرِبِهاست.
🔹 در این راستا، خوب است که ابتدا به بررسی پدیدهی رَدُّ الشَّمس بپردازیم تا ببینیم که آیا میتوان ردُّ الشّمس را همان طلوعُ الشّمس من مغربها دانست؟
🔸 پدیدهی ردّ الشّمس، یکبار در زمان جناب شمعون، وصیّ حضرت موسی (ع) به وقوع پیوست و دو بار هم در عالَم اسلام، که یکی از آنها در زمان حیاتِ جناب رسول الله (ص) بود و دیگری، بعد از رحلت ایشان محقّق شد که البته هر دو بار، این پدیده به استدعای امیرالمؤمنین (ع) به وقوع پیوست.
🔹 این دو واقعه را مورّخینِ محقّقی مثل جناب شیخ مفید (ره)، سیّد هاشم بحرانی صاحب مدینةُ المَعاجِز و علّامه مجلسی (ره)، در کتابهای خود نقل فرمودند که البته کیفیت نَقلشان در برخی از وجوه با یکدیگر متفاوت است و ما در اینجا، مضمون آنچه را که جناب شیخ مفید (ره) نقل فرمودند، بیان میکنیم.
🔸 مرحوم شیخ مفید (ره) این ماجرا را به نقل از اسماء بنت عمیس مطرح فرمودند و در این واقعه، افراد دیگری هم از جمله جناب امّ سلمه حضور داشتند و ناظر بر قضیه بودند.
🔹 در این روایت آمده است که روزی، امیرالمؤمنين (ع) در محضر جناب رسول الله (ص) تشرّف داشتند که گویا در همان لحظات، وحی الهی بر پیغمبر اکرم (ص) نازل میشود.
🔸 در برخی از روایات نقل شده است که گاهی بدن مبارک جناب رسول الله (ص) در هنگام تلقّی وحی، دچار انفعال میشد و احساس سنگینی و یا سرمای شدید به ایشان دست میداد تا جایی که برای گرم کردن خود، از اطرافیان، پتو یا رواندازی طلب میکردند.
🔹 در این واقعه نیز گویا جناب رسول الله (ص) در هنگام تلقّی وحی، احساس سنگینی کردند و سر مبارکشان را بر پای جناب امیرالمؤمنین (ع) نهادند و این وضعیّت تا زمانی ادامه یافت که تقریباً وقتِ نماز عصر، رو به اتمام بود و گویا جناب امیرالمؤمنین (ع) نماز عصرشان را هنوز اقامه نفرموده بودند.
🔸 و لذا حضرت، به احترام جناب رسول الله (ص) و مراعات حال ایشان که مبادا باعث شوند آقا جان، از آن حالِ تلقّیِ وحی به در آیند و وحی برگردد، نماز عصر خود را به صورت نشسته خواندند و رکوع و سجود نماز را هم با ایماء و اشاره به جا آوردند
🔹 که در رابطه با کیفیت وحی و چگونگیِ تلقّیِ وحیِ تنزیلی، بحثهای لطیفی وجود دارد که آنها را باید در مباحث معرفت نفس دنبال کرد.
🔸 هنگامی که تلقّی وحی پایان یافت و جناب رسول الله (ص) از آن حالِ سنگین به در آمدند، به امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: "أفاتَتکَ صلاة العَصر؟" آیا نماز عصرت قضا شده است؟ حضرت فرمودند: یا رسول الله! به خاطر وضعیّت خاصّ شما که در حال تلقّی وحی بودید، نمازم را به صورت نشسته و با ایماء و اشاره به جا آوردم.
🔹 جناب رسول الله (ص) فرمودند: از حق متعال بخواه که آفتاب را به نقطهای برگرداند تا بتوانی نماز عصرت را ایستاده و در وقت مخصوصش بخوانی و چون در حال فرمانبرداری از خدا و پیامبرش بودهای، خداوند دعایت را مستجاب خواهد کرد.
🔸 امیرالمؤمنین (ع) نیز به دستور جناب رسول الله (ص)، از محضر حق متعال درخواست کردند که آفتاب را برای ایشان برگرداند. پس آفتاب به اندازهای به عقب برگشت که حضرت توانستند نماز عصرشان را به صورت ایستاده و در وقت مخصوصش اقامه کنند و بعد از اینکه نماز عصر آقا به اتمام رسید، آفتاب در افق غروب کرد که از این پدیده، تعبیر به ردّ الشّمس میشود.
💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا)
⭐️ قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی (حفظه الله تعالی) ⭐️
♦️ #نهجالولایة - بررسی مستند در شناخت امام زمان علیه السّلام ♦️
♦️ جلسه بیست و پنجم - شبِ بیست و هشتمِ ماه مبارک رمضان ۱۴۴۴ (ه.ق)
♦️ ۲۹ فروردین ۱۴۰۲ (ه.ش)
✳️ قسمت دوم ⬇️⬇️ از دقیقه ۱۸ تا دقیقه ۲۹
🔸 پرسشی که درباره "ردّ الشّمس" مطرح میشود، آن است که آیا بر "ردّ الشّمس" اطلاقِ "طُلوعُ الشَّمس مِن مَغرِبِها" میگردد یا نه؟ به تعبیری آیا میتوان گفت که "ردّ الشّمس" از مصادیق طلوع آفتاب از مغرب است؟
🔹 اگر بپذیریم که "ردّ الشّمس"، همان "طُلوعُ الشَّمس مِن مَغرِبِها" است، پس در واقع این علامت که یکی از مهمترین علائم قیام ساعة و همچنین قیام حضرت بقيةالله (عج) است، حداقل دو مرتبه در تاریخ، در زمان جناب امیرالمؤمنین (ع) تحقّق یافته است.
🔸 امّا اگر بگوییم اطلاق "طُلوعُ الشَّمس مِن مَغرِبِها"، بر "ردّ الشّمس" صادق نیست، معلوم میشود که طلوع آفتاب از مغرب، تاکنون در طول تاریخ محقّق نشده است. یعنی هیچگاه آفتاب، به جای اینکه از مشرق طلوع کند، از مغرب طلوع نکرده است.
🔹 یکی دیگر از موارد ردّ الشّمس که شیخ مفید (ره) نقل فرمودند زمانی است که جناب امیرالمؤمنین (ع) با اصحابشان در بابِل بودند و از نهر فرات میخواستند عبور کنند. در حال حاضر نیز در عراق، استانی به نام بابِل داریم که مرکز آن، شهر حِلّه است که نزدیکیهای کوفه قرار دارد.
🔸 رودخانه فرات و دجله، هر دو از داخل کشور ترکیه و سوریه وارد عراق میشوند. ظاهراً هر دو، از کوههای آرارات ترکیه سرچشمه میگیرند و حدود هفتصد و سی و سه رودخانه از آنها منشعب میشوند که یکی از آنها از کنار کربلا میگذرد.
🔹 غرض، زمانی که امام امیرالمؤمنین (ع) و اصحابشان به نهر فرات رسیدند، نهر فرات آنقدر پرآب و عمیق بود که گذشتن از آن به راحتی امکانپذیر نبود لذا بسیاری از اصحاب مشغول رتق و فتق امور مرکبها و جابهجایی اثاثیه شدند.
🔸 آن هنگام، لحظهی اقامهی نماز عصر بود. امام امیرالمؤمنین (ع) با عدّهی قلیلی از اصحابشان، نماز عصر را اقامه فرمودند امّا نماز بقیهی اصحاب، قضا شد.
🔹 اصحاب به حضرت عرض کردند که نمازمان قضا شد. حضرت از حق متعال درخواست فرمودند که آفتاب به همان نقطهای که بود، برگردد. بعد از آن، اصحاب نماز عصرشان را اقامه کردند و آفتاب مجدّداً غروب کرد.
💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا)
⭐️ قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی (حفظه الله تعالی) ⭐️
♦️ #نهجالولایة - بررسی مستند در شناخت امام زمان علیه السّلام ♦️
♦️ جلسه بیست و پنجم - شبِ بیست و هشتمِ ماه مبارک رمضان ۱۴۴۴ (ه.ق)
♦️ ۲۹ فروردین ۱۴۰۲ (ه.ش)
✳️ قسمت سوم ⬇️⬇️ از دقیقه ۲۹ تا آخر
🔸 حال پرسشی که در رابطه با "ردّ الشّمس" مطرح میشود آن است که آیا بر "ردّ الشّمس" که در حقیقت، بازگشت آفتاب از نقطهی مغرب است، اطلاق "طُلوعُ الشَّمس مِن مَغرِبِها" میگردد یا نه؟
🔹 علی الظّاهر هیچیک از علمای ما بر "ردّ الشّمس"، اطلاق "طُلوعُ الشَّمس مِن مَغرِبِها" نفرمودند.
🔸 وانگهی آن فردی هم که نزد امام صادق (ع) رفته بود، میدانست که طلوع آفتاب از مغرب، از علائم دهگانهی قیام ساعة و همچنین قیام حضرت بقيةالله (عج) است که تا آن زمان، هیچگاه در طول تاریخ محقّق نشده است لذا هر روز تا طلوع آفتاب بیدار میماند تا ببیند آفتاب از کدام سمت طلوع میکند.
🔹 که امام به او فرمودند برای ادراک اینکه آفتاب از مشرق طلوع میکند یا مغرب، نیازی نیست تا هنگام طلوع آفتاب بیدار بمانی. این مسأله را از ناحیه فجر نیز میتوانی ادراک کنی.
🔸 در حالی که ما در قضیهی "ردّ الشّمس" نیازمند به ادراک طلوع فجر یا طلوع شمس نیستیم و این امر، مختصّ به مسأله "طُلوعُ الشَّمس مِن مَغرِبِها" است.
🔹 همچنین یکی دیگر از دلایلی که نشان میدهد نمیتوان بر "ردّ الشّمس"، اطلاق "طُلوعُ الشَّمس مِن مَغرِبِها" کرد، آن است که برای "طُلوعُ الشَّمس مِن مَغرِبِها"، معانی و وجوه دیگری نیز میتوان در نظر گرفت در حالی که آن معانی، بر "ردّ الشّمس" صدق نمیکنند.
🔸 مثلاً حضرت علّامه حسن زاده آملی (ره)، "طُلوعُ الشَّمس مِن مَغرِبِها" را اینگونه نیز معنا فرمودند که شاید مراد از شمس، حضرت بقيةالله (عج) باشد و طلوع، قیام ایشان و "مِن مَغرِبِها" نیز جهت مغرب نسبت به سائل باشد.
🔹 در حالی که چنین معانی بر "ردّ الشّمس" حمل نمیشود.
والْحَمدُللهِ رَبّ الْعالَمین
💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا)
⭐️ قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی (حفظه الله تعالی) ⭐️
♦️ #نهجالولایة - بررسی مستند در شناخت امام زمان علیه السّلام ♦️
♦️ جلسه بیست و ششم - شبِ بیست و نهمِ ماه مبارک رمضان ۱۴۴۴ (ه.ق)
♦️ ۳۰ فروردین ۱۴۰۲ (ه.ش)
✳️ قسمت اوّل ⬇️⬇️ از ابتدا تا دقیقه ۱۳
🔸 در جلسات قبل بیان شد که طلوع آفتاب از مغرب، یکی از علائم قیام و ظهور حضرت بقيةالله (عج) است.
🔹 حضرت علّامه حسنزاده آملی (ره) راجع به عبارت "طُلوعُ الشَّمس مِن مَغرِبِها" تفسیری را ارائه فرمودند به این صورت که شاید مراد از شمس، حضرت بقيةالله (عج) و مراد از طلوع، قیام ایشان و "مِن مَغرِبِها" نیز جهت مغرب نسبت به سائل باشد.
🔸 چه اینکه در حال حاضر نیز در بعضی از مکانها و نسبت به برخی از افقها و اشخاص، ستارههایی هستند که به جای اینکه در حرکت اُولی، از مشرق به طرف مغرب حرکت کنند، از سمت مغرب به طرف مشرق میآیند.
🔹 منتها طلوعشان از مغرب، چون تأثیرِ تکوینیِ خاصّی روی زمین و به خصوص سطح خشکی آن ندارد و همچنین مشهود ما نیست و اکثر مردم عالم نیز از چنین حادثهای بیاطلاع هستند، لذا این حادثه، برای ما مهم و به تعبیری عزیزُ الوجود نیست.
🔸 امّا اگر روزی فرا برسد که آفتاب به جای مشرق، از سمت مغرب طلوع کند، به دلیل حجم عظیم و نور شدید و وسیعی که نسبت به زمین دارد و همچنین تأثیرات فراوانی که بر زمین میگذارد، این حادثه به طور طبیعی، حادثهای مهم و عزیز الوجود تلقّی خواهد شد.
🔹 به همین دلیل است که طلوع از مغرب، در خصوصِ آفتاب بسیار مهم است.
🔸 یا مثلاً در بحثهای مربوط به رتق و فتق آمده است که اگر روزی فرا برسد که دایرهی مِنطقةالبُروج که منطقهی ستارههای ثوابت یا به تعبیری، منطقهی حرکت ثانیه است، با معدّلالنّهار، یکی و متّحد شوند، آنگاه آفتاب که در سطح دایرهی مِنطقةالبُروج، حرکت خاصّه داشت، به طور کلّی فقط در سطح دایرهی معدّلالنّهار، دور خواهد زد و دیگر نه به طرف شمال و نه به طرف جنوب خواهد رفت و صرفاً در همین یک مدار، طلوع و غروب میکند که این هم یک حادثهی بسیار با اهمیّت خواهد بود.
💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا)
⭐️ قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی (حفظه الله تعالی) ⭐️
♦️ #نهجالولایة - بررسی مستند در شناخت امام زمان علیه السّلام ♦️
♦️ جلسه بیست و ششم - شبِ بیست و نهمِ ماه مبارک رمضان ۱۴۴۴ (ه.ق)
♦️ ۳۰ فروردین ۱۴۰۲ (ه.ش)
✳️ قسمت دوم ⬇️⬇️ از دقیقه ۱۳ تا دقیقه ۲۵
🔸 بر اساس معادلاتی که در علم هیئت مطرح شده است، حدود صد و هشتاد و شش هزار سال دیگر طول میکشد تا مِنطقةالبُروج با معدّلالنّهار متّحد شوند که در این صورت، آفتاب و ماه، هر دو در سطح همان دایرهی مِنطقةالبُروج و معدّلالنّهار، طلوع و غروب خواهند داشت.
🔹 یعنی ماه، از همان نقطهی مشرق حقیقی که آفتاب شبانهروز طلوع میکند، طلوع خواهد کرد و در همان نقطهی مغرب حقیقی نیز که آفتاب غروب میکند، غروب خواهد کرد.
🔸 لازمهی این امر آن است که مسیر حرکت ماه و آفتاب، بر اساس حرکت وضعی زمین، یکی شود و هر دو در یک مدار قرار بگیرند و باهم جمع شوند که "وَ جُمِعَ الشّمسُ وَ القَمَر"
🔹 در حال حاضر آفتاب و ماه در یک مسیر قرار ندارند و یکجا جمع نمیشوند. از اوّل فروردین آفتاب به طرف شمال میرود و ماه به سمت جنوب. که همین امر موجب تعادل در تابش نور آنها میگردد.
🔸 در نتیجه، سطح خشکی زمین برقرار میمانَد و زمین، سرسبز میشود. انواع درختان و سبزیجات روییده میشوند و حیوانات بر سطح خشکی، زندگی خواهند کرد.
🔹 امّا اگر آفتاب و ماه در یک مدار قرار بگیرند، بسیاری از مناطق، ذوب و خشک خواهند شد و از بین خواهند رفت و در طرف مقابل نیز تمامی مناطق، یخ میزنند و از بین میروند.
🔸 حضرت علّامه حسن زاده آملی (ره) این بحثها را در کتب هَیَوی، نجومی و ریاضیشان مطرح فرمودند. در طول تاریخ نیز دانشمندان و علما به این مباحث پرداختند.
🔹 غرض، طلوع آفتاب از مغرب، همچون برخی حوادث دیگر، حادثهی عزیز الوجود و مهمی است.
🔸 بخش دیگری از حدیث امام صادق (ع) نیز که بسیار حائز اهمیّت است، آن است که اگر روزی فرا برسد که آفتاب به جای مشرق، از مغرب طلوع کند، مردم در امنیّت قرار خواهند گرفت. این بخش از حدیث، انسان را تهییج میکند که به دنبال بحثهای طبیعیّات برود.
💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا)
⭐️ قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی (حفظه الله تعالی) ⭐️
♦️ #نهجالولایة - بررسی مستند در شناخت امام زمان علیه السّلام ♦️
♦️ جلسه بیست و ششم - شبِ بیست و نهمِ ماه مبارک رمضان ۱۴۴۴ (ه.ق)
♦️ ۳۰ فروردین ۱۴۰۲ (ه.ش)
✳️ قسمت سوم ⬇️⬇️ از دقیقه ۲۵ تا دقیقه ۳۷
🔸 اخلاقی که در حوزههای علمیّه و یا دانشگاهها توسط اساتید اخلاق تدریس میشود، نوعاً اخلاقِ مبتنی بر علم کلام است. اگرچه طرح این نوع مسائل اخلاقی نیز برای تهذیب نفوس و تذکّر و یادآوری انسان سودمند است امّا مهمتر آن است که اجتماع را بر مبنای اخلاق حِکمی یعنی اخلاقی که مبتنی بر حکمت باشد، تهذیب و تطهیر کنیم.
🔹 حکمت، علم به احوالِ اَعیانِ موجودات عَلَی ما هِیَ عَلَیهاست.
🔸 در اخلاق کلامی، نوعاً بر نکوهش دنیا و ارزشمند نبودن آن و لزوم بی اعتنایی به زندگی دنیایی تأکید میشود در حالی که در اخلاق حِکمی، نه تنها دنیا، بیارزش نیست بلکه بر شناخت عالَم و به خصوص خودشناسی، بسیار تأکید میشود که "مَن عَرَفَ نَفسَهُ فَقَد عَرَفَ رَبَّهُ" و "مَن عَرَفَ نَفسَهُ فَقَد عَرَفَ الاَشیاءَ کُلَّها".
🔹 هر کسی که با دیدِ حکمت و معرفت به اشیاء عالَم نگاه کند، میبیند که هر کجا سلطان وجود قدم گذاشت، همهی عَساکِر اَسماء نیز با او هستند. و لذا چنین شخصی، از جنبهی توحیدی، تمام اسماء الله را در تک تک موجودات نظام هستی، از ذرّه گرفته تا مَجَرّه، مشاهده میکند چرا که "هُوَ" همه جا را فرا گرفته است که "هُوَ الاَوَّلُ وَ الآخِرُ وَ الظّاهِرُ وَ الباطِن".
🔸 مباحث مربوط به حضرت بقیّةالله (عج) از جمله قیام، ظهور، فرج، انتظار و ... به موضوعاتی همچون امامت، عصمت، نبوّت اِنبائی و دیگر مقامات سنگین توحیدی برمیگردد. لذا چنین مباحثی را نباید تنها در دایرهی زمانِ به معنای امتداد عَرَضی محدود کرد.
🔹 همچنین نباید روایات مربوط به این بخش را تنها بر اساس معانیِ متعارف و عقایدِ برگرفته از علم کلام معنا کرد زیرا این مقدار، جزء تنزّلیافتهترین مرتبه از مراتب بحث است.
🔸 و لذا اگر میخواهیم به اسرار و لطایف مباحث مربوط به حضرت بقیّةالله (عج) برسیم و یا به طور کلی به فهم مسائلی همچون توحید، نبوّت، امامت، کیفیت نزول وحی، چگونگی تلقّی وحی و امثال آن دست یابیم، باید مبانی حِکمی به خصوص حکمت متعالیه را اساس قرار دهیم.
🔹 در حالی که مباحثی که در حوزههای علمیّهی ما تدریس میشود، نوعاً بر اساس مبانی علم کلام است و لذا مَدار بحثهای بسیاری از روحانیونی که برای تبلیغ به شهرها و روستاهای مختلف میروند، حولِ مسائل کلامی و اخلاق متعارف است که به صورت خطابی برای مردم بیان میشود.
💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا)
⭐️ قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی (حفظه الله تعالی) ⭐️
♦️ #نهجالولایة - بررسی مستند در شناخت امام زمان علیه السّلام ♦️
♦️ جلسه بیست و ششم - شبِ بیست و نهمِ ماه مبارک رمضان ۱۴۴۴ (ه.ق)
♦️ ۳۰ فروردین ۱۴۰۲ (ه.ش)
✳️ قسمت چهارم ⬇️⬇️ از دقیقه ۳۷ تا آخر
🔸 نکتهی قابل توجّه این است که ما نباید تمام مسائل دین را منحصر در فهمهای ناقص و محدود کلامی و خطابی خود از دین کنیم امّا متأسفانه این نقص، همیشه در بین ما وجود دارد.
🔹 به همین دلیل بسیاری از کسانی که در علوم متعارف حوزهها مثل فقه و اصول و تفسیرِ بر مبنای کلام، به اجتهاد رسیدند، نتوانستند وجود بزرگانی مثل صدرالمتألهین را که در وادی حکمت و معارف حقّهی الهیّه زحمت کشیدند، تحمّل کنند چه اینکه حکم به تکفیر آنها هم دادند.
🔸 و لذا همان طوری که در روایات آمده است، احادیث و فرمایشات اهل بیت (ع)، صَعبِ مُستَصعَب است و برای همگان قابل فهم نیست.
🔹 درست است که اهل بیت (ع)، احادیث را به نحوی بیان میفرمایند که هر کسی، بتواند از ظاهر حدیث چیزی بفهمد امّا هیچ کس نمیتواند ادّعا کند که با فهم ظاهر احادیث، به اَسرار و حقایق آنها هم دست یافته است.
🔸 این که برخی از افراد، فرمایشات اهل بیت (ع) و بزرگان ما را به استهزاء میگیرند، به دلیل آن است که ما نتوانستیم حقیقت دین را برای مردم تبیین کنیم بلکه تنها، آیات و احادیث را در کِسوت محسوسات تنزّل دادیم و به صورت خطابی برای مردم بیان کردیم و مردم هم این خِطابیات را به عنوان تمامِ دین پنداشتند
🔹 در حالی که این دینی که در بین ما متعارف است، نوعاً دینِ در مرتبهی علم کلام است که حتّی مؤلّفین این علم هم مانند قاضی عضد ایجی، میر سیّد شریف گرگانی و دیگران اذعان کردهاند که علم کلام، برای فهم حقایق اصول عقاید نیست بلکه تنها به عنوان خاکریزی برای حفظ عقاید دینی در برابر شبهات اهل باطل است.
🔸 لذا باید توجّه داشت که از راه علم کلام نمیتوان به حقایق معارف و اصول دین راه یافت چه اینکه مسائل فلسفی به خصوص فلسفهی مشاء هم در حدّی نیستند که بتوان با فراگرفتن آنها به اَسرار و حقایق دین دست پیدا کرد
🔹 البته تمام اینها تا اندازهای ما را در فهم حقایق و مسائل دینی کمک میکنند و بالا میآورند امّا به این معنا نیست که اگر این رشتههای علمی را طی کردیم، میتوانیم به حقایق دین از جمله حقیقت توحید، امامت و... راه پیدا کنیم.
🔸 در مباحث مربوط به حضرت بقیّةالله (عج) هم باید ببینیم با چه مبنایی میخواهیم پیش برویم. آیا مبنای ما در فهم و بررسی مسائلی مثل ظهور، قیام، فرج و انتظار، حرفهای خطابیِ بر مبنای علم کلام است؟ و یا اینکه میخواهیم مبانیِ حِکمی را اساس کار خود قرار دهیم؟ که در هر صورت، نوع نگاه ما به قضایا متفاوت میشود.
وَالْحَمدُ للهِ رَبّ الْعَالَمین
💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا)
⭐️ قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی (حفظه الله تعالی) ⭐️
♦️ #نهجالولایة - بررسی مستند در شناخت امام زمان علیه السّلام ♦️
♦️ جلسه بیست و هفتم - شبِ سیام ماه مبارک رمضان ۱۴۴۴ (ه.ق)
♦️ ۳۱ فروردین ۱۴۰۲ (ه.ش)
✳️ قسمت اوّل ⬇️⬇️ از ابتدا تا دقیقه ۲۶
🔸 اگر این توفیق را پیدا کنیم که در بُعد فردی و اجتماعی، واقعاً به حقایق دینی پایبند باشیم به گونهای که دین، در متن زندگی ما پیاده شود، یکی از بُطونِ معانیِ ظهور و فَرَج حضرت بقیّةالله (عج) محقّق خواهد شد.
🔹 زمانی انسان در فرج و گشایش است که زندگی او، یک زندگی گوارا، بانشاط و بدون اختلاف و کشمکش باشد.
🔸 این که در دعاها از محضر حق متعال درخواست میکنیم که فرج امام زمان (عج) را نزدیک بگرداند، به دلیل آن است که در روایات، به ما وعده داده شده که با وجود مبارک حضرت بقیّةالله (عج)، فرج و گشایش حاصل خواهد شد.
🔹 این مسأله نشان میدهد که گویا بشر همواره در رنج و ناراحتی بوده است و تاکنون فرج و گشایشی برای او حاصل نشده چه اینکه میبینیم در طول تاریخ، همیشه عدّهای ظالم بودند و عدّهای، مظلوم.
🔸 اجتماع ما هم آرامش ندارد و در گشایش نیست. کشاورزان ما بر سر مسائلی همچون زمین و آب و راه و امثال آن، با یکدیگر اختلاف دارند. کسبهی ما با هم یکرو و صادق نیستند و مشتریهای همدیگر را میدزدند. در ادارات، از دست همدیگر خستهایم و هکذا.
🔹 همهی اینها نشان میدهد که جامعهی ما فرج و گشایش ندارد و افراد، آسوده خاطر نیستند و دائماً بین آنها، نزاع و کشمکش است در حالی که باید نزاعِ در جامعهی ما، نزاعِ بهشتی میبود یعنی هر یک از افراد، در شئون گوناگون، دیگری را بر خود مقدّم میداشت امّا متأسفانه اینگونه نیست و هر کس، تنها به دنبال منافع خودش است و به دیگری فکر نمیکند.
🔸 تمام دعواهای ما بر سر این است که میخواهیم همهی چیزهای خوب را از آنِ خود کنیم و همین باعث میشود که در اجتماع، فرج و گشایش نباشد و افراد، دائماً به جان یکدیگر بیفتند و هر کس، تنها خود را بر دیگری ترجیح دهد.
🔹 حضرت علّامه حسنزاده آملی (ره) میفرمودند اینکه برای خانهها و مغازههایمان، دروازه میگذاریم و آنها را قفل و کلید میکنیم، نشان میدهد که از دست همدیگر، گشایش نداریم و در فرج نیستیم.
🔸 در تاریخ آمده است که در زمان امام صادق (ع)، شخصی که گویا از شیعیان حضرت بود، روزی به محضر آقا رسید و از منطقهای که در آن زندگی میکرد، بسیار تعریف کرد و گفت: من در محلّی زندگی میکنم که مردمانش بسیار خوب هستند و در کنار هم زندگی آرامی داریم.
🔹 امام صادق (ع) به او فرمودند آیا به اندازهای با همدیگر مأنوس هستید که اگر کسی، دستش تنگ بود و نیاز مالی داشت، بتواند به مغازهای برود و بدون اطّلاع مغازهدار، از آنجا، مبلغ مورد نیاز خود را بردارد و بعد از اینکه پول را برگرداند، مغازهدار از او ناراحت نشود؟
🔸 آن شخص به امام عرض کرد: نه آقا این اندازه با همدیگر مأنوس نشدیم. حضرت فرمودند: پس نگویید که با هم خوب زندگی میکنیم.
🔹 اجتماع ما هم فرج و گشایش ندارد و دعواهای ما، بهشتی نیست. هر کسی، تنها به دنبال آن است که منافع خود را تأمين کند و کاری به دیگران ندارد. خدا و رضای او، در شئون گوناگون زندگی ما مطرح نیست و حتّی بسیاری از مساجد، منبرها و عزاداریهای ما هم برای خدا نیست که تمام این امور، نشان از ضیقی و تنگنظری ما دارد.
💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا)
⭐️ قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی (حفظه الله تعالی) ⭐️
♦️ #نهجالولایة - بررسی مستند در شناخت امام زمان علیه السّلام ♦️
♦️ جلسه بیست و هفتم - شبِ سیام ماه مبارک رمضان ۱۴۴۴ (ه.ق)
♦️ ۳۱ فروردین ۱۴۰۲ (ه.ش)
✳️ قسمت دوم ⬇️⬇️ از دقیقه ۲۶ تا دقیقه ۴۰
🔸 متأسفانه مردم اجتماع ما از دست یکدیگر گشایش ندارند در حالی که همه، شیعهی جناب رسول الله (ص) و شیعهی امیرالمؤمنین (ع) هستیم و باید همدیگر را محترم بشماریم و دعوای ما دعوای بهشتی باشد امّا میبینیم که چنین نیست.
🔹 لذا همه از درون، خواهان گشایش هستیم و فرج محمّد و آل محمّد (ص) را انتظار میکشیم.
🔸 در صلواتی هم که بر پیغمبر و آل پیغمبر (ص) میفرستیم، دو استدعا و درخواست از محضر حق متعال میکنیم. یکی اینکه میگوییم اللّهُمَّ صَلِّ علی محمّد وَ آل محمّد. بارالها! شما بر پیغمبر و آلش صلوات و درود بفرست.
🔹 لفظ اللّهُمَّ، در واقع همان "یا الله" است که "یا" از ابتدای عبارت حذف شده و در آخر، به صورت میم مشدّد آمده است. در کلمهی "صَلِّ" نیز به تعبیر طلبگی ما ضمیر "أنتَ" نهفته است که در واقع با این ضمیر، خداوند را مورد خطاب قرار میدهیم که بارالها! شما بر پیغمبر و آلش صلوات بفرست.
🔸 چون اگر من صلوات بدهم، صلواتِ من به اندازهی من است. جمعِ ما هم صلوات بفرستیم، باز صلواتمان به اندازهی جمع ماست لذا از تو درخواست میکنیم تا شما بر پیامبر اکرم و آل ایشان صلوات بفرستی.
🔹 درخواست بعدیمان از حق متعال این است که "وَ عَجِّل فَرَجَهُم". بارالها! در فرج پیغمبر و آل پیغمبر (ص) تعجیل بفرما که ضمیر "هُم" به جناب رسول الله (ص) و اهلبیت ایشان برمیگردد.
💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا)
⭐️ قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی (حفظه الله تعالی) ⭐️
♦️ #نهجالولایة - بررسی مستند در شناخت امام زمان علیه السّلام ♦️
♦️ جلسه بیست و هفتم - شبِ سیام ماه مبارک رمضان ۱۴۴۴ (ه.ق)
♦️ ۳۱ فروردین ۱۴۰۲ (ه.ش)
✳️ قسمت سوم ⬇️⬇️ از دقیقه ۴۰ تا آخر
🔸 در دعای زمان غیبت، عبارتی آمده است که در آن به محضر حق متعال عرض میکنیم بارالها! مرا به گونهای قرار ده تا تعجیلِ آنچه را که به تأخیر انداختی، نخواهم و تأخیرِ آنچه را که نسبت به آن تعجیل کردی، دوست نداشته باشم. "لا أُحِبَّ تَعجیلَ مَا أخَّرتَ وَ لا تأخیرَ مَا عَجَّلتَ"
🔹 چون ما گاهی نسبت به چیزی که خداوند تأخيرش را میخواهد، عجله میکنیم. مثلاً شاید اگر مریضمان با تأخیر شفا پیدا کند، هم به خیر او باشد، هم به خیر اطرافیانش و هم اینکه مصالح زیادی در بیماری او وجود داشته باشد امّا ما عجله میکنیم و از طُرُق گوناگون مثل صدقه دادن، قربانی کردن، دعا کردن و... شفای او را زودتر از موعد میگیریم.
🔸 البته تشخیص و فرقانِ این مسأله کار هر کسی نیست لذا در دعا از حق متعال درخواست میکنیم بارالها! به من توفیق بده که فرقان پیدا کنم تا تعجیلِ آنچه را که به تأخیر انداختی، نخواهم و تأخیرِ آنچه را که نسبت به آن تعجیل کردی، طلب نکنم.
🔹 انسان متّقی میتواند به چنین فرقانی دست پیدا کند. منظور از تقوا نیز انجام واجبات و ترک محرّمات است. کسی که واجبات الهی را انجام دهد و محرّمات الهی را ترک کند، چنین فرقانی در دلش حاصل میشود.
🔸 البته اینکه در روایات فرمودند انتظار فرج، اَفضل اعمال است و برای تعجیل در فرج، دعا کنید، این دعا کردن، از باب استدعای از حق متعال و همچنین اظهار علاقه و میل باطنی نسبت به فرج و قیام حضرت بقیةالله است نه اینکه تعجیلِ آن چیزی باشد که خداوند، تأخیر آن را میخواهد.
🔹 بنده خدایی به من میفرمود روزی در حرم امیرالمؤمنین (ع)، دعای زمان غیبت را میخواندم. عبارتی در دعا آمده بود به این مضمون، زمانی که شما به انبیاء (ع)، پیغمبر اکرم (ص) و اهلبیت ایشان سلام میدهید، آن بزرگواران سلام شما را میشنوند و جواب سلامتان را نیز میدهند امّا شما جواب سلام آنان را نمیشنوید و همین نشنیدن، کمال شماست.
🔸 ایشان ادامه دادند بار دیگری که به نجف مشرّف شدم و دعای زمان غیبت را خواندم، هرچه به دنبال آن جملهی آخر گشتم، آن را نیافتم.
🔹 اینها از جمله احادیث برزخیّهای است که ممکن است به انسان القاء شود. اگر انسان در قرائتهای خود، توحّد داشته باشد، گاهی شرح و تفسیر و تأویلِ آیات، احادیث و ادعیه به او داده میشود.
🔸 برگردیم به ادامه بحث، اینکه ما از محضر حق متعال، فرج پیغمبر و آلش را درخواست میکنیم، منظور از این فرج چیست؟ حضرت علّامه حسن زاده آملی (ره) میفرمودند اگر روزی فرا برسد که ما به تمامی آنچه که خالقمان به ما امر فرمود، به دقّت عمل کردیم، آن روز، روز فرج است و اجتماع در آن روز گشایش و آرامش پیدا میکند.
🔹 اگر دیدیم دین را پیاده کردیم امّا فرج و گشایش حاصل نشد، معلوم میشود آنگونه که باید، دین در متن اجتماع اجرا نشد و قطعاً در فهممان از آیات و روایات، دچار خطا و اشتباه شدیم.
🔸 پس برای اینکه دین به درستی در اجتماع پیاده شود، نیازمند به انسان کامل هستیم. لذا از محضر حق متعال میخواهیم که فرج حضرت بقيةالله (عج) و همچنین فرج پیغمبر و آلش را نزدیک بفرماید. چون اگر حضرت، تشریففرما شوند دین را با تمام حقیقتش پیاده میفرمایند و به دنبال آن، یقیناً فرج و گشایش حاصل میشود
والحمد لله رب العالمین.
💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا)