🔺🔺🔺ادامه فایل خلط سودا بخش پنجم
🔺🔺🔺🔺🔺ادامه بالا
بیماری های اعصاب
سودا در مغز باعث افزایش تصویرگری (هالوسیناسیون) می شود.
به طور کلی ۷۰% منشأ بیماری های اعصاب و روان افزایش سودا می باشد؛ مثل وسواس، خصوصاً وسواس های فکری؛ بیماری های دو قطبی مثل افسردگی ـ سرخوشی، انواع افسردگی ها، مالیخولیا و یا انواع تصورات نادرست مغزی.
نگرانی نسبت به آینده، اضطراب شدید برای وقایعی که در آینده قرار است اتفاق بیافتد از دیگر پیامدهای روحی غلبه سودا بر مغز است.
۲) خون
اگر سودا در خون زیاد شود باعث غلظت خون شده و سودا مازاد در قسمتهای میانی رسوب میکند و اگزما سودایی پدید میآید ( مثل بیماری صدف (سوریاسیس) یا بیماری لوپوس).
این اگزما با اگزمای صفراوی که در اوج گرما پدید میآید فرق دارد و با خوردن خشکیها به وجود میآید؛ چه گرم و چه سرد.
لذا فرد بعد از خوردن بادمجان و زنجبیل دچار خارش میشود. ممکن است اگزما آنقدر خشک نباشد که موجب ترک شود یا آنقدر بخارد که خون آمده و آرام شود. (چون به هنگام خونریزی مرطوب میشود.) اصل خارش فریاد کمی رطوبت است.
همچنان که وقتی این شخص حمام میرود تا سه چهار ساعت بدنش خارش ندارد و یا وقتی که به شمال میرود خارش بدنش قطع میشود چون رطوبت از طریق تنفس هم میتواند وارد شش شود و بدن را مرطوب کند.
۳) پوست
اگر سودا در زیر پوست افزایش یابد، پوست بی حالت و بی طراوت (اول صورت بعد دست ها و سایر اندام ها)، رنگ آن تیره، منافذ آن درشت تر و خشک و چروکیده میگردد.
غلبه سودا در پوست همچنین موجب میشود که اول یک نقطه ریز قهوهای کوچکتر از عدس در صورت پدید آید. بعد یک هاله سیاه دور چشم به وجود میآید که رفته رفته زیاد میشود و حاشیه صورت را میگیرد.
بعد در دست پدید میآید. اول قهوهای روشن و بعد پررنگ میشود. پس فردی که دور چشمهایش هاله و تیرگی دارد، این حالت تظاهر غلظت گردش خون در تن او است. چون عروقی که چشم را تغذیه میکنند این سودا در آنجا رسوب کرده و در پوست خودش را نشان میدهد.
۴) چشم
غلبه سودا در چشم سبب تنگ و ریز شدن و تیره شدن رنگ چشم میگردد.
پیرچشمی یا کاهش دید نیز در حقیقت رسوب سودا در چشم است. چون باعث کاهش عبور خون در چشم می شود. درمان پیر چشمی، حجامت ماستوئید است.
۵) گوش
غلبه سودا در گوش باعث افزایش شنوایی و افزایش درک صدا در سر و احساس مداوم وز وز در گوش یا در سر میشود.
پس خشکی، شنوایی را قوی تر میکند اما کاهش شنوایی ناشی از بلغم است و درمانش، دود اسنفند و کندر است (گوش را روی دود بگیرید).
۶) بینی
افزایش سودا در بینی می تواند باعث افزایش قدرت بویایی شود؛ این افراد همیشه بوهای خیلی ضعیف را هم استشمام میکنند.
۷) پاها
سودا، چون سنگین است اندام پایین را معمولاً درگیر میکند و اگر در عروق درشت رسوب کند در ساق تبدیل به واریس و یا داء الفیل (چاقی زیاد پا) میشود.
از واریسهای ریز شروع میشود تا واریسهای بزرگ که برجستگی تیره در آن محل است.
در بیضه هم ممکن است واریس پدید بیاید (واریکوسل)
۸) انگشتان
اگر سودا در اندامهای انتهایی مثل انگشتان رسوب کند میشود برگر. یعنی انگشت سیاه میشود و این سیاهی پیشرفت میکند و همینطور بالا میآید.
درمان آن سرکنگبین است و حجامت عام ساکرال (گودی کمر)، ساق، حجامت بین پاشنه و قوزک پا و انداختن زالو. چون زالو یک تزریق و یک مکش دارد و با تزریق خون رقیق میشود، از این طریق میتوانیم جلوی قطع شدن انگشت را بگیریم.
۹) دستگاه گوارش
اگر سودا در گوارش باشد فرد زود گرسنه میشود و تمایلش به شوری بیشتر است.
این شخص حجم معدهاش کم و خوراکش کم است. چون سودا سرد و خشک است پس استعداد یبوست در این اشخاص زیاد است.
در این اشخاص مصرف گرمیها منجر به درمان میشود. مثلا مصرف گلاب و شربت عسل به آنها کمک میکند. گلاب علاوه بر گرمیاش به روده فشار وارد میکند.
از دیگر اثرات افزایش و غلبه سودا در سیستم گوارش میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
غلبه سودا باعث شوری و گسی مزه در دهان شده و دهان به هم کشیده و گاهی بدبو می شود.
زبان ترک ترک و گاهی رنگ آن قرمز و حتی بنفش میگردد.
فرد زود گرسنه و زود سیر میشود، اگر سودا و بلغم توأم با هم غلبه یابند، فرد تا زمانی که غذا باشد می خورد (جوع الکلب) و اگر از این حد بیشتر هم شد (مرتب می خورد و دفع می کند(جوع البقر) که اوج ترکیب سودا با بلغم است.
کاهش هضم (به دلیل سردی و خشکی)،صدای معده ولی نه به اندازه بلغمی ها
بوی بد مدفوع، استعداد ابتلا به یبوست، استعداد تولید گازهای روده زیاد ولی نه به اندازه بلغم. مدفوع خمیری شکل (نه زیاد سفت، نه زیاد شل)، تیرگی ادرار یا مدفوع
تمایل فرد به شوری یا به شیرینی
روده
در گوارش برای حالت دفع باید سودا وجود داشته باشد. اما اگر سودا در اندام روده و قسمتهای انتهایی آن غلبه کند میشود بواسیر (همورئید)