کانال تجارب طب اسلامی و ایرانی: 💊💊💊💊خوردن تخم مرغ با ماهی و مرغ : احتمال پیدا کردن امراض ناعلاج پوستی مثل برص و جذام ، فلجی ، نقرس و بواسیر  وجود دارد . *گوشت مرغ ماشینی و صنعتی : ( مزاجش سرد و تر  ) مصرفش باعث بلوغ زودرس ، فقدان ارزش غذایی ، بروزسرطان های سینه در بانوان و پروستات آقایان ، و بخاطر پرورشی بودن آن و نوع تغذیه ، برای انسان ۲۷ درصد چربی اشباع دارد و فوق العاده مضر می باشد ، به علل رشد در فضای بسته بدون نور آفتاب در انسان سبب بالا رفتن اسید لاکتیک و حالتهایی چون افسردگی،تس،اضطراب و دیدن کابوس را موجب می شود. تخم مرغ (مزاج: زرده گرم و سفیده سرد است) مصلح: نمک و ادویه گرم زرده نیم برشت آن جزو غذاهای صالح الکیموس ، کثیرالغذا ، مقوی قلب ومغزو نیروی جنسی و کسانی که خون زیادی از دست داده اند می باشد . برای بیماری های سینه ، معده ، روده ، کلیه و مثانه مفید می باشد . البته مداومت در خوردن زیاد آن باعث سنگ کلیه و ایجاد بیماری های پوستی می شود . شیخ الرئیس بوعلی سینا مصرف تخم مرغ عسلی را با مزاج آدمی همسو تر میشناسد . گوشت مرغ محلی ( مزاجش گرم و تر ) مصلح: سکنجبین ،ادویه گرم براى بدن مفید است مسبب فعالیت کلیه ها وتقویت عضلات قلب مى شود. پای مرغ محلی داروی ویژه : پای مرغ در قسمت پنجه را به ھمراه پیاز، سبزیجات معطر جوشانده تا کاملًا آب باقیمانده آن حالت ژلاتین شود.سپس آب آن را صاف کرده و مابقی محتوای ظرف را دور ریخته میشود. خواص: تامین کلسیم بدن + تقویت حافظه + آرام کردن اعصاب + کمک به درمان آرتروز کمک به درمان پوکی استخوان و غضروف سازی + زیاد کردن فسفر مغز بال و گردن مرغ برای خانم‌ها به علل تولید کیستهای رحمی ممنوع پوست مرغ دارای آلودگی‌های محیطی ودارای چربی‌های اشباع شده‌ که سبب بالارفتن کلسترول *گوشت مرغابی : در درمان ضعف اعصاب مؤثر بوده و در مواردى که شخص به علتى لاغر شده باشد و به ویژه در معلولان و افراد ضعیف و کسانى که فشار خون کم دارند بسیار مفید است. *گوشت میش : مکروه بوده وخون بد تولید مى کند. *میگو ( نوع مزاج: گرم و تر ) مصلح: سرکه ، نعناع *کباب خوری با نگاه معصومین علیه السلام   – الکافى : به نقل از موسى بن بکر -: امام کاظم (علیه السلام ) به من فرمود: ((چرا تو را زردروى مى بینم ؟)).  گفتم : تب ، رنجورم کرده است .  به من فرمود: ((گوشت بخور)).  گوشت خوردم . پس از جمعه اى ، امام (علیه السلام ) دیگر بار مرا دید، در حالى که همچنان بر همان وضع پیشین (زرد چهره ) بودم . به من فرمود: ((مگر تو را به خوردن گوشت ، فرمان نداده اند بودم ؟)).  گفتم : از همان روز که فرموده اى ، جز آن نخورده ام .  پرسید: ((آن را چگونه مى خورى ؟)).  گفتم : پخته (با آب ).  فرمود: ((نه ؛ آن را کباب شده بخور)).  پس از جمعه اى ، دیگر بار در پى من فرستاد. این بار دید که خون ، دوباره به چهره ام باز گشته است . به من فرمود: ((اکنون ، خوب است )). http://tajarobteb.ir/?p=3588